چه کسانی بهترین فوروارد های قدرتی تاریخ هستند؟
زمان آن رسیده تا به بهترین فوروارد های قدرتی تاریخ NBA بپردازیم و با آن ها آشنا شویم. برای سال ها بازیکنان این پست (پست 4) حکم قلدورهای ترکیب تیم ها بوده اند، حتی بیشتر از پست آپ ها (پست 5). به بسکتبالیست هایی مثل چارلز اواکلی (Charles Oakley)، دنیس رادمن (Dennis Rodman) و یا کارل مالون (Karl Malone) فکر کنید. حتی هِک، رادمن و مالون در رینگ WCW مبارزه نیز کرده اند.
اما با ورود دیرک نویتزکی (Dirk Nowitzki) به این عرصه و مرسوم کردن پست چهار با قابلیت باز کردن دفاع حریف، اهمیت مهارت به اندازۀ ماهیچه و قدرت زیاد شد. کوین گارنت (Kevin Garnett) نیز با دویدن های سریع و توقف های به یک باره، و همچنین ایفای نقش یک گارد رأس، به این انقلاب کمک کرد. حالا پست 4 بازکننده راه را برای پست 4 بازی ساز هموار کرده است. توانایی و مایل بودن به انچام پرتاب سه امتیازی دیگر برای این پست کافی نیست. می توانید از ریان آندرسون (Ryan Anderson) بپرسید.
با این حال سال ها پیش از این که فوروارد های قدرتی راه را برای بسکتبالی بدون پست باز کنند، بسکتبالیست ها در پست 4 منطقۀ رنگی را تسخیر کرده بودند. بسیاری از آن غول ها در این لیست جای دارند. اما نگران نباسید چرا که انقلابیون نیز در این لیست جایگاه خاصی یافته اند. برای تعیین ترتیب این لیست از همان سبک قدیمی و شخصی استفاده شده و بنا به مندرجات بسکتبال رفرنس (Basketball Reference) این لیست را آماده کرده ایم. این نکته حائز اهمیت است که بسیاری از هواداران منتظر حضور تیم دانکن (Tim Duncan) به عنوان یک فوروارد قدرتی هستند. اما بسکتبال رفرنس او را در زمرۀ بازیکنان سنتر در 71% ا زمان بازی هایش تلقی کرده است. بنابراین، اگر منتظر حضور او در 10 نفر برتر هستید، باید چشم انتظار لیست 10 بسکتبالیست برتر پست سنتر باشید. حالا که عرصه آماده است، کار را شروع می کنیم.
بهترین فوروارد های قدرتی تاریخ NBA
10. دنیس رادمن (Dennis Rodman)
میانگین آمار در هر بازی: 7.3 امتیاز، 13.1 ریباند، 1.8 پاس منجر به امتیار، 0.7 توپ ربایی، 0.6 سد.
آمار در هر 75 مالکیت: 9 امتیاز، 16.1 ریباند، 2.2 پاس منجر به امتیاز، 0.8 توپ ربایی، 0.7 سد.
درصد نسبی پرتاب درست توپ: 1.3+
نرخ امتیازات کسب شده در تغییر مالکیت: اشاره نشده
باکس مثبت/ منفی: 3.0+
سهم برد در هر 48 دقیقه: 150.
ما این لیست را با یکی از بهترین ریباند کنندگان تاریخ NBA آغاز می کنیم. با این که قد او 2 متر بود، دنیس رادمن بعد از آندره دراموند (Andre Drummond) با قد 2.10 متر و حسن وایتساید (Hassan Whiteside) با قد 2.13 متر در جایگاه سوم بالاترین درصد ریباند در دوران بسکتبالیستی یک بازیکن قرار دارد.
اگر اطلاعات بسکتبال رفرنس در مورد آمار و ارقام ویلت چمبرلین (Wilt Chamberlain) در NBA را بررسی کنید خواهید دید که آمار رادمن در ریباند های زیر سبد از چمبرلین بالاتر است.
در طول 10 فصل از سال 91-1990 تا سال 2000-1999، میانگین 15.9 ریباند در هر بازی که توسط رادمن به ثبت رسیده نه تنها جایگاه اول را به خود اختصاص داده، بلکه اختلاف فاحش میانگین 3.5 ریباند در هر بازی را با نفر دوم یعنی شکیل اونیل (Shaquille O’Neal) ایجاد کرده است. چنین اختلافی بین اونیل و نفر بیست و سومین نفر ریباند کننده برتر در همان بازه 10 فصلی یعنی ئین باکر (Vin Baker) است.
برایان فیلیپس (Brian Philips) از نویسندگان سایت رینگر ها (Ringer) با نگاهی علمی مشخصه های یک ریباند کننده قاطع را بیان می کند:
« از نظر من، یک پرتاب اشتباه در بسکتبال نهایتاً به یک آه کشیدن و یا خندۀ ختم می شود اما برای رادمن، یک پرتاب اشتباه مساوی با دسته ای از اطلاعات قابل درک است: سرعت، زاویه، چرخش توپ، نقطۀ برخورد توپ به سبد یا تخته و تمایل پرتاب کنندۀ توپ. او درکی همانند یک بازیکن حرفه ای در بازی بیس بال از آیرودینامیک توپ در حال پرواز دارد با این تفاوت که کار او بعد از برخورد توپ شروع می شود. او با این رویکرد تحولی به بازی بسکتبال عرضه کرد.»
این افتخار بزرگ تنها برای دو-سوم پایانی دوران بسکتبالیستی این ستاره بزرگ است. اما قبل از این که او به یکی از بهترین ریباند کنندگان تاریخ لیگ بدل شود، از افتخارات دیگر این بازیکن کسب دو عنوان پیاپی بهترین مدافع لیگ در سال های 1990 و 1991 است. وی بعد از این که برای اولین بار به عنوان بهترین مدافع انتخاب شد، با چشمانی اشک بار گفت: « من به شدت به دنبال این عنوان بودم.» او به همان اندازه که خود را وقف دفاع کرد، برای دستیابی به عنوان بهترین ریباند کننده نیز تلاش فراوانی داشت.
او فعل خواستن را صرف کرد و در پستی که قول های بلند قامت و قوی آن را احاطه کرده اند، خودنمایی کرد و نقشی از خود به جای گذاشت که هرکز تکرار نشد. این بسکتبالیست بزرگ نقش مهمی در قهرمانی پنج تیم داشت که تنها 13 بسکتبالیست توانسته اند تعداد قهرمانی بیشتری را کسب کنند.
9. کریس وبر (Chris Webber)
میانگین آمار در هر بازی: 20.7 امتیاز، 9.8 ریباند، 4.2 پاس منجر به امتیار، 1.4 توپ ربایی، 1.4 سد.
آمار در هر 75 مالکیت: 21.2 امتیاز، 10 ریباند، 4.4 پاس منجر به امتیاز، 1.5 توپ ربایی، 1.5 سد.
درصد نسبی پرتاب درست توپ: 1.6-
نرخ امتیازات کسب شده در تغییر مالکیت: اشاره نشده
باکس مثبت/ منفی: 3.9+
سهم برد در هر 48 دقیقه: 132.
قبل از این که پست چهار با قابلیت باز کردن دفاع حریف ممرسوم شود، کریس وبر در پست 4 به عنوان یک فوروارد قدرتی ایفاء نقش می کرد. تا پایان آخرین فصل حضورش در لیگ NBA (08-2007) وبر ردۀ هفتم بهترین میانگین پاس منجر به امتیاز بین دیگر بسکتبالیست های هم قامت و یا بلندتر از خورد را دارد. افرادی چون مجیک جانسون (Magic Johnson)، لری برد(Larry Bird)، تونی کوکُک (Toni Kukoc)، الوان آدامز (Alvan Adams)، کوین گارنت (Kevin Garnett) و لامار اودوم (Lamar Odom) در جایگاه بالاتری از او هستند.
حال اگر بخواهیم فیلتر زمان را حذف کنیم، افرادی مثل بن سایمونز (Ben Simmons)، نیکولا یوکیچ (Nikola Jokic)، بلیک گریفین (Blake Griffin) و جیانیس آنتتوکونپو (Giannis Antetokonmpo) در جایگاه بالاتری نسبت به کریس وبر هستند و همچنین گارنت و اودوم از این لیست کنار می روند.
حتی بدون در نظر گرفتن بازه زمانی خاص، وبر یکی از بهترین پاسورهای تاریخ است. چنان که زک لو (Zack Lowe) می گوید، کریس به اندازۀ کافی در این موضوع محبویت کسب نکرده است:
« ساکرامنتو کینگز اساس حملات خود را بر پایه توانایی وبر و دیواک (Divac) در دادن پاس های خوب نهاده بودند و اغلب وبر را در موقعیتی قرار می دادند که با پاس هایی خوب موقعیت امتیازگیری را فراهم کند. او با پیش بینی های بی نظیر خود چه در جناهین و چه در زیر سبد، همیشه دو قدم از مدافعان جلوتر بود و باعث می شد تا دو دفاع به او مشغول شوند و موقعیت برای دیگر بازیکنان مناسب تر شود. گرچه در بعضی مواقع مدافع از لحاظ قدرتی با او برابری می کرد و کار سخت می شد. پاس های رو به بیرون او باعث ایجاد زنجیره ای از عکس العمل ها می شد که در نهایت به موقعیت های سه امتیازی ختم می شد. پاس های قوس دار، صلاحی بود که او را به یکی از بهترین پاسورهای تاریخ با قد و قامت عظیم تبدیل کرد.»
سبک بازی فداکارانۀ این بازیکن امروزه مورد تقدیر مضاعف واقع می شود. چرا که در سبک بازی امروزی، از تمام 5 بازیکن برای ارائۀ نمایشی بهتر در همۀ مهارت ها انتظار بیشتری می رود. در دوران وبر، فوروارد های قدرتی بیشتر به ریباند کردن و امتیازگیری در ناحیه رنگی شهره بودند اما او در کنار این مهارت ها پاسور فوق العاده ای نیز بود.
کریس وبر همچنین میانگین 1.4 سد و 1.4 توپ ربایی در هر بازی را در دوران ورزشی خود به ثبت رساند.آنتونی دیویس (Anthony Davis)، جولیوس اروینگ (Julius Erving)، آندری کیریلنکو (Andrei Kirilenko)، نرلنز نوئل (Nerlens Noel)، حکیم اولاجوون (Hakeem Olajuwon) و دیوید رابینسون (David Robinson) تنها بازیکنانی هستند که چنین میانگین های بالایی در تاریخ لیگ در ثبت کرده اند و بیش از 5000 دقیقه در زمین بازی حضور داشته اند.
8. الوین هایس (Elvin Hayes)
میانگین آمار در هر بازی: 21.0 امتیاز، 12.5 ریباند، 1.8 پاس منجر به امتیار، 1.0 توپ ربایی، 2.0 سد.
آمار در هر 75 مالکیت: 17.8 امتیاز، 10.6 ریباند، 1.6 پاس منجر به امتیاز، 0.9 توپ ربایی، 1.8 سد.
درصد نسبی پرتاب درست توپ: 2.6-
نرخ امتیازات کسب شده در تغییر مالکیت: اشاره نشده
باکس مثبت/ منفی: 0.9+
سهم برد در هر 48 دقیقه: 116.
همچون بسیاری از ورزشکاران قبل و بعد از خودش، الوین هایس اغلب با جنبه هایی از ورزش دست و پنجه نرم می کرد که در بیرون از زمین بازی رخ می داد. بنا به نوشتۀ سال 1978 جان پاپانک (John Papanek) در اسپورتس ایلاستریتد (Sports Illustrated):
«بسیاری از طرفداران بسکتبال هایس را به عنوان شخصیت منفی ورزش در دورانی که دست مزد های بالا مرسوم بود می داند. کسی که باعث بسیاری از مشکلات شد و شکست های خاصی را به تیم هایی که در آن ها حضور داشت متحمل کرد.»
او با رسانه ها، هم تیمی ها و مربیان خود کمتر از حد انتظار سازگاری داشت. مضداقی از این موضوع نقل قول زیر است:
«بالاخره قهرمان شدم و تصویر کامل شد. چون دیگر کسی نمی تواند بگوید که من قهرمان نیستم. تنها چیزی که از من گرفته اند باارزش ترین بازیکن سال است که حس می کنم لایق آن بودم. و فکر نمی کنم که هیچ وقت بتوانم آن را کسب کنم چرا که بیشتر از هر چیزی، دیگران می خواند شکست من را ببینند.»
هایس هیچوقت باارزش ترین بازیکن نخواهد شد، با این که یک بار امتیاز آورترین بازیکن و دو بار بیشترین تعداد ریباند و دقایق حضور در بازی را در طول یک فصل به نام خود ثبت کرده بود. در 10 سال ابتدایی حضورش در لیگ میانگین 23.9 امتیاز در هر بازی که از او به ثبت رسیده، رده دهم و میانگین 14.7 ریباند در هر بازی او ردۀ چهارم را به خود اختصاص داده بود. او به شکل نامعقولی سودمند بود اما تعاملاتش با دیگران و نداشتن عنوان قهرمانی تا 10 سال نحوه پذیرش او توسط دیگران را تحت تأثیر قرار می داد. چیزی شبیه به جیمز هاردن (James Harden) و راسل وستبروک (Russell Westbrook).
ده ها سال قبل از این که رسانه های اجتماعی تأثیر خود را در ورزش بگذارند، سوء تفاهم های زیادی برای ستارگان مختلف ایجاد می شد. هایس هیچگاه ارزشمند ترین بسکتبالیست سال نشد اما او در تالار مشاهیر جایگاه ویژه ای دارد و به عنوان یکی از بهترین فوروارد های قدرتی تاریخ به شمار می آید.
7. کوین مک هال (Kevin McHale)
میانگین آمار در هر بازی: 17.9 امتیاز، 7.3 ریباند، 1.7 پاس منجر به امتیار، 1.7 سد.
آمار در هر 75 مالکیت: 20.8 امتیاز، 8.6 ریباند، 2.0 پاس منجر به امتیاز، 2.0 سد.
درصد نسبی پرتاب درست توپ: 6.8+
نرخ امتیازات کسب شده در تغییر مالکیت: اشاره نشده
باکس مثبت/ منفی: 2.5+
سهم برد در هر 48 دقیقه: 180.
فداکاری از پایه های موفقیت یکی از مشاهیر دنیای بسکتبال یعنی کوین مک هال بود. وی به عنوان سومین نفر در نقل و انتقالات جدید الورود های سال 1980 انتخاب شد و در پنج فصل ابتدایی حضورش تنها در 20% از بازی های تیمش به زمین رفت. او به الکس وارد (Alex Ward) خبرنگار نیویورک تایمز گفت:
«در این تیم (بستون سلتیکس) استعدادهای زیادی حضور دارند و این موضوع (نیمکت نشینی) هرگز مرا آزرده نکرده است.»
در طول پنج فصل ابتدایی، مک هال میانگین 15.2 امتیاز، 6.9 ریباند، 1.9 سد را تنها در طول 28.4 دقیقه بازی ثبت کرد. سپس در پنج سال بعدی نقش ائ پر رنگ تر شد و به 36.4 دقیقه افزایش یافت که در آن دوره او میانگین 22.7 امتیاز، 8.6 ریباند، 2.4 پاس منجر به امتیاز و 1.8 سد را ثبت کرد. فراتر از این فراز و نشیب ها، ریباند ها و سد توپ ها، درخشش او در زمینۀ پذیرش و وفق دادن خود با نقش های مختلفی بود که بر سر راه او قرار می دادند.
جدای نقش هایی که او می پذیرفت، او کارایی و بازده ای داشت که در دوران خود بی نظیر بود. در بین افرادی که تعداد پرتاب های مشابهی با او داشتند مک هال با 60.5% پرتاب موفق در رتبه اول جای دارد. با این که میانگین زمان حضور در زمین پایینی را ثبت کرده، او در هفت تیم آل استار حضور داشته است. وی شش دوره در تیم بهترین مدافعان و یک دوره در تیم برترین های لیگ NBA جای گرفته است. او برندۀ سه عنوان قهرمانی و دو عنوان بهترین بازیکن تعویضی سال است.
6. دولف شیس (Dolph Schayes)
میانگین آمار در هر بازی: 18.5 امتیاز، 12.1 ریباند، 3.1 پاس منجر به امتیار.
آمار در هر 75 مالکیت: 17.2 امتیاز، 11.2 ریباند، 2.9 پاس منجر به امتیاز.
درصد نسبی پرتاب درست توپ: 3.3+
نرخ امتیازات کسب شده در تغییر مالکیت: اشاره نشده
باکس مثبت/ منفی: اشاره نشده
سهم برد در هر 48 دقیقه: 192.
دولف شیس در طول دوران ورزشیش با 192. سهم برد در هر 48 دقیقه، بعد از باب پتیت (Bob Pettit) که 214. سهم برد در هر 48 دقیقه را به ثبت رسانده، نفر دوم در بین فوروارد های قدرتی محسوب می شود و میانگین 18.5 امتیازی او حاصل بازی امتیازگیرانۀ اوست. هم تیمی قبلی البیانچی (Al Bianchi) در گفت و گو با نیویورک تایمز در این باره می گوید:
«اما چیزی که او را بزرگ کرد این بود که او در حال دویدن می توانست تک دستی توپ را پرتاب کند و هر دو دست او قابلیت این کار را داشتند. دست چپش نیز به اندازه دست راستش خوب بود.»
شیس را می توان به آسانی بالاتر از حد وسط در پرتاب توپ دانست چرا که پرتاب موفق توپ از راه دور بدون وجود خط سه امتیازی حیرت آور است. قبل از این که پرتاب سه امتیازی به وجود بیاید، حدف اصلی نزدیک شدن هر چه بیشتر به سبد بود. اما شیس یک پدیده در زمین محسوب می شد. الکس هانوم (Alex Hannum) در گفت و گو با ESPN در این باره گفت:
«او تنها فردی بود که رسماً از فاصلۀ 7.6 متری تا 9.1 متری توان پرتاب موفق داشت و اگر در آن دوران پرتاب سه امتیازی وجود داشت شما می توانستید 5 امتیاز به میانگین امتیازات او در دوران ورزشی اش اضافه کنید. او پلی از سبک قدیم بازی به سبک جدید بود.»
شیس در 12 آل استار، 12 آل NBA انتخاب شد و در طول 15 فصل یک عنوان قهرمانی و یک جایزه بهترین ریباند کننده را کسب کرد.