چرا ویلت چمبرلین بزرگ‌ترین بسکتبالیست تاریخ بود؟

همواره بازیکنان بزرگ تاریخ در هر زمینه با یکدیگر مقایسه می شوند و واژه هایی نظیر «بزرگ‌ترین» و «بهترین» نیز همیشه چالش برانگیز بوده است. در سال های اخیر مقالات متعددی در زمینه مقایسه بسکتبالیست های مطرح نوشته شده است. برای مثال می توان به مقایسه کوبی برایانت، مایکل جردن و لبران جیمز اشاره کرد. برخی نیز گلایه دارند که کوبی برایانت لیاقت مقایسه شدن با مایکل جردن را ندارد. مقایسه هایی همچون مایکل جردن و بیل راسل نیز به وفور در سطح اینترنت یافت می شود. عده ای عقیده دارند که مایکل جردن شماره یک تاریخ بسکتبال است و در این مطلب قصد داریم دیدگاه دیگری را به کرسی بنشانیم و تاج و تخت را به ویلت چمبرلین برگردانیم. ادامه مطلب را با بسکتفا همراه باشید.

بهترین بازیکن تاریخ

ویلت چمبرلین

همان طور که عنوان شد، مقایسه های بسیاری در این زمینه وجود دارد و به سادگی و مراجعه به چند آمار ساده نمی توان ادعا کرد که بهترین بسکتبالیست تاریخ کیست. مجیک جانسون، لری برد، اسکار رابرتسون، کریم عبدالجبار، حکیم اولاژوان و برخی بازیکنان اخیر از جمله کوین گارنت، آلن ایورسون، پاول پیرس و تیم دانکن همواره در سکوی رقابت با یکدیگر بوده و خواهند بود.

با اینکه بازیکنان نامبرده همگی جزء اسطوره های دنیای بسکتبال هستند و تاریخ بسکتبال با نام آن‌ها عجین شده است، تمامی افتخارات و سابقه آن‌ها در مقایسه با ویلت چمبرلین رنگ می بازد. با تمام احترام به مایکل جردن و دیگر بزرگان بسکتبال، ویلت چمبرلین بزرگ‌ترین نام دنیای بسکتبال است و کسی به نزدیکی او نمی رسد. دلیل آن را نیز با قاطعیت در ادامه مورد بررسی قرار می دهیم.

دلایل دست کم گرفتن ویلت چمبرلین

یک جریان احمقانه و ابتدایی همواره در خصوص ویلت چمبرلین وجود داشته و او و دورانی که در آن بازی کرده است را به باد انتقادهای عجیب می گیرد. از وب‌سایت های ورزشی گرفته تا مجله های چاپی متعدد در صدد تخریب و تحقیر برخی دستاوردهای او دارند. برخی از این دلایل را در ادامه واکاوی می کنیم:

افسانه شماره 1: ویلت چمبرلین زیر سایه بیل راسل رفت

یکی از دلایل مضحک منتقدان چمبرلین این است که با آمدن بیل راسل، چمبرلین عملاً به زیر سلطه و سایه او رفت. منطق آن‌ها نیز بر این استوار است که تیم راسل (بوستون سلتیکس) همواره تیم چمبرلین را شکست می داد. قبل از هر چیز، هم تیمی های چمبرلین در آن دوران هیچ نشانی از قهرمانی و بزرگان بسکتبال نداشتند و بیشتر آن‌ها بازیکنان معمولی بودند. از طرف دیگر بیل راسل با حدود 7 نفر از بزرگان آن دوران هم تیمی بود و تیم آن‌ها قابل مقایسه نبود.

ویلت در تیم های فیلادلفیا سان فرانسیسکو واریرز (گلدن استیت واریرز کنونی)، فیلادلفیا سونتی سیکسرز و لس آنجلس لیکرز بازی می کرد و سلتیکس نبرد با این تیم ها را برنده شد. این نبردها بسیار قدرتی و سخت بودند و تیم ویلت در آن زمان بسیار ضعیف بودند. هرچند او توانست دست تنها و بدون کمک آن‌چنانی نبردهای بسیاری را به نفع تیم های خود به اتمام برساند و پیروزمندانه از زمین خارج شود.

با این وجود برخی ادعا می کنند که با این نبردهای نابرابر چمبرلین زیر سایه راسل رفت. به طور قطع و به ادعای بیشتر صاحب نظران دنیای بسکتبال چنین اتفاقی نیفتاد و به لحاظ عملکرد انفرادی، چمبرلین پیشتاز این مقایسه بوده است.

بر اساس آمار تیم فیلادلفیا سونتی سیکسرز، هاروی پولاک، چمبرلین و راسل در مجموع 142 بار رو در رو به مصاف هم رفته اند. در این بازی ها میانگین چمبرلین 28.7 امتیاز در هر بازی و 28.7 ریباند در هر بازی بوده است. در طرف دیگر، آمار راسل از 23.7 امتیاز و 14.5 ریباند در هر بازی حکایت دارد.

میانگین ریباند دوران حرفه ای چمبرلین 22.9 ریباند در هر بازی و میانگین راسل نیز 22.5 ریباند در هر بازی است. با توجه به آمار می توان ادعا کرد که راسل در مقابل چمبرلین حرفی برای گفتن ندارد.

در 14 ژانویه 1962 در یک بازی رو در رو، چمبرلین توانست 62 امتیاز در مقابل تیم راسل به دست آورد که در نوع خود تاریخی است. در 6 بازی دیگر نیز هر بازی بیش از 50 امتیاز به دست آورده است. از طرف دیگر، بیشترین امتیازی که راسل توانسته مقابل چمبرلین به دست آورد 37 امتیاز بوده است. بهترین آمار راسل این است که تنها 2 بار دیگر بیش از 30 امتیاز مقابل چمبرلین برای تیم خود کسب کرده است.

ویلت چمبرلین در 24 نوامبر 1960 در مقابل راسل 55 ریباند انجام داد و رکورد ان بی ای را برای خود ثبت رساند. او همچنین در 6 بازی دیگر بیش از 40 ریباند مقابل راسل انجام داده است که آماری استثنایی به شمار می رود.

غلبه او بر بیل راسل یک حقیقت انکار ناپذیر است که برخی توان تحمل آن را ندارند. اگر به خاطر حضور ستاره های اطراف راسل نبود، بدون شک 2 یا 3 عنوان تیم سلتیکس که با بیل راسل به دست آمده است، در کارنامه چمبرلین به ثبت می رسید.

افسانه شماره 2: حریف های ویلت چمبرلین کوتوله بودند

یکی دیگر از افسانه های موجود در سطح اینترنت و وب‌سایت های ورزشی این است که ویلت چمبرلین مقابل کوتوله ها و بازیکنان بسیار کوتاه قد بازی کرده است. چمبرلین یک غول 2 متر و 16 سانتی متری میان سنترهایی بود که نهایتاً 2 متر و 5 سانتی متر قد داشتند.

چمبرلین دوران حرفه ای خود را با وزن 136 کیلوگرم به اتمام رساند و وزن او در بخش زیادی از اواخر دوران حرفه ایش 125 کیلوگرم بود. او دوران حرفه ای خود را به عنوان روکی تنها با 113 کیلوگرم شروع کرد. وی حدود 7 تا 8 فصل خود را در ان بی ای روی همین وزن و نهایتاً 118 کیلوگرم باقی ماند.

برخی قد او را در بسیاری مقالات نزدیک به 2 متر و 20 سانتی متر دانسته اند که حقیقت ندارد و قد او هیچ وقت از 2 متر و 16 سانتی متر تجاوز نکرده است. در حقیقت، قد او در اوایل حضور او در ان بی ای نزدیک به 2 متر و 13 سانتی متر بوده است.

از طرف دیگر، بیل راسل 2 متر و 8 سانتی متر قد و 100 کیلوگرم وزن داشت. برخی دیگر از سنترهای هم تیمی راسل نیز برخلاف آنچه برای دفاع از این افسانه ذکر می شوند، کوتوله نبودند. برای مثال دِیو کاوِنز 2 متر و 6 سانتی متر قد و 104 کیلوگرم وزن داشت. ویلیس رید 2 متر و 6 سانتی متر قد و 109 کیلوگرم وزن داشت. در نهایت نیز وِس آنسلد 2 متر و 1 سانتی متر قد و 111 کیلوگرم وزن داشت. این 3 تنها چند مثال ساده بودند و تعداد سنترهایی که چمبرلین مقابل آن‌ها بازی کرد، زیاد است و هیچ نشانی از کوتوله بودن ندارند. در ادامه لیست برخی از آن‌ها را مشاهده کنید:

ردیف نام بازیکن قد (متر) وزن (کیلوگرم)
01 والتر دوکس 2.13 99.7
02 سوید هالبرووک 2.22 106.6
03 تام بوروینکل 2.1 120.2
04 باب لنیر 1.86 120.2
05 دارال ایمهوف 1.85 9.8
06 اوتو مور 1.86 95.2
07 سم لیسی 1.86 106.6
08 جورج جانسون 1.86 111.1
09 پال رافنر 1.86 104.3
10 مل کاونتس 2.13 106.6
11 هنک فینکل 2.13 108.8
12 المور اسمیت 2.13 113.4

به نظر شما با حضور افراد این لیست و بیش از 20 نفر دیگر آیا چمبرلین مقابل سنترهای کوتوله بازی کرده و به سادگی قادر به کسب امتیاز و غلبه بر حریف بوده است؟ به نظر ادعای درستی نمی آید. برای مثال چرا سوید هالبروک 2 متر و 22 سانتی متری کنترل زمین و بازی را در دست نگرفته و خود را به عنوان بهترین تاریخ معرفی نکرده است؟

پاسخ به این سؤال ساده است. قد ارتباطی به تسلط بر زمین و بازی ندارد. به همین دلیل است که اوقات نیت رابینسون با 1 متر و 75 سانتی متر قد در زمین آقایی می کرد. استفن کری نیز 1 متر و 90 سانتی متر قد دارد و یکی از بهترین های کنونی دنیای بسکتبال است. دوین وید با 1 متر و 93 سانتی متر توانایی غلبه بر بیشتر گاردهای شوتزن حال حاضر را دارد و بیشتر آن‌ها 2 الی 7 سانتی متر از او قد بلندتر هستند.

بازیکنانی همچون شاون بردلی (2 متر و 30 سانتی متر)، مانوت بول (2 متر و 31 سانتی متر)، چاوک نویت (2 متر و 26 سانتی متر)، رندی بروور (2 متر و 21 سانتی متر)، مارک ایتون (2 متر و 24 سانتی متر) و خورخه مورشان (2 متر و 31 سانتی متر) هیچ‌گاه به لحاظ امتیاز گیری در حد و اندازه های یک ستاره نبودند.

در حقیقت بیشتر آن‌ها حتی بازیکن خوبی هم نبودند. البته مارک ایتون به خاطر تسلط دفاعی خود از این قاعده مستثنا است. او توانست 5 بار در تیم اول و دوم «تیم تمام دفاعی» ان بی ای قرار گیرد. برخی از این افراد حتی بدون پرش قادر به اسلم دانک بودند و این آمار برای آن‌ها مقداری عجیب است. با این وجود حقیقت دارد و همه چیز به قد ارتباط ندارد.

حقیقت این است که بزرگی ویلت چمبرلین تنها به دلیل بزرگی او بوده است و کسی نمی تواند منکر این واقعیت شود. او را می توان نمونه ای بی نظیر از قد عالی، قدرت بدنی فوق العاده، چابکی بالا و توانایی پرش سرسام آور دانست. پرش های او خارج از تصور و قدرت بدنی او مثال زدنی بود.

افسانه شماره 3: ویلت چمبرلین در بسکتبال امروزی موفق نخواهد بود

یکی از مسائل غیرحرفه ای که توسط طرفداران مایکل جردن، مجیک جانسون، کریم عبدالجبار، شکیل اونیل، کوبی برایانت و لبران جیمز در خصوص ویلت چمبرلین مطرح می شود، عدم توانایی او در بازی کردن در بسکتبال دهه 80 و 90 میلادی و حتی امروز است. این مسئله تنها از تصور نا به جا و عدم کارشناسی درست نشئت می گیرد.

بدون شک و هیچ گونه اغراق و تعصب بگوییم، چمبرلین به سادگی در بسکتبال دهه 80 و 90 و بسکتبال امروزی مقابل تمامی سنترها موفق خواهد بود و مشکلی نخواهد داشت. با اینکه شکیل اونیل توانست به همراه میامی هیت به قهرمانی برسد اما بدون شک قابل مقایسه با ویلت چمبرلین نیست.

برخی چمبرلین را نسخه لاغر شکیل اونیل با 20 کیلو وزن کمتر می دانند و تفاوت آن‌ها را تنها در وزن به حساب می آورند. از دید ما این مقایسه کاملاً نا به جا و بدون منطق است. شاید ظاهر چمبرلین لاغر و استخوانی به نظر برسد اما بدون شک در هر زمینه مرتبط با قدرت از اونیل برتر بود.

وزنه هایی که چمبرلین بلند می کرد در حدود وزنه های آرنولد شوارتزنگر بودند و پرس سینه های او بیش از 220 کیلوگرم بود. به گفته بسیاری افراد او حتی در دوران دانشگاه نیز قادر به بلند کردن بیش از 220 کیلوگرم پرس سینه بوده است که در نوع خود فوق العاده است. البته در خصوص دوران دانشگاه او منابع موثقی وجود ندارد.

کی. سی. جونز با 90 کیلوگرم وزن در خصوص قدرت بدنی ویلت چمبرلین می گوید:

او یک بار من را مانند آب خوردن از زمین بلند کرد و در حالی که پاهای من از کنار دستان او آویزان بود، من را مانند یک بچه در بغل گرفت. هنگامی که روی خط پرتاب آزاد ایستاده بودم هنوز پاهای من می لرزید. او یکی از قدرتمندترین ورزشکارانی است که تاریخ به خود دیده است.

پاول سیلاس نیز می گوید:

یک بار که من برای بوستون بازی می کردم و چمبرلین در لیکرز حضور داشت. من و هم تیمی او هپی هیرستون نزدیک بود با هم درگیر شویم. من در آن زمان 2 متر و 5 سانتی متر قد و 106 کیلوگرم وزن داشتم. ناگهان یک جسه قوی هیکل مرا از پشت از زمین بلند کرد، مرا چرخاند و به من گفت: «اینجا جای این کارها نیست.» در جواب گفتم: «بله قربان».

حتی پس از دوران حرفه ای نیز قدرت او نمایان بود و در داستان زیر به خوبی به آن پرداخته شده است:

چند سال پس از بازی نکردن ویلت، او به این فکر افتاد که به میادین بازگردد. در روزی که او به دفتر تیم نیویورک نیکس واقع در مدیسن اسکوئر گاردن رفته بود، با رد هولزمن صحبت کرده و سپس به سمت آسانسور رفته بود. هنگامی که در آسانسور باز می شود، 2 نفر پستچی به سختی در حال حمل و جابجایی یک ارابه دستی پر از لوازم اداری بودند. محموله به قدری سنگین بود که آسانسور چند سانتی متر پایین تر از سطح آن طبقه متوقف شده بود و پستچی ها در حال نفس نفس زدن بودند.

در آن لحظه پس از دو دقیقه توقف در داخل آسانسور و نفس نفس زدن آن‌ها، ویلت پیشنهاد می دهد که شاید بتواند کمک کند. پستچی ها عقب ایستاده و ویلت چمبرلین وارد آسانسور می شود. به آرامی گوشه ارابه را گرفته و از سطح زمین بلند می کند و به داخل دفتر منتقل می کند. وزن این محموله نزدیک به 270 کیلو تخمین زده می شود.

بیلی کانینگهام، هم تیمی ویلت در تیم فیلادلفیا سونتی سیکسرز داستان دیگری را در خصوص او بازگو می کند که قدرت واقعی چمبرلین را برای ما نمایان می کند:

یکی از بهترین بازی هایی که تابه‌حال شاهد بوده ام، بازی آخر فصل 67-1966 بود و ما در مقابل بالتیمور بازی داشتیم. هدف ما ثبت بهترین رکورد در تاریخ ان بی ای بود. کمی زودتر، گاس جانسون از بالای سر ویلت یک اسلم دانک به ثمر رسانده بود. گاس با 2 متر قد و 104 کیلوگرم وزن بازیکن بسیار قدرتمندی بود. من نزدیک به 100 کیلوگرم وزن داشتم و گاس تنها با یک دست قادر بود مرا از ناحیه رنگی خارج کند.

بازیکن بسیار قدرتمندی بود و از زدن اسلم دانک بسیار لذت می برد. هنگامی که اسلم دانک را از بالای سر ویلت به ثمر رساند، قدرت زیادی به خرج داد و ویلت به هیچ عنوان از این مسئله خوشش نیامد. کمی بعد تیم آن‌ها در موقعیت ضدحمله بود و تنها بازیکنی که بین سبد و گاس قرار داشت، چمبرلین بود. گاس خواست که از روی ویلت دوباره اسلم دانک بزند. نزدیک سبد زاویه بسیار خوبی برای دانک مهیا بود.

ویلت به هوا برخاست و تنها با یک دست توپ را از او ربود. سپس توپ را در هوا محکم به سینه گاس برگرداند و او را نقش بر زمین کرد. گاس روی زمین پهن شده بود و او را از زمین خارج کردند. بعدها معلوم شد که گاس تنها بازیکن تاریخ ان بی ای است که شانه او پس از برخورد یک توپ سد شده درآمده است.

یکی دیگر از این خاطرات را رقیب او یعنی بیل راسل تعریف می کند تا قدرت واقعی او از زبان یک رقیب برایمان نمایان شود:

هنوز به خاطر دارم که یکی از قدرتمندترین بازیکنان ما، جین کونلی برای تصاحب توپ قصد رویارویی با ویلت را داشت. جین توپ را با دو دست خود محکم گرفت. ویلت توپ را گرفت و در حالی که جین به توپ آویزان بود، آن‌ها را به سمت سبد بلند کرد.

البته چمبرلین تنها قدرت بدنی نداشت. برخی او را تنها یک ماشین اسلم دانک زنی می دانند. معتقدند که بیشتر امتیازهای او از طریق اسلم دانک زدن از بالای سر حریف های کوچکتر به دست آمده است. در حالی که چنین نیست. ورود چمبرلین به بسکتبال با پرش های بی نقص شروع شد. حرکت مخصوص او نیز اسلم دانک نبود. حرکت منحصر به فرد چمبرلین «پرش فِیداِوی یا پرش محو شدن» و «انگشت غلتان» بود. کارل براون در این باره می گوید:

برخلاف تصور برخی افراد، تخصص چمبرلین اسلم دانک نبود. پرش محو شدن او فوق العاده بود. حرکات و پرتاب های او به دلیل قد بلند و قدرت بدنیش بسیار زیبا و استثنایی بود.

نکته قابل توجه این است که فرم بدنی ویلت از بسیاری بازیکنان امروزی بهتر بود. بسیاری بر این باورند که با رژیم های غذایی امروزی آن‌ها قادر خواهند بود که دور کهکشان چرخ بزند.

ویلت چمبرلین یک قهرمان سطح جهانی بود که به عنوان یک قهرمان از دانشگاه به ان بی ای راه پیدا کرد و یک پدیده عرصه بسکتبال بود. هرکسی که با تاریخ بسکتبال آشنایی داشته باشد، می داند که ریتم بسکتبال دهه 60 بسیار سریع و خشن بود. بازیکنان مدام در حال حرکت از یک سمت به سمت دیگر زمین بودند. بسکتبال نیمه زمین تقریباً در آن زمان غیرقانونی بود.

در آن زمان چمبرلین در طول یک فصل میانگین 48 دقیقه در هر بازی را برای خود به ثبت رساند. همین آمار دلیلی بر میزان استقامت و آمادگی جسمانی بی نظیر ویلت چمبرلین دارد. بیشتر سنترهای دهه 80، 90 و حتی امروز توانایی دویدن و مقابله با ویلت را نخواهند داشت.

الکس هنوم در خصوص توانایی فیزیکی و دویدن چمبرلین می گوید:

یک دوره مربی سن فرانسیسکو واریرز بودم. تصورم بر این بود که اَل اَتلز با اختلاف زیاد سریع ترین بازیکن تیم است. بیشتر اوقات روی سریع ترین بازیکن و بیشترین پرش شرط بندی می کردیم. برای همین از یک خط عرضی به خط دیگر زمین یک سری نقطه تعیین کردم. در فینال این رقابت خودمانی، ویلت و اتلز حضور داشتند و ویلت او را شکست داد. معتقدم که ویلت چمبرلین یکی از بهترین و بی نظیرترین ورزشکارانی است که تاریخ به خود دیده است.

واقعیتی که بیشتر اوقات هنگام بحث در خصوص چمبرلین فراموش می شود این است که فشار دفاعی که او در آن دوران متحمل می شد، بسیار بیشتر از فشاری است که سنترهای امروزی برای حریف های خود ایجاد می کنند. حریف های او تقریباً همین مانده بود که او کتک بزنند و هیچ خطایی روی او گرفته نمی شد. با این وجود چمبرلین زمین را در تسخیر خود داشت.

اَل اَتلز، یکی از هم تیمی های سابق چمبرلین در این خصوص اظهار می دارد:

پیش می آمد که در خصوص آن همه بازیکنی که به او تنه و ضربه می زدند صحبت می کردم. گاهی اوقات می گفت که متوجه چیز خاصی نشده است و همه چیز عادی است. او بسیار قدرتمند بود. بر این باورم که 2 نوع قانون در زمین به اجرا درمی آمد، یکی برای همگی و یکی هم برای چمبرلین.

به خاطر قدرت بدنی بیش از حد او، داوران به بازیکنان دیگر اجازه می دادند که محافظت بیشتری از او بکنند و خطایی برای آن‌ها نمی گرفتند. شاید هدف آن‌ها برقراری تعادل در زمین بود. برای او امری عادی بود اما من را عصبی می کرد. مدتی طول کشید تا حرکت های خشن بازیکنان حریف روی او برای من عادی شود. به وضوح می دیدم که بازیکنان حریف چگونه با ویلت برخورد می کردند و داوران نیز از کنار آن می گذشتند و این مسئله مرا عصبی می کرد.

یک بار عصبانی شدم و وارد ماجرا شدم. البته نه اینکه ویلت نتواند از خود دفاع کند. اگر عصبانی می شد، یکی را به کشتن می داد. برای همین معمولاً گذشت می کرد. من به این مسئله اهمیتی ندادم. برای خودم قوی هیکل بودم. البته کاری که ویلت می توانست بکند، من به هیچ عنوان قادر به انجام آن نبودم.

میزان خشونت مدافعین به حدی بود که بسیاری ترسیدند که پس از سال اول خود را بازنشسته کند. در حقیقت ویلت پس از پایان فصل اول به این مسئله اشاره کرده بود. او گفته بود که ترس دارد که در صورت بازی در فصل بعدی اقدام به تلافی کند.

خوشبختانه او قادر به کنترل احساسات خود بود و چندین سال پیاپی در اوج دوران حرفه ای خود، تماشاچیان بسکتبال را ذوق زده و هیجان زده کرد. واقعاً جای تأسف و شرمساری بود اگر پس از آن فصل بازنشسته می شد.

جالب اینجاست که در طول 14 سال دوران حرفه ای خود یک بار هم به خاطر خطا از زمین اخراج نشده است. تصور کنید که میزان کنترل او روی اعصابش تا چه حدی بوده است. با وجود آن همه خطای و تماس فیزیکی که روی او انجام می شد، هیچ‌گاه به اندازه ای خطا نکرده است که از زمین بازی اخراج شود که در نوع خود بی نظیر است.

افسانه شماره 4: ویلت چمبرلین یک بازیکن تک بعدی بود

یکی از عمده ترین مواردی که در خصوص چمبرلین اظهار می شود، توانایی پاس او است. ویلت تنها سنتر تاریخ ان بی ای است که مقام اول لیگ را در پاس گل به خود اختصاص داده است. هنگام مقایسه مایکل جردن و ویلت چمبرلین، بیشتر طرفداران مایکل جردن به گل های جردن اشاره می کنند و اینکه میانگین امتیازهای او نسبت به ویلت بیشتر است. این مقایسه مقداری غیرعادلانه است. اگر ویلت می خواست، می توانست میانگین گل های خود را 10 امتیاز یا بیشتر به پایان برساند.

برخلاف تصور این افراد، چمبرلین یک بازیکن متعهد بود و برد تیم را به منافع شخصی و افزایش آمار فردی ترجیح می داد. از طرف دیگر، با تمام احترام برای مایکل جردن و بزرگی او، هیچ‌گاه حاضر نبود که آمار فردی خود را قربانی هم تیمی های خود و تیم کند. داستان های زیادی پیرامون او مطرح می شود که هنگام کاهش آمار فردی بلافاصله اعتراض کرده و از هم تیمی های خود برای کمک بیشتر درخواست می کرد.

الکس هنوم، مربی فیلادلفیا سونتی سیکسرز طی فصل 67-1966 از ویلت می خواهد که پاس بیشتری به هم تیمی های خود بدهد. چمبرلین بلافاصله به دستور مربی تمکین می کند و برای اولین بار در دوران حرفه ای خود برای صلاح تیم، تاج امتیاز گیری ان بی ای را از دست می دهد. میانگین امتیاز وی در این فصل تنها 24.1 امتیاز در هر بازی می شود.

با این حال او در این فصل رکورد ان بی ای و خودش در زمینه گل جریان بازی را با 683 گل می شکند و عنوان برتر ریباند فصل را با 24.2 ریباند در هر بازی به دست می آورد. مهم‌تر از همه در این فصل با میانگین پاس گل 7.8 پاس در هر بازی موفق به کسب جایگاه سوم ان بی ای در آن فصل می شود.

بیشتر گاردهای نوک امروزی آرزوی داشتن میانگین 7.8 پاس در هر بازی را دارند. با اینکه ویلت یک سنتر (بازیکن مرکزی) بود، به سادگی به این عدد دست پیدا کرد. در حقیقت او در فصل بعد توانست میانگین پاس گل 8.6 پاس در هر بازی را به ثبت برساند که برای یک سنتر فوق العاده است.

فداکاری او جواب می دهد و فیلادلفیا سونتی سیکسرز طی فصل 67-1966 رکورد ان بی ای را با 68 برد و 13 باخت جابجا کرده و در فینال این رقابت ها موفق به شکست سان فرانسیسکو واریرز می شود.

فصل 68-1967 نیز برای سونتی سیکسرز فوق العاده پیش رفت و آمار 62 برد و 20 باخت گویای این ماجرا است. آن‌ها نهایتاً در این فصل طی 7 بازی نفس گیر در فینال کنفرانس شرق با نتیجه 4 بر 3 به قهرمان نهایی آن فصل یعنی بوستون سلتیکس باختند.

فداکاری او حتی در ادامه دوران حرفه ایش بیشتر برای تیم سودبخش بود. او در 5 فصلی که در تیم لس آنجلس لیکرز حضور داشت، 4 فصل تیم خود را به فینال رقابت های ان بی ای هدایت کرد. وی در فصل 69-1968 به این تیم پیوسته بود. یکی از این فینال ها در فصل 72-1971 به شکست نیویورک نیکس با نتیجه 4-1 و قهرمانی لیکرز منجر شد. آن‌ها در این فصل موفق به شکستن رکورد قبلی فیلادلفیا سونتی سیکسرز شدند و با 69 برد و 13 باخت تاریخ ساز شدند.

جدای از میانگین 14.8 امتیاز، 19.2 ریباند و 4 پاس گل در هر بازی و 64.9 درصد پرتاب جریان بازی برای ویلت چمبرلین، تیم او در این فصل عملکرد فوق العاده ای داشت و توانست یکی از بهترین فصل های ان بی ای را رقم بزند. تیم آن‌ها آمار میانگین 121 امتیاز در هر بازی را به ثبت رساند و رقیب آن‌ها تنها موفق به کسب میانگین 108.7 امتیاز در هر بازی شد. این میانگین فاصله 12.3 امتیازی بزرگ‌ترین فاصله تاریخ ان بی ای است.

آن‌ها در همین فصل 72-1971 توانستند رکورد بیشترین برد پیاپی را به نام خود ثبت کنند و با 33 برد پشت سر هم از تاریخ 5 نوامبر 1971 تا 7 ژانویه 1972 نام خود را در تاریخ ان بی ای حک کنند. پس از آن‌ها هیوستن راکتس با 11 بازی اختلاف و برد 22 بازی پشت سر هم در فصل 08-2007 قرار دارد.

بیل راسل در خصوص روحیه تیمی ویلت چمبرلین توضیح می دهد:

ویلت بهتر از من بازی می کرد. پاس دادن، ایجاد اسکرین برای هم تیمی، یارگیری خارج از ناحیه رنگی و فداکاری برای موفقیت تیم از خصوصیات ویلت در آن دوران بود.

افسانه شماره 5: ویلت چمبرلین در دفاع شرکت نمی کرد

یکی دیگر از شایعات رایجی که در خصوص چمبرلین مطرح می شود، عدم همکاری او در دفاع با هم تیمی ها است. بدون شک این ادعا کاملاً دور از واقعیت است. با اینکه بیل راسل بزرگ‌ترین سنتر تدافعی دوران خود محسوب می شود، بیل راسل نیز در زمینه دفاع دست کمی از او نداشت.

داستان جالبی که در این خصوص حائز اهمیت است، بین او و والتر بِلامی بازیکن تیم شیکاگو پَکرز (واشینگتن ویزاردز کنونی) رخ داده است. بلامی 2 متر و 11 سانتی متر قد و 102 کیلوگرم وزن داشت. میانگین امتیاز گیری او 31.6 امتیاز و 19 ریباند در هر بازی بود. وی پس از ویلت در مقام دوم امتیاز گیری قرار داشت.

اولین بازی که آن‌ها مقابل هم بازی کردند، بلامی به ویلت نزدیک می شود و می گوید:

سلام آقای چمبرلین، من والتر بلامی هستم.

ویلت با او دست می دهد و در پاسخ سلام او می گوید:

سلام والتر، در نیمه اول نمی توانی هیچ پرتاب موفقی انجام دهی.

ویلت گفته خود را به اثبات رساند و 9 پرتاب اول بلامی را سد کرد. پس از اینکه نیمه دوم شروع می شود، ویلت خطاب به بلامی می گوید:

بسیار خوب والتر، اکنون می توانی بازی کنی.

این خصوصت ویلت چمبرلین را بسیاری افراد بازگو می کنند. وی یک غول تمام عیار با ویژگی های منحصر به فرد تکنیکی و اخلاقی بود. وی هیچ‌گاه با کسی وارد درگیری نشد و در بیشتر اوقات سعی در خاتمه دادن ماجرا به هر بهایی بود. البته اگر خواهان درگیری بود، بدون شک توانایی نابود کردن هر بازیکنی را داشت. یک ماجرای خنده دار در خصوص او به این شکل بازگو می شود:

در یک بازی مقابل تیم سیاتل سوپرسانیکس، یکی از بازیکنان آن‌ها با نام تام مسچری که هم تیمی سابق ویلت هم بود، در ناحیه رنگی قصد به ثمر رساندن گل داشت. وی ابتدا 4 پرتاب فریب انجام داد و سپس اقدام به پرتاب کرد. چمبرلین به سادگی آن را سد کرد. هنگامی که مسچری توپ را دوباره در ناحیه رنگی به دست آورد، فریب های بیشتری انجام داد و دوباره اقدام به پرتاب کرد. ویلت دوباره آن را سد کرد.

سپس مسچری در یک صحنه خنده دار عمداً تعادل خود را از دست می دهد و جهت تلافی و ضربه زدن با حالت تلو تلو خوردن به سمت ویلت می رود تا با او برخورد کند. ویلت بلافاصله یک دست خود را روی سر مسچری 2 متری می گذارد و به مانند فیلم های کمدی او را متوقف می کند.

افسانه شماره 6: ویلت چمبرلین قدبلند بود اما توانایی های فیزیکی دوایت هاورد را نداشت

توانایی پرش ویلت بی نظیر بود. میزان پرش عمودی او از مایکل جردن با 122 سانتی متر بیشتر بود. ویلت چمبرلین در سال های ابتدایی کالج توانسته بود قهرمان پرش ارتفاع شود. کسانی که امروزه توانایی پرش فوق العاده ای دارند، زیاد است. از جمله این افراد سوپرمن خود خوانده، دوایت هاوارد است. با اینکه توانایی پرش هاوارد بسیار بالا است اما قابل قیاس با چمبرلین نیست.

شایعات و افسانه های زیادی مطرح می شود که فلان بازیکن در تاریخ توانسته بالای تخته حلقه را لمس کند. برخی ادعا می کنند که فلان بازیکن پولی که بالای تخته حلقه گذاشته شده بود را برای خود برداشت.

چمبرلین یک بار در خصوص این نوع ادعاها عنوان کرد، هرکسی که ادعای برداشتن پول از بالای تخته حلقه را دارد به چالش می طلبم. من می توانم. یک نفر یک سکه بالای تخته بگذارد و من آن را با دستان خود پایین می کشم. شنیده ام که جکی جکسون این کار را کرده است اما تابه‌حال کسی برای اثبات این ادعا پا پیش نگذاشته است.

نکته دیگری که جای تأمل دارد این است که در تاریخ ان بی ای تنها 3 نفر با قد بالای 7 فوت (2 متر و 10 سانتی متر) هستند که آمار میانگین بیشترین ریباند توپ را برای خود به ثبت رسانده اند. کریم عبدالجبار و دیوید رابینسون هرکدام یک بار در طول دوران حرفه ای موفق به این کار شدند. ویلت چمبرلین 11 بار در صدر جدول میانگین بیشترین ریباند توپ ایستاد که در نوع خود شاهکار است.

خلاصه مطلب…

در خصوص توانایی ها و ویژگی های منحصر به فرد ویلت چمبرلین هرچه گفته شود، باز هم جای بحث خواهد بود. این مقاله بیش از آنچه که باید، طول کشید. با این وجود قصد داریم برخی دستاوردهای او را در نهایت با شما در میان بگذاریم. با وجود این آمار به سادگی می توانید به بزرگی این بازیکن پی ببرید. در نهایت قضاوت را به شما واگذار خواهیم کرد که آیا ویلت چمبرلین بزرگ‌ترین بازیکن تاریخ ان بی است یا خبر.

چمبرلین در طول دوران حرفه ای خود به میانگین امتیاز 30.1، میانگین ریباند 22.9 و میانگین پاس گل 4.4 در هر بازی رسید. اگر آمار سد توپ نیز در آن دوران به ثبت می رسید، بدون شک بازیکنان امروزی در مقابل آمار او زانو می زدند. برخی مورخان ورزشی از میانگین 2 رقمی سد او در برخی فصول حکایت می کنند.

وی دوران حرفه ای خود را با مجموع 31419 امتیاز به پایان رساند که در دوران او رکورد ان بی ای محسوب می شد. در حال حاضر کریم عبدالجبار با 38387 صدرنشین این جدول است و چمبرلین در مقام هفتم قرار دارد. مجموع ریباند او نیز در مجموع 23924 بود که هنوز به عنوان رکورد ان بی ای پابرجاست. رکورد 4643 پاس گل او در میان سنترهای ان بی ای در صدر است. بسیاری از رکوردهای او هنوز دست نخورده باقی مانده اند.

یک آمار فوق العاده در خصوص میزان گلزنی او جدای از 100 امتیازی که در مقابل نیویورک نیکس به دست آورد، این است که او در 32 بازی بیش از 60 امتیاز به دست آورده است. این آمار نیز منحصر به خود او است و هیچ کس نتوانسته به تعداد 32 بازی با بیش از 60 امتیاز برسد.

ویلت چمبرلین توانست 2 بار قهرمان ان بی ای شود. قهرمانی با فیلادلفیا سونتی سیکسرز در سال 1967 و لس انجلس لیکرز در سال 1972 در کارنامه او حضور دارند. چمبرلین در مجموع در 6 فینال ان بی ای حضور داشت. وی 5 بار دیگر به فینال های کنفرانس رسید و هر بار به قهرمان نهایی آن دوره باخت. 4 بار مقابل بوستون سلتیکس و یک بار برابر میلواکی باکس شکست خورد.

برخی ادعا می کنند که داشتن 2 عنوان قهرمانی در طول 14 سال سابقه بازی دستاورد زیادی نیست. این افراد باید در نظر داشته باشند که مانند هر بازی تیمی دیگر، بسکتبال نیز باید به صورت تیمی بازی شود و هیچ فوق ستاره ای نمی تواند به تنهایی تیم را به موفقیت برساند. حتی چمبرلین نیز با این آمار خیره کننده شخصی قادر به قهرمان ساختن یک تیم نیست.

همه تیم هایی که او در آن‌ها بازی کرد، بازیکنان آن‌چنان شاخصی نداشتند و تقریباً می توان گفت که چمبرلین تنها ستاره تیم بود. تیم هایی که ولت در فینال به آن‌ها باخت بوستون سلتیکس و میلواکی باکس بودند. از جمله بازیکنان حاضر در میلواکی باکس می توان به کریم عبدالجبار، اسکار رابرتسون، جان مک‌ٔگلوکلین، گرِگ اسمیت، باب بوزر و باب دندریج اشاره کرد.

ویلت 4 بار موفق به بردن جایزه باارزش ترین بازیکن ان بی ای در سال های 1960، 66، 67 و 68 شد. وی در فصل 60-1959 جایزه روکی سال را نیز از آن خود کرده بود. تنها وس آنسلد موفق به انجام چنین کاری شد. وی در فصل 96-1968 جایزه روکی سال و باارزش ترین بازیکن ان بی ای را به نفع خود تصاحب کرد.

ولت در دوران حرفه ای خود دو بار در سال های 1972 و 73 برای تیم اول آل دیفنسیو (تمام دفاعی) ان بی ای انتخاب شد. جایزه باارزش ترین بازیکن فینال ان بی ای او در فصل سیزدهم بازی دوران حرفه ایش در تیم لس آنجلس لیکرز به دست آمد. بسیاری از کارشناسان تیم آن سال لیکرز را بهترین تیم تاریخ ان بی ای می دانند.

عملکرد چمبرلین در بازی سوم فینال 72-1971 فوق العاده بود. وی 26 امتیاز و 20 ریباند را به نام خود ثبت کرد. با این وجود عملکرد تحسین برانگیز او در بازی پنجم این فینال بود. بسیاری تصور می کردند که او حتی در این بازی حضور نخواهد داشت.

چمبرلین در اواخر بازی چهارم دست خود را شکسته بود. هرچند تیم در آن زمان مصدومیت را پیچ خوردگی عنوان کرد. دست او باید محکم بسته شود تا حتی بتواند در زمین حضور پیدا کند. وی نه تنها در زمین حاضر شد، بلکه 24 امتیاز و 29 ریباند نیز برای تیم خود کسب کرد. در نهایت تیم آن‌ها موفق شد که نیویورک نیکس را با نتیجه 114-100 شکست دهد.

یکی از رقابت های حذفی قابل توجه همان سال، مسابقه بین لیکرز و میلواکی باکس با رهبری کریم عبدالجبار بود. از این مسابقه از طریق مجله «لایف» به بزرگ‌ترین رقابت در تمام رشته های ورزشی نامبرده شده است. در این رقابت ها بیشتر از همه از چمبرلین یاد می شود. جایی که در بازی ششم لیکرز موفق شد 106 -100 میلواکی باکس را شکست دهد.

آن‌ها در کوارتر چهارم این بازی 10 امتیاز عقب بودند. چمبرلین با کسب 24 امتیاز و 22 ریباند تیم را به ریل پیروزی برگرداند. وی تمام 48 دقیقه بازی را در زمین بود، حتی یک دقیقه هم استراحت نکرد و پا به پای کریم عبدالجبار 11 سال جوان تر در زمین می دوید. در اواخر بازی با چند ضدحمله برق آسا نتیجه را به نفع خودشان برگرداند.

جری وِست در این خصوص می گوید:

در این بازی شاهد یکی از حیرت انگیزترین عملکردهایی بودم که تابه‌حال دیده ام.

چمبرلین در طول 14 فصل دوران حرفه ای خود، 13 بار برای بازی آل استار ان بی ای به او رأی داده شد. ویلت توانست در سال 1960 برنده جایزه باارزش ترین بازیکن بازی آل استار شود. او در این بازی توانست رکورد 23 امتیاز و 25 ریباند را برای خود ثبت کند. البته این بازی بهترین بازی او به لحاظ آماری نبود.

چمبرلین در فصل 62-1961 توانست آمار خارق العاده میانگین 50.4 امتیاز در هر بازی را به دست آورد. در همین فصل بود که در یک بازی 100 امتیاز به دست آورد. در آن فصل در بازی آل استار حضور داشت و 42 امتیاز و 24 ریباند را از خود بر جای گذاشت. 42 امتیاز او ناشی از 23 پرتاب بود. از 23 پرتاب او 17 پرتاب به گل تبدیل شد و 6 پرتاب نیز خطا رفت.

دیگر دستاوردهای قابل ذکر

در نهایت برخی از دستاوردهای دیگر ویلت چمبرلین را بدون تشریح و توضیح برای شما ذکر می کنیم که قابل توجه است:

  • چمبرلین تنها بازیکن تاریخ ان بی ای است که توانسته بیش از 4000 امتیاز (4029) در یک فصل به دست آورد. فصل 62-1961 که موفق به ثبت میانگین 50.4 امتیاز در هر بازی شد. در همین فصل میانگین ریباند او نیز 25.7 ریباند در هر بازی بود و در مجموع 2052 ریباند در آن فصل انجام داد.
  • چمبرلین تنها بازیکن تاریخ ان بی ای است که توانسته در یک فصل دو بار بیش از 3000 امتیاز به دست آورد. این دو بار 3033 امتیاز در فصل 61-1960 با میانگین 38.4 امتیاز در هر بازی و 4029 امتیاز در فصل 62-1961 با میانگین 50.4 امتیاز در هر بازی بودند.
  • چمبرلین تنها بازیکن تاریخ ان بی ای است که توانسته در یک فصل دو بار بیش از 2000 ریباند به ثبت برساند. این دو بار 2149 ریباند در فصل 61-1960 با میانگین 27.2 ریباند در هر بازی و 2059 ریباند در فصل 62-1961 با میانگین 25.7 ریباند در هر بازی بودند.
  • چمبرلین تنها بازیکن تاریخ ان بی ای است که توانسته در یک فصل میانگین بیش از 48 دقیقه بازی را از خود بر جای بگذارد. او در فصل 62-1961 توانست میانگین 48.5 دقیقه در زمین بازی کند.
  • چمبرلین توانست 7 فصل پشت سر هم پیشتاز امتیاز گیری ان بی ای شود.
  • چمبرلین از 14 فصل دوران حرفه ای خود، 11 فصل را در صدر لیست ریباند ان بی ای قرار داشت.
  • رکوردهای 32 بار بیش از 60 امتیاز، 118 بار بیش از 50 امتیاز، 14 بازی متوالی با بیش از 40 امتیاز، 65 بازی متوالی با بیش از 30 امتیاز، 126 بازی پیاپی با بیش از 20 امتیاز او هنوز دست نخورده اند و در اختیار چمبرلین هستند.
  • بیشترین میانگین امتیاز گیری به عنوان روکی با 37.6 امتیاز در هر بازی در اختیار چمبرلین است.
  • چمبرلین در دو فصل ابتدایی خود میانگین بالای 27 ریباند در هر بازی را انجام داد.
  • چمبرلین در سه فصل ابتدایی خود میانگین بالای 25 ریباند در هر بازی را انجام داد.
  • چمبرلین بیش از 6 بار توانست میانگین ریباند بیش از 24 را به ثبت برساند.
  • چمبرلین بیش از 9 بار توانست میانگین ریباند بیش از 22 را به ثبت برساند.
  • چمبرلین بیش از 10 بار توانست میانگین ریباند بیش از 21 را به ثبت برساند.
  • او در 6 بار اول حضور خود در رقابت های حذفی توانست 1708 امتیاز با میانگین 32.8 امتیاز در هر بازی کسب کند. چمبرلین موفق شد در این 6 بازی 1372 ریباند با میانگین 26.4 ریباند در هر بازی را از خود بر جای بگذارد.

6 بار اول حضور او در رقابت های حذفی به شرح زیر هستند:

  • بار اول: 9 بازی در فصل 60-1959 با میانگین 33.2 امتیاز و 25.8 ریباند در هر بازی.
  • بار دوم: 3 بازی در فصل 61-1960 با میانگین 37 امتیاز و 23 ریباند در هر بازی.
  • بار سوم: 12 بازی در فصل 62-1961 با میانگین 35 امتیاز و 26.6 ریباند در هر بازی.
  • بار چهارم: 12 بازی در فصل 64-1963 با میانگین 34.7 امتیاز و 25.2 ریباند در هر بازی.
  • بار پنجم: 11 بازی در فصل 65-1964 با میانگین 29.3 امتیاز و 27.2 ریباند در هر بازی.
  • بار ششم: 5 بازی در فصل 66-1965 با میانگین 28 امتیاز و 25.8 ریباند در هر بازی.

نظر شما در خصوص بهترین بازیکن تاریخ بسکتبال چیست؟ از دید شما بازیکنان دیگر قابل قیاس با ویلت چمبرلین هستند؟ بیشتر افرادی که شاهد بازی های چمبرلین بودند، اکنون یا فوت کرده اند یا سن بسیار زیادی دارند. آیا خاطره ای از پدر یا پدربزرگ خود در خصوص این اسطوره فوتبال به خاطر دارید؟ آیا تابه‌حال در خصوص چمبرلین در خانواده شما بحث شده است؟ از میان فوق ستاره های دنیای بسکتبال، کدام‌یک محبوب شما هستند؟ دیدگاه های خود را با ما در میان بگذارید.

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *