آیا ستاره بسکتبال NBA شدن نتیجهی کیفیتی ذاتی است که بعضیها با آن به دنیا میآیند؟ جانی آوپینگ، نویسندهی سایت خبری بسکتبال «رئالجیام» اینطور فکر نمیکند. امروز ترجمهی اختصاصی مقالهی او در مورد لوکا دانچیچ، ستاره بسکتبال NBA را برای شما خوانندگان سایت خبری بسکتبال «بسکتفا» آماده کردهایم که امیدواریم از مطالعهی آن لذت ببرید.
ستاره بسکتبال NBA بودن به احتمال زیاد، یک خصوصیت ذاتی نیست. این تصور غلط را کنار بگذارید که بعضی بازیکنان بسکتبال ذاتاً این توانایی را دارند که در لحظات حساس وارد صحنه شده و همچون ستارهای در زمین بازی بسکتبال بدرخشند و در واقع صاحب نوعی کیفیت درونی هستند که باعث میشود توجه ما به آنها جلب شده و روی آنها متمرکز بماند.
واقعیت این است که آن لحظات حساس –همانهایی که حتی کسی که برای اولین بازی بسکتبال را تماشا میکند با دیدنشان ستارهی اصلی بازی را شناسایی میکند– فقط نتیجهی اعتماد به نفس اکتسابی هستند. استفن کری، ستاره بسکتبال NBA، پرتابهایی میکند که بهخوبی از موفقیتآمیز بودن آنها آگاه است –پرتابهایی که قبلاً بارها با موفقیت انجامشان داده– و بنابراین در لحظات حساس بازی هم با همان میزان اعتماد به نفس انجامشان میدهد، چون میداند که آن پرتابها صرفاً قرار است چیزی که از قبل در مورد خودش میدانسته را تأیید کنند. وقتی خبرنگار یک سایت خبری بسکتبال از لبران جیمز پرسید که چطور میتوان کری را متوقف کرد، او پاسخ داد: «همانطور که من را متوقف میکنید… باید خوابش را ببینید.»
درست است که اینگونه اظهارنظرها زیادی مغرورانه به نظر میرسند، اما لبران جیمز دقیقاً میداند که چه تواناییهایی دارد. او یک و نیم دهه است که لیگ بسکتبال NBA را گشته و هیچ بازیکنی را پیدا نکرده که تواناییهای او را داشته باشد یا بتواند او را متوقف کند. مسئله بیشتر از اینکه به منطق ربط داشته باشد، به آگاهی مربوط است. گاهی اوقات حقایق اصلاً لازم نیست به زبان آورده شوند. آنها صرفاً با حقیقت داشتنشان بر اَعمال شما تأثیر میگذارند. لبران جیمز در طول دورهی فعالیت حرفهای خود فهمیده که احتمال موفقیت هر حرکتی که انجام میدهد از احتمال شکست آن بیشتر است و هرچقدر که از این واقعیت مطمئنتر شده، با اعتماد به نفس بیشتری هم بازی کرده است.
لوکا دانچیچ ۱۹ سال سن دارد و یکی از واضحترین چیزها در مورد بازی او اعتماد به نفس کلیای است که از او ساطع میشود. تنها لحظات جالب برای او لحظاتی هستند که کسانی که برای اولین بسکتبال تماشا میکنند هم متوجه ستاره بودن او میشوند. این اعتماد به نفس بهخاطر آن است که او از سن خیلی کم در یورولیگ بازی کرده است، اما صرفاً تجربهی بازی در آنجا چنین سطحی از اعتماد به نفس را در آدم ایجاد نمیکند. اعتماد به نفس کاذب هیچ فایدهای ندارد جز موفقیت شانسی و کوتاه مدت. او در اروپا چنان تسلطی به بازی بسکتبال داشت که هیچکدام از همسنهایش حتی نمیتوانستند به سطح او نزدیک شوند.
تبلیغ اخیر لبران جیمز برای نایک، او را در هجدهسالگیاش نشان میدهد که موقع انتخاب شدن به عنوان بازیکن اول درفت سال ۲۰۰۳، گفته بود: «هیچ فشاری در کار نیست». این تبلیغ، مرا یاد لوکا دانچیچ انداخت که وقتی در یک نشست خبری از او در مورد فشار سوال شد، پاسخ داد: «من از شانزدهسالگی تحت فشار بودهام». هیچ نشانهای از خودبینی در چهرهی او دیده نمیشد، اصلاً انگار خجالت میکشید که بابت بهدوش کشیدن بار یک تیم احساس نگرانی نمیکند.
او در همان نشست خبری گفت که تاریخ اولین بازی ماوریکس با لیکرز را روی تقویم علامت زده، چون لبران جیمز بُت او است. هر پنج پرتاب آخر آن بازی را دانچیچ راهی سبد کرد که یکی از آن پرتابها ۷.۲ ثانیه مانده به پایان بازی، ماوریکس را که تا سه دقیقه قبل از آن ۱۳ امتیاز عقب بود، به تساوی رساند.
دو ستاره بسکتبال NBA که حق دارند به خود مطمئن باشند
در زیر میانگینهای لوکا دانچیچ را با سال اول حضور لبران جیمز در لیگ بسکتبال NBA مقایسه کردهایم:
لوکا دانچیچ:
۱۹.۱ امتیاز در هر بازی
۶.۶ ریباند در هر بازی
۴.۳ پاس گل در هر بازی
۰.۵۳۶ درصد پرتاب موفق
لبران جیمز (۲۰۰۴-۲۰۰۳):
۲۰.۹ امتیاز در هر بازی
۵.۵ ریباند در هر بازی
۵.۹ پاس گل در هر بازی
۰.۴۳۸ درصد پرتاب موفق
شاید این مقایسه در حق جیمز اجحاف باشد، چون دانچیچ موقع ورود به لیگ بسکتبال NBA یک سال از جیمز بزرگتر بوده و قبل از آن هم در سطح یورولیگ رقابت میکرده، در حالی که رقبای جیمز قبل از ورود او به این لیگ، بچهدبیرستانیها بودند.
اما سطح بالای بازیهای پیش از NBA لوکا دانچیچ توضیح میدهد که چرا حرکات او اینقدر تروتمیز هستند. تکتک حرکات دانچیچ در بازی بسکتبال، بارها و بارها در مقابل مردانی که ۱۰ سال از او بزرگتر بودهاند با موفقیت بهکار گرفته شدهاند. و حرکاتی که او به آنها تسلط دارد آنقدر زیاد هستند که وی حاضر است مقابل یک مدافع چندین مورد از آنها را امتحان کند. در نظر او بعضی از این حرکات همیشه جواب میدهند. در نتیجه مهم نیست که در مقابل چه رقیبی مورد استفاده قرار گیرند.
نگاه کنید او در موقعیتی که رادی گابرت بالای سرش ایستاده چطور در زیر سبد وانمود به پاس دادن (Pass Fake) میکند:
حضور گابرت بر تصمیمگیری بازیکنان تأثیر میگذارد. اگر اطلاع نداشتید که او بهترین محافظ سبد در لیگ بسکتبال NBA است، او را در زیر سبد نگاه کنید؛ ببینید چقد عظیمالجثه است. اما اعتماد به نفس اکتسابی یعنی اینکه بدانید فلان حرکت جواب میدهد، چه در مقابل یک سنتر اروپایی در اسپانیا، چه در مقابل بهترین مدافع سال که دو متر و سیوشش سانتیمتر قد دارد.
وقتی تیم واریرز برای اولینبار در این فصل به دالاس آمد، دانچیچ در شروع بازی با انجام یک دریبل، سپس فریب شوت (Pump Fake) و بعد از آن، پرتاب پرشی در حال حرکت (Transition Pull-Up) درحالیکه آندره ایگودالا را در مقابل خود داشت، سه امتیاز گرفت. او آن شب داوران را درگیر خود نگه داشته بود و اصرار داشت نشان دهد که «جنگجویان» نمیتوانند بدون خطا کردن او را متوقف کنند. او بازی را با یک پرتاب قوسدار (Floater) تمام کرد که نتیجهی بازی را به نفع تیمش تغییر داد و رویهمرفته ۲۴ امتیاز، ۹ ریباند، ۴ پاس گل و یک پیروزی در مقابل گلدن استیت کسب کرد.
بابی کارالا نویسندهی سایت خبری بسکتبالِ تیم دالاس ماوریکس میگوید درصد پرتابهای پرشی موفق لوکا دانچیچ از جیمز هاردن، کلی تامپسون و کوین دورانت بالاتر است. پرتاب پرشی بیشتر از هر حرکت دیگری در زمین بازی بسکتبال اعتماد به نفس ساطع میکند.
به نظر من دانچیچ حتی قبل از ورودش به لیگ بسکتبال NBA همسطح ۵۰ بازیکن برتر این لیگ بوده است. او در مقابل بُت خود بازی کرده، در مقابل بهترین مدافعان بازی کرده، در مقابل بهترینهای این نسل بازی کرده و همیشه مطمئن بوده که میتواند آنها را شکست دهد. بازیهای او نه بیان واقعیت بلکه تجلی واقعیت بودهاند. کیفیت بازی لوکا دانچیچ بستگی به میزان اعتماد به نفس او دارد.
از اینکه مطلب دیگری از سایت خبری بسکتبال ما را مطالعه کردید ممنونیم. منتظر مقالات بعدی ما در سایت خبری بسکتبال «بسکتفا» باشید.