پیشینه پرتاب 3 امتیازی در بازی بسکتبال

در تاریخ 13 نوامبر 1967 در رقابت های ان بی ای تیم ایندیانا پیسرز با نتیجه 118 – 116 در حالی که تنها 1 ثانیه به پایان بازی بسکتبال مانده بود، در حال باخت به تیم دالاس شاپرلز بودند. ایندیانا بازی را به جریان انداخت و توپ را به بازیکن خود جری هارکنس که فاصله زیادی از سبد داشت، سپرد. از آنجایی که تقریباً زمانی باقی نمانده بود، هارکنس توپ را از همان فاصله به سمت سبد پرتاب کرد. توپ به تخته برخورد کرد و سپس وارد سبد شد. ادامه مطلب را با بسکتفا همراه باشید.

 بازی بسکتبال متأثر از پرتاب 3 امتیازی

بازی بسکتبال متأثر از پرتاب 3 امتیازی

سال 1967 اولین سال پرتاب 3 امتیازی در ان بی ای بود و از این رو بازیکنان و تماشاچیان به آن عادت نداشتند. بسیاری از 2500 تماشاچی که آن روز در ورزشگاه حضور داشتند، تصورشان بر این بود که نتیجه به تساوی کشیده شده است و بازی به وقت اضافه می رود. در حقیقت پرتاب هارکنس 28 متر با سبد فاصله داشت و یک پرتاب 3 امتیازی محسوب می شد. از این رو بازی 119 – 118 به نفع ایندیانا پیسرز تمام شد.

هارکنس در کتابی در این خصوص نوشته است:

بازیکنان دو تیم در حال قدم زدن در زمین برای آماده شدن جهت وقت اضافه بودند. ناگهان جو بلمونت داور خطاب به ما گفت که بازی به پایان رسیده و آن پرتاب ارزش 3 امتیاز داشته است. خطاب به داور گفتم: «به کلی این مسئله را فراموش کرده بودم.» سپس همگی دوباره به شادی این باری برای پیروزی پرداختیم.

امروزه پرتاب 3 امتیازی جزو غریزه طبیعی بازیکنان و طرفداران بازی بسکتبال محسوب می شود. تقریباً تمامی بازیکنانی که به دنیای حرفه ای بسکتبال قدم می گذارند، در دوران بسکتبال پایه با خط 3 امتیازی و این پرتاب آشنایی داشته اند و چند امتیازی نیز از طریق به دست آورده اند.

در حقیقت بازی بسکتبال حرفه ای برای مدت بسیار طولانی بدون پرتاب 3 امتیازی در جریان بود. ان بی ای این نوع پرتاب را به نوعی فریب آمیز می دانست و از این رو آن را قبول نداشت. اتحادیه ملی ورزش دانشگاهی (ان سی ای ای) در قبول پرتاب 3 امتیازی حتی از ان بی ای نیز عقب تر ماند. هنگامی که در سال 1967 اتحادیه بسکتبال آمریکا (ای بی ای) پیش قراول شروع این پرتاب ها در لیگ شد، دیگر بسکتبال مثل سابق نشد و تاریخ جدیدی را شروع کرد.

سرآغاز پرتاب 3 امتیازی

خط 3 امتیازی در یک لیگ حرفه ای اولین بار در سال 1961 در لیگ بسکتبال آمریکا (ای بی ال) به مرحله اجرا رسید. این لیگ تنها 1.5 فصل به کار خود ادامه داد و از این رو پرتاب 3 امتیازی نیز با آن از بین رفت.

ان بی ای که از سال 1946 مشغول فعالیت بود، هیچ گاه نگاه جدی به این مسئله نداشته بود. هنگامی که در اواسط دهه 1960 میلادی یک لیگ جدید در آمریکا پدید آمد، پرتاب 3 امتیازی نیز دوباره به محل بحث و تبادل نظر بازگشت.

لیگ ای بی ای در سال 1967 شروع به کار کرد و در حال آزمایش و خطای ایده های طرفداران بسکتبال بود. توپ این لیگ به رنگهای آبی، سفید و قرمز بود و پرتاب 3 امتیازی نیز در آن محسوب می شد.

بر اساس کتاب «لووس بالز» که تاریخچه ای از 9 فصل ابتدایی ای بی ای است، برگزارکنندگان این لیگ تصمیم داشتند از همان ابتدا پرتاب 3 امتیازی را در قوانین بازی اعمال کنند. تصادفاً مسئول اصلی ای بی ای، جورج میکان یکی از طرفداران پر و پا قرص این نوع پرتاب ها بود. میکان 2 متر و 8 سانتی متر قد داشت و یکی از اسطوره های ان بی ای به شمار می رفت. احتمالاً او هرگز در دوران حرفه ای خود حتی یک پرتاب 3 امتیازی نیز انجام نداده بود.

میکان در کتاب «لوس بالز» در این خصوص می گوید:

پرتاب 3 امتیازی به حدی هیجان به بازی اضافه می کرد که تماشاچیان از صندلی های خود بلند شده و تحت تأثیر قرار می گرفتند.

در سال 1976 دو لیگ «ان بی ای» و «ای بی ای» ادغام شدند و 4 تیم جدید به ان بی ای اضافه شد. تیم های ایندیانا پیسرز، سن آنتونیو اسپرز، دنور ناگتس نیوجرسی نتس تیم های جدید ان بی ای لقب گرفتند اما در آن زمان قانون پرتاب 3 امتیازی بخشی از ادغام نبود.

ان بی ای روی قوانین و رسوم قدیمی مستحکم بود. بدین ترتیب تا سال 1979 خبری از پرتاب 3 امتیازی نبود. سالی که مجیک جانسون و لری برد به عنوان روکی به ان بی ای وارد شدند. از طرفی با وجود اینکه برخی لیگ های دانشگاهی در اوایل دهه 80 میلادی شروع به آزمایش این نوع امتیازدهی کردند اما اتحادیه ملی ورزش دانشگاهی (ان سی ای ای) نیز تا سال 1986 به صورت رسمی از پرتاب 3 امتیازی استقبال نکرد. بسکتبال دبیرستانی نیز سال بعد از آن همین روال را دنبال کرد.

اصلاح و تطبیق قانون پرتاب 3 امتیازی

اواخر دهه 1960، هنگامی که ای بی ای پرتاب 3 امتیازی را معرفی کرد، یک نسل مربیان دوباره به آنچه در مورد بازی بسکتبال می‌دانستند دوباره فکر کردند. یکی از مربیان ای بی ای اقرار می کند که در ابتدا هیچ گاه از پرتاب 3 امتیازی استقبال نکرد، مگر اینکه تیمش در حال باخت بود و در لحظات پایانی بازی به سر می بردند. مربیان دیگر نیز همین مشکل تطبیق با قوانین را داشتند.

هیوبی براون، مربی سابق ای بی ای و ان بی ای در کتاب لوس بالز در این خصوص می افزاید:

باید به بازیکنان خود گوشزد می کردیم که پرتابگرهای حریف کدام ها هستند و به محض رسیدن آن‌ها به 7.5 متری سبد به سراغ آن‌ها رفته و اجازه پرتاب ندهند. اجازه چنین پرتابی به آن‌ها ندهید. بازکینان ما به شدت روی دفاع از این پرتاب ها حساس شده بودند.

به عنوان مربی اگر یکی از بازیکنان ما قادر به انجام چنین پرتابی بود، باید به او آزادی عمل می دادیم تا استعداد خود را به نمایش بگذارد. این مسئله بر خلاف خصلت بازی و مربیگری است. شما از بسکتبال پایه به بازیکنان خود می آموزید که هر طور که شده توپ را به ناحیه رنگی برسانند اما ناگهان همه دیدگاه ها در این خصوص تغییر کرد.

تنها مربیان نبودند که با این مسئله مشکل داشتند. با وجود اینکه طرفداران بلافاصله از پرتاب 3 امتیازی استقبال کردند اما بازیکنان به مرور از آن نفرت پیدا می کردند. لِن المور که سابقه بازی در ان بی ای و همچنین ان بی را دارد، در این خصوص می گوید:

مدتی طول کشید که بازیکنان زمان بندی صحیح و موقعیت مناسب این گونه پرتاب را درک کنند. بازیکنانی که به پرتاب های دور از سبد عادت نداشتند، مجبور بودند که به شکل جدی و منظم روی تقویت پرتاب های 3 امتیازی خود کار کنند.

مایکل جردن را می توان نمونه بارز این مسئله به حساب آورد. وی بسکتبال دانشگاهی را در تیم کارولینای شمالی بدون خط پرتاب شروع کرد. در فصل روکی خود با تیم شیکاگو بولز، تعداد اندکی از پرتاب های او را 3 امتیازی تشکیل می داد.

وی تا فصل پنجم حضورش در ان بی ای هیچگاه بیش از 20 درصد پرتاب های 3 امتیازی خود را به گل تبدیل نکرده بود؛ اما پس از آنکه تاریخچه باورنکردنی و اصلی او با تیم شیکاگو بولز شروع شد، همواره بیش از 35 درصد پرتاب های 3 امتیازی خود را به ثمر می رساند.

تکامل پرتاب 3 امتیازی

شاید آن‌چنان که باید محسوس نباشد اما خط پرتاب 3 امتیازی امروزه نیز همواره در حال تغییر بسکتبال است. لن المور در این رابطه اظهار می دارد:

بازیکنان توان بسیار بالایی در پرتاب 3 امتیازی پیدا کرده اند. ان سی ای ای همواره در حال جابجایی و دور کردن خط از سبد است، چراکه بازیکنان به سادگی می توانند پرتاب خود را به ثمر برسانند. زمانی این خط تنها 5.8 متر با سبد فاصله داشت اما امروزه این فاصله بسیار تغییر کرده است.

همان طور که بازیکنان در حال تقویت توانایی های پرتاب دور از سبد خود بودند، پرتاب 3 امتیازی نیز به مرور در حال تکامل بود. باب المور می گوید:

امروزه شاهد پرتاب 3 امتیازی در موقعیت ضد حمله نیز هستیم. این در حالی است که مربیان قدیمی هیچ‌گاه توصیه نمی کنند که در حالت ضد حمله از پرتاب 3 امتیازی استفاده شود. آن‌ها انتظار دارند که مدافع را به چالش کشیده و اقدام به پرتاب با درصد بالا کنید.

گاهی اوقات موقعیت پرتاب نزدیک سبد و حتی زیر سبد نیز فراهم است اما بازیکنان اقدام به پرتاب 3 امتیازی می کنند. مطمئن نیستم که تا چه اندازه پرتاب از این ناحیه می تواند برای آن‌ها جوابگو باشد اما امروزه گرایش کلی به این سمت و سو است.

با اینکه فاصله خط پرتاب در سطوح مختلف یکسان نیست اما این خط امروزه به صورت جهانی وجود دارد. فاصله خط پرتاب 3 امتیازی از سبد در ان بی ای 7.3 متر است. این فاصله در گوشه های زمین به 6.7 متر کاهش می یابد.

اتحادیه ملی بسکتبال زنان و بازی های بین المللی 6.28 متری را رعایت می کنند. اتحادیه ملی ورزش دانشگاهی نیز دارای خط پرتاب 3 امتیازی با فاصله 6.37 متر از سبد است. این فاصله برای اتحادیه ملی ورزش دانشگاهی و دبیرستانی بانوان در حدود 6 متر است.

با اینکه اندازه و جثه بازیکنان در گذشته از اهمیت بیشتری برخوردار بود، امروزه فاکتور فاصله از سبد باعث ایجاد شانس بیشتر برای تیم های با میانگین قد کوتاه شده است. حتی بازیکنان پست نیز گاهی اوقات اقدام به پرتاب توپ می کنند که در گذشته بسیار نادر بود.

شکیل اونیل آمار خنده دار 1 پرتاب 3 امتیازی از هر 22 پرتاب را در کارنامه خود دارد. از طرفی کریم عبدالجبار نیمی از دوران حرفه ای خود را بدون خط پرتاب 3 امتیازی بازی کرد و آمار او 1 پرتاب 3 امتیازی از هر 18 پرتاب است. بدین ترتیب این آمار برای 11 سال از دوران کریم عبدالجبار و حدود 19 سال دوران شکیل اونیل معتبر است.

مهم‌تر از همه پرتاب 3 امتیازی توانست تجربه کاملاً متفاوتی را برای طرفداران و تماشاچیان سالن فراهم سازد. سطح جدیدی از انرژی و رقابت به بسکتبال اضافه شد که تا قبل از دهه 1960 به هیچ عنوان وجود نداشت. لن المور بر این باور است که:

پرتاب 3 امتیازی چاشنی هیجان را بخصوص در سطح دانشگاهی به بازی اضافه می کند. گاهی اوقات مردم عاشق این گونه پرتاب ها می شوند. با این وجود پرتاب 3 امتیازی یک شمشیر دو لبه است. ممکن است باعث برد تیم شود یا در صورت عدم توانایی تیم در انجام آن به شکست منجر شود. مهم‌ترین مزیت پرتاب 3 امتیازی این است که زمین بیشتری در اختیار شما است. همچنین در صورت از دست دادن چندین امتیاز با وجود پرتاب 3 امتیازی هنوز هم شانسی برای بردن شما وجود دارد.

نظر شما در خصوص پرتاب 3 امتیازی چیست؟ از دیدگاه شما پرتاب 3 امتیازی باعث جذابیت بسکتبال شده است یا اینکه میانه خوبی با آن ندارید؟ به نظر شما از زمان اضافه شدن پرتاب 3 امتیازی به ورزش بسکتبال چه پتانسیل های بالقوه ای برای تیم ها به وجود آمده است؟ شما به عنوان بازیکن بسکتبال تابه‌حال چند درصد پرتاب های خود را از پشت خط پرتاب 3 امتیازی به ثمر رسانده اید؟ اگر مربی بسکتبال هستید تا چه اندازه در خصوص پرتاب 3 امتیازی به بازیکنان خود توصیه می کنید؟ دیدگاه های خود را با ما در میان بگذارید.

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *