امروز در بسکتفا، بهترین سایت بسکتبال، ترجمهی اختصاصی مقالهای از تام فلایت را آماده کردهایم که او آن را برای سایت بسکتبال «اسپورتستر» نوشته و در آن داستانهای جالبی در مورد ستارگان بسکتبال NBA را تعریف میکند. امیدواریم از مطالعهی آن لذت ببرید. با بسکتفا، بهترین سایت بسکتبال همراه باشید.
لیگ بسکتبال NBA در ۷۰ سال گذشته برخی از بزرگترین شخصیتهای ورزشی را به دنیا معرفی کرده است. ستارگان بسکتبال NBA برخلاف بازیکنان ورزشهای دیگر همیشه اجازه داشتهاند خود را ابراز کنند و به همین خاطر شخصیت آنها بخشی از برند این لیگ شده است. این مسئله در دوران مدرن بهواسطهی شبکههای اجتماعی برجستهتر هم شده است. بازیکنان با استفاده از شبکههایی مثل توئیتر دغدغدههای روزانهی خود را به طرفداران خود نشان میدهند.
این اغلب بهمعنای آن است که بازیکنان خود را در معرض انتقاد قرار میدهند. اینروزها خیلیها از غرور و تکبر لبران جیمز که یکی از بزرگترین ستارگان بسکتبال NBA است، انتقاد میکنند و میگویند او باید بیشتر شبیه مایکل جردن باشد، درحالیکه خبر ندارند ام. جی. در زمان خود آنقدر کلهخراب بود که لبران هیچوقت به گرد پای او هم نمیرسد! اما در لیستی که برای شما تهیه کردیم، داستانهای زیادی وجود دارند که در زمان خود، تیتر خبری نشدند، چون آنوقتها هیچ شبکهی اجتماعی و سایت بسکتبال با پوشش خبری ۲۴ساعتهای وجود نداشت.
بسیاری از ستارگان بسکتبال NBA گذشتههای سخت و بیثباتی داشتند، برای همین وقتی از توجه یک ملت و میلیونها دلار درآمد بهرهمند شدند، جای تعجب ندارد که داستانهایی برایشان پیش آمد.
۱۴. چارلز بارکلی یکنفر را از پنجره به بیرون پرتاب میکند
چارلز بارکلی یکی از ستارگان بسکتبال NBA است که هیچگاه قهرمان لیگ بسکتبال NBA نشد و همچنین یکی از بزرگترین شخصیتهای لیگ چه در داخل و چه در خارج از زمین بسکتبال است. سِر چارلز که همیشه رکوراست بوده و ظاهر و باطن یکسانی دارد، بهراحتی از کوره در میرود و این مسئله در طول دوران فعالیت حرفهایاش اغلب برای او دردسرساز شده است.
در سال ۱۹۹۷ در میخانهای در شهر اورلندو، بارکلی درگیر دعوایی شد که در آن یکنفر یک لیوان نوشیدنی را روی او پاشید. او هم بلافاصله آن مرد که یک سروگردن از او کوتاهتر بود را بلند کرد و از یک پنجره به بیرون پرتاب کرد. او بابت این کار خود احساس پشیمانی نمیکرد. موقع محاکمه قاضی از او پرسید که آیا از اتفاقی که افتاده متأسف است یا خیر و او جواب داد: «بله، متأسفم که در طبقهی اول بودیم.» چارلز بارکلی است دیگر.
۱۳. جیسون تری یک سال قبل از قهرمانی، جام قهرمانی را روی بدنش خالکوبی میکند
بازیکنان لیگ بسکتبال NBA معمولاً در اعتمادبهنفس کم نمیآورند. اما بازیکنان کمی در اعتمادبهنفس به پای جیسون تری میرسند، کسی که در اکتبر سال ۲۰۱۰ زمانی که بازیکن دالاس ماوریکس بود، در یک دورهمی با همتیمیهایش قبل از شروع فصل، آستین خود را بالا زد و جدیدترین خالکوبی خود را به آنها نشان داد. این خالکوبی، جام لری اوبراین روی بازوی راستش بود.
بیشتر همتیمیهایش فکر میکردند که او عقلش را از دست داده است. دالاس ماوریکس در آن زمان تیم خوبی بود، اما تیمهای قویتری هم بودند که داشتند برای قهرمانی آن فصل نقشه میکشیدند. لبران جیمز تازه وارد تیم میامی هیت شده بود و همه منتظر بودند تا سلطهی «سه ستاره» (جیمز، بوش و وید) بر لیگ بسکتبال NBA را تماشا کنند. همان میامی هیت هم بود که در فینال مقابل تری و تیمش قرار گرفت. تری هر کاری که از دستش برمیآمد را انجام داد تا ثابت کند تصمیم تکانشیاش پیش از شروع فصل اشتباه نبوده است. او در نیمهی اول بازی ششم ۱۹ امتیاز گرفت و به دالاس ماوریکس کمک کرد تا فینال را ۴ بر ۲ ببرد. دالاس قهرمانیاش را بهدست آورد و تری هم آبرویش را نجات داد.
۱۲. آلن ایورسون پیش از بازی آلاستار ۲۰۰۱ برای ۷۲ساعت بیوقفه مهمانی گرفت و عنوان MVP آن بازی را هم کسب کرد
بگذارید روراست باشیم، هیچکس آخرهفتهی آلاستار را جدی نمیگیرد، بهخصوص بازیکنها. اما در سال ۲۰۰۱ در واشینگتن دی. سی. آلن ایورسون این بیخیالی را به سطح جدیدی رساند. او ۷۲ساعت یکسره مهمانی گرفت و حتی برای خوابیدن هم دست از خوشگذرانی نکشید. او روز یکشنبه در بازی آلاستار حاضر شد و ۲۵ امتیاز گرفت که ۱۵تای آن در نه دقیقهی پایانی بازی بود. او عنوان MVP (ارزشمندترین بازیکن) را هم در آن بازی کسب کرد.
بازیهای آلاستار معمولاً نفسگیر نیستند، اما بازی سال ۲۰۰۱ بازی محشری بود و در آن تیم کنفرانس شرق در کوارتر چهارم پیشی گرفت و بازی را ۱۱۰-۱۱۱ برد. آل ایورسون یکی از بهیادماندنیترین بازیها در تاریخ آلاستار را بهنمایش گذاشت، اما خودش احتمالاً چیزی از آن را بهیاد ندارد!
۱۱. بایسون دِیلی مرموزانه در دریا بهقتل میرسد
بایسون دیلی یکی از مرموزترین و عجیبترین شخصیتهای تاریخ لیگ بسکتبال NBA بود. اما هیچچیز مرموزتر از مرگ تراژدیک او نبود. او بعد از هشت سال بازی در لیگ در پست سنتر، بیخیال ۳۶ میلیونِ باقیمانده از قرارداد خود با تیم بسکتبال دیترویت پیستونز شد. دیلی اعلام کرد که آنقدر از این بازی درآمد کسب کرده که دیگر بتواند آن را رها کند و برود «خودش را پیدا کند.»
او که در سال ۱۹۹۸ نام خود را به برایان ویلیامز تغییر داد، با قایقی که نام آن را «هاکونا ماتاتا» گذاشته بود، به گشتن دنیا پرداخت. دوستدختر او هم در این قایق همراهش بود و نهایتاً برادرش، مایلز دابورد (که نام قبلیاش کوین ویلیامز بود) هم به آنها ملحق شد. طبق گفتهها این دو برادر زمانی که با هم بزرگ میشدند، رابطهی خوبی با هم نداشتند و گویا تنشهای گذشته در دریا مجدداً بالا آمدند. هیچکس دقیقاً نمیداند چه اتفاقی افتاده است، اما باور براین است که دابورد بهضرب گلوله دیلی و دوستدخترش و همچنین کاپیتان کشتی را کشته است. وقتی پلیس او را در شهر تیخوانا ردیابی کرد، او عمداً با انسولین اوردوز کرد و به اغما رفت و نهایتاً در سال ۲۰۰۲ درگذشت. بنابراین هیچکس خبر ندارد که بین آنها چه اتفاقی رخ داده است.
۱۰. استفان ماربوری در یک فیلم موزیکال چینی که در مورد زندگی خودش بود، نقشآفرینی کرد
استفان ماربوری استعداد غیرقابلانکاری داشت، اما هیچوقت نتوانست در یکی از تیمهای لیگ بسکتبال NBA ماندگار شود. او در تیم بسکتبال مینه سوتا تیمبرولوز با کوین گارنت به مشکل برخورد، در فینیکس سانز وصلهای ناجور بود و با استیو نش، MVP آتی جایگزین شد، و در نیویورک نیکس هم عملاً با همه مشکل داشت و باعث شد آیزایاه توماس لقب «بدنامترین مرد نیویورک» را او بدهد.
ماربوری بالاخره خانهی خود را در جایی پیدا کرد که هیچکس فکرش را هم نمیکرد. چین.
ماربوری در چین یک اسطوره است و تیم بسکتبال بیجینگ داکس در لیگ بسکتبال آنها یعنی CBA (Chinese Basketball Association) را دوبار به قهرمانی رسانده است و مجسمهی او را هم در شهر بیجینگ (پکن) ساختهاند. ماربوری آنقدر در چین محبوب است که در فیلم موزیکالی که براساس زندگی او ساختهاند هم نقشآفرینی کرده است. این فیلم که نام آن «ماربوری: تحول یک گرگ تنها» است، بسیار عجیبوغریب است. شاید تفاوت فرهنگی است که باعث میشود آن را درک نکنم، اما باتوجه به کلیپهای گوناگونی که از آن دیدهام، بهنظر میرسد ماربوری در این فیلم کار خاصی نمیکند، جز اینکه مغرورانه راه برود و بزند قد سایر بازیگران و بعد شروع بهرقص با توپ بسکتبال کند. اما باز هم هرچه باشد از کل پنجسالی که در نیویورک نیکس سپری کرد، جالبتر است.
۹. تیم دانکن از همهی ستارگان بسکتبال NBA خوشاخلاقتر است
لقب تیم دانکن «مرد اصولی» است و دلیل اینکه او این لقب را دریافت کرده، این است که هر شب که او وارد زمین بسکتبال میشد همه میدانستند که چطور بازی خواهد کرد، فرقی نمیکرد که بازی اوایل فصل باشد یا بازی هفتم مرحلهی پلیآف. بازیکنان کلکلکنندهی لیگ هم هرچقدر تلاش میکردند حال او را بگیرند، موفق نمیشدند و انگار عصبانی کردن او غیرممکن بود.
خود او هم تقریباً هرگز کلکل نمیکرد. درواقع کاری که میکرد کاملاً برعکس کلکل بود. اتان توماس یکی از درشتاندامهای سابق تیم واشینگتن ویزاردز داستان یکی از رویاروییهایش با دانکن را تعریف میکند. وقتی دانکن پرتاب توماس را بلاک کرد، همینطور که هر دو داشتند آهسته در زمین میدویدند، دانکن به توماس گفت: «حرکت خوبی بود، اما باید بیشتر به بدنم نزدیک شوی.» توماس شاخ درآورده بود. اما بعداً در همان بازی، در یک حرکت از توصیهی دانکن استفاده کرد و توپ را وارد سبد کرد. دانکن لبخند زد و گفت: «حالا شد.» تیم دانکن اصولاً آدم خوشاخلاقی است.
۸. تاجر تگزاسی، تیم بسکتبال دالاس ماوریکس را بهعنوان هدیهای برای همسرش میخرد
بعضی از مردها خوب بلدند چطور با یک زن رفتار کنند. اما فقط یک تاجر تگزاسی است که یک تیم بسکتبال را به همسر خود هدیه میدهد. این کاری است که دان کارتر، مالک سابق تیم دالاس ماوریکس انجام داد. بنابر گفتهی کارتر، همسرش لیندا جو، دیوانهی بسکتبال بود. کارتر که اعتراف میکرد هیچ چیز در مورد بسکتبال نمیداند، گفت: «آنقدر احمق بودم که قولِ یک تیم بسکتبال را به او بدهم و حالا باید سر قولم بمانم.»
دالاس ماوریکس که در سال ۱۹۷۸ یک تیم تازهوارد در لیگ بسکتبال NBA بود، برای کارتر ۱۲ میلیون خرج برداشت. وقتی دالاس ماوریکس در سال ۲۰۱۱ اولین و تنها قهرمانی NBA خود را کسب کرد، مارک کیوبن، مالک جدید باشگاه سخاوتمندانه اجازه داد، دان کارتر که کنار همسرش ایستاده بود، کسی باشد که جام قهرمانی را دریافت میکند.
۷. لری برد (تقریباً) یک بازی را با دست چپ انجام میدهد
قبل از سلطهی شیکاگو بولز بر فصل ۹۶-۱۹۹۵ و سلطهی گلدن استیت واریرز بر فصل ۱۶-۲۰۱۵، برجستهترین سلطهی یک تیم بر لیگ بسکتبال NBA مربوط به بوستون سلتیکس در فصل ۸۶-۱۹۸۵ میشد. آنها در آن فصل ۶۷ پیروزی کسب کردند. کار بهجایی رسید که لری برد در بازی روز ولنتاین بوستون سلتیکس در مقابل پورتلند تریل بلیزرز، تصمیم گرفت بخشی از بازی را با دست چپ انجام دهد.
لری ۲۲ امتیاز از کل ۴۷ امتیازی که در آن بازی کسب کرد را با دست چپ خود گرفت. چرا این کار را کرد؟ لری به خودنمایی معروف نبود. وقتی خبرنگاران از او علت بازی با دست چپ را پرسیدند، پاسخ داد: «دست راستم را برای بازی مقابل لیکرز نگه داشتهام.» بوستون سلتیکس قرار بود دو روز بعد در لس آنجلس بازی کند. برد در آن بازی ۲۲ امتیاز و ۱۸ ریباند برای خود ثبت کرد و بوستون سلتیکس را به پیروزی رساند که نشان میدهد دست راستش خوب استراحت کرده بوده است.
۶. جیسون ویلیامز رانندهی خود را اتفاقی میکشد
جیسون ویلیامز بازیکنی محبوب در تیم نیوجرسی نتس (بروکلین نتس کنونی) بود و قبل از اینکه مصدومیت به دوران فعالیت حرفهایاش خاتمه ببخشد، به تیم آلاستار سال ۹۸-۱۹۹۷ هم راه یافت. پس از آن، زندگی او در مسیر تاریکی افتاد و نهایتاً به یک تراژدی منجر شد که او هیچوقت از آن رها نشد.
در سال ۲۰۰۲ ویلیامز داشت در لیموزین شخصی خود با یک اسلحه بازی میکرد که تصادفاً شلیک کرد و رانندهی خود یعنی کوستا کریستوفی را کشت. محاکمهی او هشت سال طول کشید و او نهایتاً به پنج سال حبس محکوم شد که بعداً به هشت ماه تخفیف یافت. گفته میشود که ویلیامز همچنان درگیر وقایع آن شب است و تا به امروز با سوءمصرف مواد و تمایلات خودکشی دستبهگریبان است. نکتهی اخلاقی داستان: با اسلحه بازی نکنید.
۵. مدونا بهخاطر اسکاتی پیپن، دست رد به سینهی مایکل جردن زد
یکی از دلایل اصلی دستاوردهای زیادی مایکل جردن این بود که او بیشازحد رقابتجو بود. فرقی نداشت که بازی هفتم فینال پلیآف باشد یا پینگ پونگ در منزل، ام. جی. دلش میخواست برنده شود و معمولاً هم میشد. اما طبق گفتههای کمکمربی او یعنی جانی باک، یکبار پیش آمد که یکی از همتیمیهای مایکل جردن او را شکست دهد.
مایکل جردن و اسکاتی پیپن دوگانهی قدرتمندی بودند، اما مسلماً ام. جی. مرد شمارهی یک بود. اما پیپن در یک زمینه از همتیمیاش برتر بود. طبق گفتهی باک، فقط قد و هیکل پیپن نبود که «بلند و تنومند» بود. پیپن طبق گفتهها رابطهی خوبی هم با مدونا داشته و آن دو بعد از بازیهای شیکاگو بولز در لس آنجلس همدیگر را میدیدند. مایکل جردن که نمیتوانست چنین چیزی را بپذیرد ظاهراً به مدونا گفته که میتواند بهتر از پیپن او را راضی کند. مدونا هم پاسخ داده: «در این رقابت هیچ شانسی نداری.» قرار نیست برندهی همهچیز مایکل جردن باشد.
۴. لمار اودم بعد از ۳ روز خوشگذرانی در لاس وگاس به کما میرود
اگر میخواهید از حاشیه بهدور باشید، کلاً بهتر است دور خانوادهی کارداشیان را خط بکشید. لمار اودم قهرمان لیگ بسکتبال NBA از طریق رابطهاش با کلویی کارداشیان یک سلبریتی ملی شد. آنچه در سریال تلویزیونی «پابهپای خانوادهی کارداشیان» نشان داده نشد این بود که لمار اودم چقدر درگیر مشکلات بود.
در سال ۲۰۱۳ لمار و کلویی درگیر طلاق آشفتهای شدند، که بالاخره در اکتبر ۲۰۱۶ نهایی شد. شروع جدایی آنها از زمانی رقم خورد که اودم بعد از اینکه برای سهروز مستمر در مصرف کوکائین و مادههای افزایش قوای جنسی زیادهروی کرده بود، در یک فاحشهخانه در لاس وگاس بیهوش پیدا شد. او روزها در کما بود و شانس زنده ماندنش ۵۰-۵۰ بود. نهایتاً در ماه ژانویه از بیمارستان مرخص شد و حالا در تلاش است تا مشکلات شخصیاش را برطرف کند. کلویی هم رفت سراغ یکی دیگر از ستارگان بسکتبال NBA، یعنی تریستان تامپسون.
۳. دنیس رادمن رفیق صمیمی کیم جونگ-اون میشود
دیکتاتور کرهی شمالی از طرفداران پروپاقرص حقوق بشر نیست، اما گویا طرفدار پروپاقرص شیکاگو بولز هست. دنیس رادمن، اسطورهی بولز با ملاقات کیم جونگ-اون و سپس انجام یک مسابقهی دوستانه با بازیکنان متوسط و سابق NBA خود را به تیتر خبری هر سایت بسکتبال معروفی رساند.
دیگر هیچ بازیکن بسکتبال یا بهتر بگوییم هیچ انسانی شبیه دنیس رادمن پا به عرصهی وجود نخواهد گذاشت. بنابراین اینکه او به کرهی شمالی رفت تا با ملاقات رهبر عزیز آنجا سفیر دیپلوماسی ورزشی شود، خیلی تعجببرانگیز نبود. رادمن توسط سیاستمداران و افراد زیادی در شبکههای اجتماعی مورد انتقاد شدید قرار گرفت، اما این ملاقات او باعث شد تا دنیا بتواند نگاهی به این کشور غیرقابلدسترسی بیاندازد. پس شاید باید از دنیس رادمن بهخاطر کمک به ما برای کسب بینش در مورد این کشور خارجی تشکر کنیم؟
۲. هفتتیرکشی گیلبرت آریناس و جاواریس کریتندن در رختکن
همهی ما گاهی از دست همکارانمان کلافه میشویم. اما بیشتر وقتها میتوانیم جلوی خودمان را بگیریم و مثل فیلمهای جان وین، روی هم هفتتیر نکشیم. اما این خودداری در سال ۲۰۰۹ در رختکن تیم بسکتبال واشینگتن ویزاردز رخ نداد.
گیلبرت آریناس و جاواریس کریتندن در نوزدهم دسامبر با هم بر سر یک بازی ورق حین پرواز بحثشان شد. گویا آریناس به کریتندن گفته: «من با اسلحه بازی میکنم» و کریتندن هم پاسخ داده: «اتفاقاً من هم با اسلحه بازی میکنم.»
دو روز بعد آریناس مثل سکانسی از نمایش موزیکال همیلتون، با چهار اسلحه وارد رختکن میشود و از کریتندن میخواهد تا اسلحهی خود را انتخاب کند. کریتندن هم جواب میدهد: «خودم یکی دارم، ایناهاش» و هفتتیر خود را درآورده و آن را رو به آریناس نشانه میگیرد. خوشبختانه کسی شلیک نمیکند، اما داستان آنها تبدیل به خبری ملی میشود. آریناس که آنموقع یکی از بزرگترین ستارگان بسکتبال NBA بود خیلی سریع دچار افت شد و کریتندن هم در سال ۲۰۱۵ به جرم قتل، به ۲۳ سال حبس محکوم شد. اگر یکی از بازیکنان بسکتبال دارد این مطلب را میخواند، باز هم تکرار میکنیم: لطفاً با اسلحه بازی نکنید!
۱. پال پیرس ۱۱ ضربهی چاقو میخورد و همچنان به تمام بازیهای فصل میرسد
پال پیرس که یک قهرمانی کسب کرده و وارد تالار مشاهیر بسکتبال NBA هم شده، خیلی ساده ممکن بود هیچکدام از این دستاوردها را تجربه نکند. در سپتامبر سال ۲۰۰۰، زمانی که او ۲۲ سال داشت و تازه به سومین سال حضورش در تیم بسکتبال بوستون سلتیکس رسیده بود، در یک کلوپ خصوصی در بوستون، یک بطری شیشهای روی سرش خرد شد و ۱۱ ضربهی چاقو به او زده شد. جان او توسط همتیمیاش تونی بتی نجات داده شد که سریعاً او را به بیمارستان رساند. جایی که او تحت عمل جراحی ریه قرار گرفت.
اینکه او از چنین حملهی وحشیانهای جان سالم بهدر برد یک معجزه است. کسانی که شاهد آن واقعه بودند، واقعهای که توسط گروه رپ شکستخوردهی اهل بوستون یعنی Made Men برانگیخته شد، هرگز باور نمیکردند که یک روز پیرس با تیم بوستون سلتیکس قهرمان NBA شود. چیزی که حتی از آن هم حیرتانگیزتر است این است که این ضربات چاقو باعث نشد که پیرس حتی یک بازی را هم از دست بدهد، درواقع پیرس تنها بازیکن بوستون سلتیکس بود که در هر ۸۲ بازی این تیم در فصل ۰۱-۲۰۰۰ حضور داشت.
از اینکه تا پایان این مطلب همراه بسکتفا، بهترین سایت بسکتبال بودید، ممنونیم. منتظر مطالب بعدی سایت بسکتبال ما باشید.