شکیل اونیل یا کوبی برایانت؟
مقایسه شکیل و کوبی، بحثی است که هیچوقت تمام نمیشود. و این هفته، کوبی خودش، خواسته یا ناخواسته، جان دوبارهای به این جدل بخشید.
برایانت در پاسخ به سؤال پاتریک بت-دیوید (Patrick Bet-David) از رسانه ولیوتینمنت (Valuetainment) در مورد شک (Shaq) گفت، «ای کاش یه کمی هم باشگاه میرفت. اگه میرفت اون وقت من ۱۲ تا انگشتر لعنتی داشتم» و این جملات را با لحن منفی بیان کرد.
(منظور او از انگشتر در واقع همان انگشتر های معروف قهرمانی NBA است که بعد از پایان هر فصل به تمام اعضای تیم قهرمان اهدا میشود.)
اخیراً کلمات «شک» ، «کوبی» و «شک و کوبی» در شبکه توییتر پراستفاده و پرمراجعه شده.
کوبی البته بعداً در توییتر نوشت «من با شک هیچ جنگی ندارم. میدانم بیشتر رسانه ها منتظر این قضیه هستند ولی قرار نیست جنگی اتفاق بیفتد. بین ما چیزی غیر از عشق و دوستی نیست و به هر حال هر دوی ما برای جنگ زیادی پیر شدیم»
شک هم در توییتر جواب او را این طور داد «همه چیز خوبه داداش، وقتی مصاحبه رو دیدم، فکر کردم در مورد دووییت حرف میزنی، مگه همین طوری صداش نمی زدی؟ (خنده)».
اگر از شوخی در مورد قضیه دوایت هاوارد بگذریم، به نظر می رسد که شک و کوبی الان با هم خوب هستند. البته، قضیه بین این دو نفر همیشه به خوبی و خوشی ختم نشده. سایت لیکرز نیشن (Lakers Nation) یک جدول زمانبندی شده و مرتب از جنگ و جدل های این دو نفر با همدیگر را تنظیم کرده که بسیار جالب است.
به هر حال بعد از صحبت های اخیر این دو نفر در مورد همدیگر، روابط شان به هر شکلی که باشد، طرفداران NBA را وارد بحث کرده است. و هر وقت طرفداران NBA بحث میکنند، افکار ما هم درگیر میشود.
واقعاً کدامشان بهتر بودند؟ کوبی اشتهای سیری ناپذیری برای پیروزی داشت. شک ویژگی های فیزیکی و توانایی هایی داشت که او را به یکی از مسلط ترین و برجسته ترین بازیکنانی تبدیل کرده بود که تا به حال پا به مسابقات گذاشتهاند.
از نظر آماری، مرد بزرگ یا همان شک، برتری کاملاً قاطعی دارد. در یک نظرسنجی غیر رسمی که دوره اوج ده ساله هر دو بازیکن در آن به رای گیری گذاشته شده بود، آمار شک باعث غرق شدن آمار کوبی شد. تقریبا ۹۰ درصد رای دهندگان به شک و ۱۰ درصد شان به کوبی رای دادند. در تصویر زیر که نتیجه نظرسنجی را نشان میدهد شک با برچسب A و کوبی با برچسب B مشخص شده است.
در دومین نظرسنجی، آمار تخصصی دو بازیکن در مسابقات پلی آف یا حذفی، در طول دوره سه قهرمانی پشت سر هم، به قضاوت گذاشته شد. اگر نتیجه نظرسنجی اول غرق شدن کوبی بود، این یکی نابود کننده بود. حدوداً ۹۵ درصد در مقابل ۵ درصد باز هم به نفع شک. نتیجه نظرسنجی دوم در تصویر زیر با آیتم های تخصصی دیده می شود، که شک با برچسب A و کوبی با برچسب B مشخص شده است.
اما همه کسانی که این نظرسنجی های A در برابر B را دنبال میکنند نیز میدانند که قضاوت دقیق در مورد بهتر بودن یکی از این دو بازیکن، بسیار فراتر از این رای گیری های ساده است.
پس در عوض، ما این قیاس دو نفره را به شاخه های مختلف تقسیم کرده و یک به یک آنها را بررسی میکنیم. این شاخه ها عبارتند از: امتیازگیری، بازیسازی، دفاع، تأثیر کلی، و جوایز و افتخارات.
پس سر جایتان بنشینید…
امتیازگیری
مقایسه شکیل و کوبی در زمینه امتیازگیری کمی پیچیده است و نیاز به بررسی جنبه های مختلف دارد. نظر سایر بازیکنان همدوره آنها، خصوصا در مورد شکیل اونیل جالب توجه است.
جاناتان بندر (Jonathan Bender) و ریک اسمیتز (Rik Smiths) که دو نفر از بازیکنان سابق تیم ایندیانا پیسرز (Indiana Pacers) هستند یک بار در مصاحبه ای که کنت بب (Kent Babb) از نشریه واشینگتن پست با آنها انجام داده بود، در مورد لذت های دفاع در برابر شک توضیح دادند.
بندر گفت «کل قضیه این بود که چطور شک را کنترل کنیم… اولین چیز این بود او را قبل از رسیدن به خط پرتاب آزاد مهار کنیم و یک نفر را بالای سر او بگذاریم، هرچند که انجام این کار غیر ممکن بود، او در هر صورت به هر جایی که میخواست میرفت».
«یک نفر را باید بالای سرش میگذاشتیم، حالا هر کسی که بود. فرقی نمیکرد. از این بابت کاری از دست کسی بر نمیآمد».
اگر چه این استراتژی سالها پیاده شد، اما کسی وجود نداشت که در مقابل دیزل شانس زیادی داشته باشد، اگر هم بازیکنانی پیدا میشدند که در مقابله با او کاری از پیش ببرند، تعداد شان خیلی خیلی کم بود.
اسمیتز هم اضافه کرد که «او به راحتی از شما عبور میکرد… و هرگز هم مرتکب خطای حمله نمیشد».
در طول مسابقات فینال NBA در سال ۲۰۰۰ که تیم لس آنجلس لیکرز موفق شد تیم ایندیانا پیسرز را با حضور بندر و اسمیتز با نتیجه ۴ بر ۲ شکست دهد، شک توانست میانگین امتیاز فوقالعاده ۳۸ ، ریباند ۱۶/۷ ، بلاک ۲/۷ ، پاس گل ۲/۳ و توپ ربایی ۱ را کسب کند. مایکل جردن در سال ۱۹۹۳ و ریک بری (Rick Barry) در سال ۱۹۶۷ تنها بازیکنان تاریخ NBA هستند که در سری مسابقات فینال با ۶ بازی یا کمتر، توانستهاند امتیازات بیشتری بگیرند.
آن امتیازات بدون شک یکی از بالاترین امتیازات کسب شده شک در طول دوران حرفه ایاش بود، اما او به صورت مداوم به مدت بیش از یک دهه، جزو مسلط ترین و برجسته ترین گلزنان بازی محسوب میشد.
او در تمامی ۱۴ فصل اول حضورش میانگین ۲۰ امتیاز در هر بازی را به دست آورد و عنوان بهترین گلزن لیگ در فصل های ۱۹۹۵-۱۹۹۴ و ۲۰۰۰-۱۹۹۹ را کسب کرد. همچنین او در ۱۰ فصل از کل ۱۹ فصل بازیاش از نظر درصد گلهای درجریان بازی، صدر نشین کل NBA بود.
اگر مجموع بازی های حذفی و بازی های معمول فصل را در نظر بگیریم، او به عدد حیرت انگیز ۴۹۵ بازی با حداقل ۲۰ امتیاز رسیده است و درصد گل درجریان بازی او در این مسیر بیش از ۶۰ درصد است. کریم عبدالجبار با ۵۲۳ بازی تنها بازیکنی است که بالاتر از او ایستاده و فاصله بین شک و نفر سوم این لیست یعنی کارل مالون با ۳۶۶ بازی به اندازه فاصله بین مالون و نفر سیزدهم لیست یعنی کوین گارنت با ۲۳۶ بازی است.
نظر محمد (Nazr Mohammed) با ۱۸ سال سابقه بازی در NBA از دفاع در برابر شک، خاطرات و ایدههایی دارد که دربارهاش به نشریه پلیرز تریبیون (The Players’ Tribune) توضیح داده است:
«صبح بعد از بازی در مقابل شک، همیشه این احساس را دارید که انگار از جنگ برگشتهاید. سر تا پایتان درد میکند».
«شاید شنیدنش برای مردم، عادی شده باشد، ولی به هرحال شک مسلط ترین سنتری است که با آن روبرو شدهام. او در سطحی بازی میکند که فقط خودش در آن سطح است. شک بازیکنی است که باعث میشد شب خوابم نبرد و به این فکر کنم که چطور میتوانم متوقفش کنم؟ یا اگر واقعیتر بگویم، اینکه چطور میتوانم سرعتش را کم کنم؟ چون اساساً کسی قادر به متوقف کردن او نبود».
« صادقانه بگویم که شک میتوانست در دوران بازیاش در همه بازی ها از حریفان خطا بگیرد. یعنی تنها راه دفاع در برابر او، هلدادن یا نگه داشتنش بود، که معمولاً خطا محسوب میشد. تقریبا مثل این بود که انگار او به خاطر قویتر بودن از حریفان، تنبیه میشد. اگر یک مدافع آنجا حاضر بود و و با او وارد نبرد میشد، با خطا میتوانست شک را شکست بدهد. اما به هرحال شکست خوردن و متوقف شدن در این گونه جنگ های موقعیتی، پاداش به دنبال داشت.»
«اصلاً داورها در بازی هایی که شک در آن حضور داشت، نمیتوانستند مثل بقیه بازی ها قضاوت کنند. واقعا نمیتوانستند. تمام سنتر (center یا big man) های تیم های رقیب در اواسط کوارتر دوم فولآوت (foul out) میشدند یعنی سقف خطای مجاز شان تکمیل میشد».
حقیقتاً برای متوقف کردن شک کاری نمیشد انجام داد. حتی وقتی قوانین لیگ تغییر کرد و دفاع ناحیهای یا منطقهای مجاز اعلام شد، او همچنان به سلطه خود ادامه داد.
اونیل قبل از اجرایی شدن قانون دفاع منطقهای، در یک مصاحبه با فیل تیلور (Phil Taylor) از نشریه اسپرتس ایلیوستریتد (Sports Illustrated) گفت «بازی های NBA برای مردها ست، و لزومی ندارد که یک مرد بزرگ و بالغ منطقهای بازی کند. فکر میکنید چرا اسمش را مرد-به-مرد یا نفر-به-نفر گذاشتهاند؟ اگر نمیتوانید این طوری بازی کنید، پس نباید اینجا باشید».
طی پنج سال بعدی، یعنی دورانی که با ۳۳ ساله شدن اونیل، فصل به پایان رسید، او میانگین ۲۳/۹ را کسب کرد. ظاهراً، زمان، تنها عاملی بود که میتوانست سرعت مرد بزرگ را کم کند.
اگر به سراغ همان دوره اوج ۱۰ ساله که در نظرسنجیها به عنوان مرجع مقایسه انتخاب شده بود برویم، میانگین ۲۸/۱ امتیاز اونیل در هر بازی، رتبه اول آن دوره زمانی بود که ۱/۱ از میانگین امتیاز نفر دوم آن دوره یعنی آلن ایورسون (Allen Iverson) بیشتر بود. میانگین ۲۸/۲ امتیاز کوبی هم در دوره اوج ۱۰ ساله خودش، رتبه اول بود، اما فقط ۰/۱ امتیاز از ایورسون بیشتر بود.
البته اگر از یک دید دیگر به این شور و شوق امتیازگیری نگاه کنیم، کمی هم به نفع کوبی است. در دوران اوج، میانگین امتیازگیری نسبی برای شک، مثبت ۱۷ است. برای کوبی این عدد مثبت ۱۷/۲ ثبت شده است. میانگین امتیازگیری نسبی یعنی، امتیازات کسب شده بازیکن در هر بازی منهای میانگین امتیازی لیگ، در آن دوره.
همچنین اگر صرفاً به بالاترین نقطه امتیازات نگاه کنیم، نادیده گرفتن کوبی بسیار سخت خواهد بود. در فصل ۲۰۰۶-۲۰۰۵ او میانگین ۳۵/۴ را ثبت کرد. در فاصله بین فصل ۱۹۸۷-۱۹۸۶ که مایکل جردن رکورد ۳۷/۱ را ثبت کرد، تا فصل ۲۰۱۹-۲۰۱۸ که جیمز هاردن به عدد ۳۶/۱ رسید، امتیاز ۳۵/۴ کوبی بالاترین میانگینی بود که یک بازیکن در یک فصل از خود به جا گذاشته بود.
البته آن فصل ۲۰۰۶-۲۰۰۵ شامل بازی افسانهای ۸۱ امتیازی کوبی در مقابل تورنتو رپتورز (Toronto Raptors) هم میشد، که در مورد آن به آرش مرکزی (Arash Markazi) از شیکه ئی اس پی اِن (ESPN) گفت:
«لامار (Lamar Odom) در یک تایم آوت در گوشم گفت ‘تو نمیتونی ۶۰ امتیاز بگیری’. و تایم آوت بعدی دوباره برگشت گفت ‘تو نمیتونی ۷۰ امتیاز بگیری’. و تایم آوت بعدی فقط به من نگاه کرد و گفت ‘به جهنم، برو ۸۰ امتیاز رو بگیر’. من صدای او را میشنیدم ولی واقعا توجه نمیکردم. من کاملاً روی کارم متمرکز شده بودم و داخل حباب خودم بودم. من فقط حمله میکردم».
تمرکز شخصی کوبی روی نابود کردن رقبا، عاملی بود که او را در طول دوران حرفه ایاش به کابوس مدافعان حریف تبدیل کرده بود، و در آن اجرای فراموش نشدنی، به واضح ترین شکل خودش را نشان داد.
او به شیوه های متنوعی امتیاز میگرفت. یک سبک بازی مشخص با شوت های فیداوی (Fadeaway) داشت که در همان قلمرو زیباییشناسی سبک مایکل جردن قرار میگرفت (فیداوی نوعی شوت است که در آن شوتزن یک پرش رو به عقب انجام میدهد و وقتی که هنوز پایش به زمین نرسیده توپ را پرتاب میکند). او میتوانست به حلقه حمله کند. میتوانست توپ را از پایینترین ارتفاع در یک چشم بهم زدن به لبه حلقه برساند (dribble pull-ups). او حتی پانزدهمین شوتزن سه امتیازی در تاریخ NBA است، هر چند که درصد شوت های سه امتیازی او ۲/۶ نمره از میانگین لیگ در دوران حضورش پایین تر بود.
ولی با وجود اینکه کوبی گلزن ماهرتر و انعطافپذیرتری بود، باز هم سخت است که بگوییم او بهتر بود. سبک بازی زیبا، امتیاز اضافی محسوب نمیشود و برای برتری فیزیکی خردکننده شک هم نمیتوان از او امتیاز کسر کرد.
تا این نقطه از مقایسه شکیل و کوبی، اگر به همراه سایر آمار (میانگین امتیاز گیری نسبی، رتبه امتیاز در هر مسابقه در دوران اوج) که بسیار نزدیک به هم هستند، مرز اثرگذاری (درصد شوتزنی واقعی نسبی در نظرسنجیها) شک را هم به عوامل این مقایسه اضافه کنید، کفه ترازو به نفع مرد بزرگ، شک، سنگین میشود.
شک ۱ ، کوبی ۰
بازیسازی
باور میکنید یا نه، اما شک به عنوان یک پاسور یا بازی ساز، مقداری دست کم گرفته شده. قبل از حضور بازیکنانی مثل کوین گارنت، پل گسول، مارک گسول و نیکولا یوکیچ، بازیکنان سنتر عموماً به عنوان بازیکنانی با توانایی پخش توپ شناخته نمیشدند.
البته بازیکنان خارج از محدودهای مثل ویلت چمبرلین (که در هر زمینهای خارج از محدوده بود)، آلوان آدامز، تام بوئر وینکل و بیل والتون نیز وجود داشتند. با این حال به مدت چندین دهه، بازیکنان سنتر به تسلط شان بر امتیازگیری معروف بودند.
اما شک تا پایان اوج ۱۰ سالهاش یعنی فصل ۲۰۰۳-۲۰۰۲ در بین غول های ۷ فوتی این رشته مقام هفدهم را از نظر پاس گل در اختیار داشت. در طول آن دوران اوج، او در هر بازی میانگین ۳ پاس گل و در پایان کل دوران حرفهایاش، میانگین ۲/۵ را تثبیت کرد.
برای بازیکنی که بیشتر قدرت تخریبیاش را در راه امتیازگیری بکار میگرفت، این آمار پاسکاری کاملاً قابل احترام و آبرومند هستند، اما به آمار کوبی حتی نزدیک هم نمیشوند:
شک در برابر کوبی : آمار پاس گل
در بین ۶۴ بازیکنی که در تاریخ NBA میانگین حداقل ۲۰ امتیاز برای هر بازی را در طول دوران حرفهای شان کسب کردهاند، عدد ۴/۷ پاس گل کوبی در هر بازی، در رتبه نوزدهم قرار دارد. ۱۰ فصل با حداقل ۱۰۰۰ دقیقه بازی و میانگین پاس گل بالای ۵ او، مقام سیام را در کل دوران ها به خود اختصاص میدهد.
پس اگر مقایسه شکیل و کوبی را به زمین بازیسازها و توپپخشکن های بزرگ NBA بکشانیم، هیچکدام از آنها با توانایی پاسکاری شان شناخته نمی شوند، اما قطعا برایانت در این مورد کمی بالاتر از شک قرار می گیرد.
شک ۱ ، کوبی ۱
دفاع
اگر فقط به سادگی، عناوین کسب شده از طریق رایگیری را مد نظر قرار دهیم، مثلا انتخاب به عنوان مدافع برتر، در این صورت کوبی با اقتدار کامل برنده این بخش خواهد بود. چون او ۱۲ عنوان مدافع برتر را در طول دوران بازیاش کسب کرده، در حالی که شک فقط صاحب سه عنوان است.
اما این انتخاب ها بیشتر در دورهای انجام میشد که اطلاعات تحلیلی کمتری وجود داشت، و البته رقبای بسیار بیشتری هم در پست شک بازی میکردند. او همدوره مدافعین منتخب تاریخ همچون دیوید رابینسون، حکیم اولاجوان (Hakeem Olajuwon)، دیکمبه ماتومبو (Dikembe Mutombo) و بن والاس بود.
پس در واقع از لحاظ آماری، او برتری بسیار قابل توجهی نسبت به کوبی دارد.
معیار BPM (معیار جابجایی امتیاز در زمان حضور بازیکن در زمین و در زمان عدم حضور او) نقص هایی دارد (مثلا سایت بسکتبال رفرنس توصیه میکند که به ارقام این معیار به عنوان یک راهنما بنگرید، اما وقتی یک بازیکن به عنوان یک مدافع خوب یا بد، کاملا شناخته شده است، آنگاه شک نکنید که اهمیت این اعداد کمتر میشود)، اما برتری شک در این معیار بسیار زیاد و قابل توجه است: مثبت ۱/۶ در مقابل منفی ۰/۶.
به علاوه، ثبت اطلاعات بازی-به-بازی که شروع آن از فصل ۲۰۰۱-۲۰۰۰ بود، نیز ادعای برتری شک در این بخش را تأیید میکند. طبق آمار سایت PBPStats.com از فصل ۲۰۰۱-۲۰۰۰ تا ۲۰۰۴-۲۰۰۳ که آخرین فصل حضور همزمان این دو نفر بود، تیم لس آنجلس لیکرز زمانی که کوبی را در ترکیب داشت و شک بیرون از زمین بود، در هر ۱۰۰ مالکیت حریف ۱۰۴/۹۴ امتیاز را به آنها میداد. اما زمانی که شک در زمین بود و کوبی خارج از زمین، تیم آنها حداکثر ۱۰۲/۰۸ امتیاز را در هر ۱۰۰ مالکیت حریف تقدیم شان میکرد.
در سه فصل بعد از آن، تیم لیکرز با حضور کوبی در هر ۱۰۰ مالکیت حریف ۱/۹۱ امتیاز ، بیشتر نسبت به قبل تسلیم رقبا میکرد. در همان زمان، تیم میامی هیت (Miami Heat) با اضافه شدن شک به ترکیبش، در هر ۱۰۰ مالکیت حریف ۰/۶۵ امتیاز ، کمتر از قبل تقدیم رقیبانش میکرد، و در همین زمان ها پایان دوران تالار افتخارات برای دوره او در حال نزدیک شدن بود.
به علاوه هنوز به مهارت و جسارت شک به عنوان یک بلاک کننده (سد کننده) شوت و یک مدافع ریباند اشاره نکردهایم.
در دوران اوج ۱۰ سالهاش، با نرخ ۲/۵ بلاک در هر بازی، رتبه هفتم را به خود اختصاص میدهد. در کل دوره بازیاش، او صاحب رتبه پانزدهم NBA است.
تعداد ۸ دفاع ریباند در هر بازی، او را صاحب رتبه پنجم در دوران ۱۰ساله میکند. و رتبه کلی او در پایان دورانش ۲۳ است. و همانگونه که بسیاری از مربیان تأکید میکنند، تا زمانی که ریباند را در اختیار نگرفته و حفظ نکنید، مالکیت دفاعی به پایان نمیرسد.
علیرغم کمبود در داشتن عنوان دفاع منتخب، شک دفاع تأثیرگذارتری بوده و این تأثیرگذاری در دفاع، نتیجه مقایسه شکیل و کوبی را باز هم به نفع مرد بزرگ تغییر میدهد.
شک ۲ ، کوبی ۱
تأثیر کلی
دوباره یادآور میشویم که اطلاعات بازی-به-بازی فقط از فصل ۲۰۰۱-۲۰۰۰ به بعد در NBA ثبت شدند. اگرچه بسیاری از آمار مهم او در داده ها ثبت نشدهاند، اما با این حال شک از حاشیه امنی در معیار نوسان خالص یا الاکلنگ برخوردار است. معیار نوسان یا الاکلنگ به تفاوت امتیاز خالص یک تیم روی هر ۱۰۰ مالکیت توپ در زمان حضور بازیکن در زمین با زمان عدم حضور او در زمین گفته میشود.
از فصل ۲۰۰۱-۲۰۰۰ تا پایان دوران بازی شک، معیار نوسان تیم های او در زمان حضورش در زمین ۷/۷ امتیاز بهتر از زمان عدم حضورش است. معیار نوسان خالص دوران کوبی برابر با ۵/۶ است.
اگر به آن چهار فصلی که اطلاعات ثبت شده در دسترس اند و در عین حال هر دوی آنها هنوز در یک تیم همبازی هستند رجوع کنیم، یعنی فصل ۲۰۰۱-۲۰۰۰ تا ۲۰۰۴-۲۰۰۳، تیم لیکرز در حضور شک و بدون کوبی، نوسان خالص مثبت ۵/۲۷ را برای هر ۱۰۰ مالکیت ثبت کرده، در حالی در حضور کوبی و بدون حضور شک، این عدد به ازای هر ۱۰۰ مالکیت به منفی ۲/۳۳ سقوط میکند.
تعداد دیگری از این آمارهای همه-جانبه باز هم به برتری مرد بزرگ حکم میکنند:
اگر شک فقط در یکی دو مورد جزیی برتری داشت میتوانستیم آن را توجیه کرده یا نادیده بگیریم، اما در آمار پیشرفته مقایسه شکیل و کوبی، این همه دلایل فقط نشان از برتری یک طرفه شکیل دارد.
شک ۳ ، کوبی ۱
عناوین و افتخارات
در تاریخ NBA، بازیکنان کمی هستند که در نبرد ماندگار شدن، میتوانند پا به پای کوبی برایانت حرکت کنند، و شک یکی از آن بازیکنان نیست.
- شکیل اونیل :
-
- ۱۵ بار حضور در آل-استار
- ۱۴ بار حضور در تیم منتخب NBA
- ۴ قهرمانی در NBA
- ۳ بار عنوان ارزشمندترین بازیکن مسابقات فینال
- ۳ بار عنوان ارزشمندترین بازیکن مسابقات آل-استار
- ۳ عنوان مدافع منتخب
- ۲ بار قهرمان امتیازگیری
- ارزشمندترین بازیکن فصل ۲۰۰۰-۱۹۹۹
- پدیده جوان فصل ۱۹۹۳-۱۹۹۲
-
- کوبی برایانت :
-
- ۱۸ بار حضور در آل-استار
- ۱۵ بار حضور در تیم منتخب NBA
- ۵ قهرمانی در NBA
- ۲ بار عنوان ارزشمندترین بازیکن مسابقات فینال
- ۴ بار عنوان ارزشمندترین بازیکن مسابقات آل-استار
- ۱۲ عنوان مدافع منتخب
- ۲ بار قهرمان امتیازگیری
- ارزشمندترین بازیکن فصل ۲۰۰۸-۲۰۰۷
-
بعضیها هنگام بحث در مورد میراث به جا مانده از یک دوران، این دستاوردها را نادیده میگیرند. در نهایت این یک تصمیم شخصی و ذهنی است. و حداقل در مورد حضور در آل-استار و جوایز آن، شهرت و معروفیت، نقش بسیار بزرگی بازی میکند.
اما به هر حال آنها شاخص های خوبی از جایگاه بازیکن در لیگ را به ما نشان میدهند، و کوبی به مدت بیش از یک دهه در قله قرار داشت.
و راستی، در مقایسه شکیل و کوبی یک مورد دیگر را هم نگفتیم. کوبی، برنده یک جایزه اسکار در سینما هم بوده!
شک ۳ ، کوبی ۲
در مقایسه شکیل و کوبی ، کدام یک را انتخاب میکنید؟
در مصاحبه با ولیوتنمنت از کوبی سؤال شد که «اگر شک اخلاق حرفه ای و کاری تو را داشت، چه میشد؟»
جواب کوبی این بود «او بزرگترین بازیکن همه دوران ها میشد».
باوجود ادعاهای برحق و مشروع در مورد انگیزه و توانایی شک، احتمالاً او از نظر فیزیکی مسلط ترین بازیکنی است که تا به حال دیدهایم. همان طور که بندر، اسمیتز و محمد توضیح دادند، برای رویارویی در مسابقات با شک، هیچ راه حلی وجود نداشت.
پاسخ مقایسه شکیل و کوبی اینجا نسبتا واضح است: کوبی یکی از بزرگترین گاردهای تاریخ NBA است، اما او به اندازه شک در نتیجه بازی ها تأثیر گذار نبود.
سؤال بهتر در مورد این دو نفر احتمالاً حول این محور میچرخد که، چه اتفاقی ممکن بود بیفتد (اگر نبودند)؟ شاید کوبی خیلی زود «۱۲ انگشتر» را در آن مصاحبه از انگشتش درآورد، اما آن طوری که این دو نفر همدیگر را درون زمین کامل میکردند تقریباً فوقالعاده بود.
از نظر استعداد ناب بسکتبال، خیلی سخت بتوان زوجی مثل این دو نفر پیدا کرد.