با یکی دیگر از مقالههای تخصصی در سایت خبری بسکتبال بسکتفا در خدمت شما هستیم. در این مقاله به ۱۴ داستان جالب بازیکنان بسکتبال NBA پرداختهایم. تا انتها با بسکتفا همراه باشید.
به نظر میرسد که هر فرد با تبدیل شدن به یک بازیکنِ حرفهای در دنیای ورزش، داستانهای جالب و خندهدار زیادی برایش پیش میآید. به هر دلیلی بازیکنان بسکتبال NBA نیز با برخی از داستانهای جالب و شاید مسخره رو به رو میشوند. بسیاری از آنها یا شخصیتهای جالبی دارند که به NBA میآیند یا تحت عنوان چیزی در طی اتفاقی عجیب شخصیتی متفاوت پیدا میکنند. بسیاری از این بازیکنان خود را در موقعیتی خاص میبینند که به واسطهی همین مسئله، داستانی خندهدار برایشان رخ میدهد.
در طول سالهایی زیادی که از پیدایش NBA میگذرد، داستانهای عجیب و غریب زیادی دیده شده است. بازیکنان بسکتبال NBA همواره هوادارانشان را پس از مدتها با داستانی جدید از خود شگفتزده میکنند. برخی از این داستانها و اتفاقات در مورد ورزشکاران بسیار مشهور است. نه تنها در بسکتبال از این وقایع وجود دارد، بلکه در تمام ورزشها مشابه آن دیده میشود. برخی از این افراد مشهور کسانی هستند که پتانسیل کسب موفقیت در سایر ورزشها را هم دارند. حال به برخی بازیکنان NBA و داستانهای جالبشان میپردازیم.
بعضی از بازیکنان داستانهای جالبی با هواداران دارند. به سراغ ESPN میرویم و به ۱۴ مورد از اتفاقات جالب در بسکتبال NBA میپردازیم.
شماره ۱۴: مایکل جردن در یک بازی کارتی قصد فریب رقبا را داشت!
پادشاه بسکتبال، البته صادقانه بخواهیم بگوییم ممکن است او پادشاهِ راستگویِ بسکتبال نباشد. مایکل جردن طبق چیزی که ما در زمینِ بازی از او میدیدیم، همواره فردی اهل رقابت کردن بود. اما این بار او رقابت خود را به حد افراطی کشاند. جردن با مادرِ باز پترسون، همتیمیهای خود در دانشگاه کارولینای شمالی بازی کارت را انجام میداد. حال شاید برخی از مردم فکر کنند که این سبک بازی خیلی در بُعد کلان مالی انجام نمیشود که موضوعی درست است اما این مسابقه برای جردن خیلی مهم بود. هیچ پولی در این بازی در میان نبود اما برای جردن مهم بود که پیروز شود.
وقتی که مادرِ پترسون در میانهی بازی تصمیم به رفتن به دستشویی گرفت، جردن میخواست با کاری فریبنده بازی را ببرد. البته که این کارِ او فقط یک شوخی بود اما نشان میداد که پیروزی و رقابت به چه اندازه برای مایکل مهم است. او هر کاری برای برنده شدن انجام میداد.
شماره ۱۳: کریس اندرسون فریب خورد
این داستان یک مورد بسیار جالب است که حواشی و صحبتهای زیادی در مورد آن انجام شد. شلی کارتیر یک زن کانادایی بود که وانمود کرد کریس اندرسون و پاریس دان است! شلی وانمود کرد که هر دوی آنها در رسانههای اجتماعی با هم دوست هستند. کار به جایی رسید که شلی باعث شد یک بار اندرسون و دان به ملاقات هم بروند. پس از آن پاریس تهدید شد که به خاطر کارهایش به دست اندرسون به قتل خواهد رسید، این در واقع شلی بود نه کریس! شلی این پست را منتشر کرد. مادر پاریس وارد قضیه شد و از اندرسون شکایت کرد. این داستان پس از اینکه مشخص شد شلی پشت تمام این داستانها است به پایان رسید. این قصه دوران بازیگری اندرسون را خراب کرد.
شماره ۱۲: جول مکگی فالوورهای توییترش را به یک ناهار دعوت کرد
فکر یک فرد مشهور برای ملاقات و خوشامد گویی به برخی از طرفدارانش کاملا دیوانهکننده است. برای جول مکگی ماجرا خوب پیش نرفت. مکگی ۱۰ نفر از فالوورهایش را به یک رستورانِ بزرگ دعوت کرد اما فقط یک نفر از آنها دعوت را پذیرفت. مگکی بار دیگر ۱۰ نفر را برای صرف ناهار مجانی دعوت کرد. اما فکر کردن به این که یک ستاره مشهور NBA نمیتواند ۱۰ نفر را برای صرف ناهار دعوت کند، او را به شدت عصبانی میکرد.
تعداد زیادی از مردم وقتی برای صرف غذا به رستوران میروند، احتمالاً ۱۰ نفر اطراف خود دارند که با آنها به غذاخوری بروند اما جول مکگی همانها را نیز نداشت! دلیل خاصی وجود نداشت که چرا هواداران دعوت او را قبول نکردند. اما مکگی خوشحال بود، چون او ناهار خود را با اندی مدیسن خورد. اندی همان یک نفری بود که برای دیدن جول به رستوران رفت و ناهارش را با این بازیکن بسکتبال NBA صرف کرد.
شماره ۱۱: ران آرتست کارمند یک فروشگاهِ لوازم الکترونیکی شد
ران آرتست که با نام متا ورد پیس نیز شناخته میشود، حضور در NBA تنها شغلِ او نبود. آرتست تصمیم گرفت استعدادش را به یک فروشگاه لوازم برقی ببرد تا بتواند از تخفیف خوبی برای خرید بهترین وسایل الکترونیکی استفاده کند. جالب است که شما فکر کنید میتوانید یک روز در این مرکز فروش در کنار آرتست کار کنید.
آرتست در این فروشگاه در یک شیفتِ کاری حضور داشت و این دوران حضورش در این فروشگاه بود. شاید به عنوان یک مرد جوان، او فکر نمیکرد که حضورش در NBA زیاد شود و به فکر گرفتن کارتِ تخفیف در خرید لوازم الکترونیکی بود.
شماره ۱۰: پال پیرس ۱۱ بار چاقو خورد!
متاسفانه پال پیرسِ جوان زندگی خود را با حوادث ناگواری شروع کرد. زمانی که او در یک کلوپ شبانه ۱۱ بار مورد اصابت ضربهی چاقو قرار گرفت. پس از آن حادثه حال پیرس خوب شد اما آسیبهای شدیدی به او رسیده بود. او از نواحی صورت، گردن و کمر مورد حمله قرار گرفته بود. معمولاً جای ضربات چاقو روی بدن از بین نمیرود و برخی نیز در چنین شرایط از دنیا میروند ولی زخمهای پیرس خوب شد و او دوران ورزشیِ خود را به بهترین نحو آغاز و ادامه داد. در آن حادثه هیچکس توسط پلیس دستگیر هم نشد، به همین علت پیرس بسیار ناراحت بود. بارهای بار در این کلوب از این نوع حوادث روی داده بود.
شماره ۹: کینتل وودز از کارت بسکتبال خود به عنوان یک کارت شناسایی استفاده کرد
این داستان شاید برای افسری که کار را انجام داده است خوب نباشد ولی داستانی بسیار مضحک پیش رو است. کینتل وودز زمانی که به علت سرعت بالا و آمدن بوی علف از ماشینش توسط پلیسِ راهنمایی رانندگی متوقف شد به علت همراه نبودنِ کارت شناساییاش تصمیم گرفت تا کارتِ بازیاش در بسکتبال را به مأمور پلیس نشان دهد. این داستان به یک موضوع خندهدار تبدیل شد. اما افسرِ پلیس برایش آن کارتِ بازی کافی نبود. وودز ۱۰۹۶ دلار جریمه شد. باید بگوییم که حتی بازیکنان NBA هم نمیتوانند از دست افسران بزرگراهها فرار کنند.
شماره ۸: کوبی برایانت و کفشهایش!
در طول دوران حرفهایِ کوبی برایانت، او بار کارهای دیوانهوارش شناخته میشد. برایانت همیشه بهترین کارها را در زمین بسکتبال انجام میداد. اما این بار باید اطمینان حاصل میکرد که کفشهایش بهترین عملکرد را برایش داشته باشند. همواره یک جفت کفشِ نایکِ خاص خودش را داشت. در خواست کوبی چه بود؟ ایجاد تغییر در سایزِ کفش به اندازهی چند میلیمتر. به این علت که کفش خیلی دقیق و اندازه مناسبِ پایِ او شود!
برایانت همیشه میخواست در بهترین فرمش باشد. اما همه چیز در اطراف او نیز باید کامل باشد. این یکی از مواردی است که برایانت آنچه را که میخواست انجام داد تا اطمینان حاصل کند که کفشهایش برای عملکرد او مناسب است.
شماره ۷: آیزیا رایدر ۸۳۲ بار دستگیر شده است!
او را در اخبار بارها و بارها دیدهایم. ستارهی NBA که بارها دستگیر شد. اما ۸۳۲ بار؟ این دیوانهکننده است. حتی فکر کردن به آن هم امکان ناپذیر است. در طول ۹ فصل، ۸۳۲ مورد دستگیری! برخی از این دستگیریها به خاطر داشتن ماری جوانا بود برخی شرط بندی برخی و در خصوص مسائلی دیگر. رایدر اتفاقات زیادی در زندگیاش افتاد اما در طول ۹ سال کسی نمیتواند به این اندازه متهم شود. با ضرب و تقسیم ریاضی به این نتیجه میرسیم که رایدر هر سال ۹۲ مورد اتهام داشته است. این ۹۲ روز خود ۲۵ درصد از یک سالِ ۳۶۵ روزه است! جالبتر این است که در طیِ آن رایدر موفق شد در NBA بازی کند و دوام بیاورد.
شماره ۶: هریسون بارنز هیچوقت تا روزِ قهرمانیِ با گلدن استیت چیزی ننوشیده بود
شاید شوکهکننده به نظر بیاید اما باید گفت که هریسون بارنز دالاس یا ساکرامنتو اینگونه نیست. بارنز به خودش قول داده بود تا قبل از قهرمان شدن در NBA از نوشیدنی الکلی استفاده نکند. خیلی خب، قبل از اینکه بارنس به دالاس و ساکرامنتو ملحق شود، بازیکن گلدن استیت وریرز بود. در سال ۲۰۱۵، زمانی که گلدن استیت در فینال موفق به شکست کلیولند شد، زمان خوردن الکل برای بارنز فرا رسیده بود. پس از پیروزی برابر کوز، بارنز گفت زمانِ زندگی کردن بدون الکل به پایان رسیده است و اکنون زمان گرفتن جشن است. جشن پس از قهرمانی در رختکن آغاز شده بود و بوی الکل سراسر رختکن را پر کرده بود.
شماره ۵: مایکل جردن، چارلز بارکلی را فریب داد
به فینال سال ۱۹۹۳ باز میگردیم. مایکل جردن از شیکاگو بولز و چارلز بارکلی از فینیکس سانز. در یک مسابقهی گلف آنها با هم رفیق بودند و بازی میکردند. به یکباره جردن رفت و گوشوارهای ۲۰۰۰۰ دلاری را به رقیب داد. وقتی که از مایکل پرسیده شد چرا این کار را کرده است او پاسخ داد: او با من نمیماند و خیانت میکرد، بیست هزار دلار برای من چه ارزشی دارد؟ چارلز فکر میکند ما دوستان خوبی هستیم. من از آن مرد چاق خوشم نمیآید.
این همان علتی است که او را به بهترینِ تاریخ تبدیل کرده است. یک رقیب نمیتواند یک رفیقِ خوب باشد.
شماره ۴: چرا لبران جیمز در میامی شماره ۶ پوشید؟
بارها پیش آمده است که شمارهی لباس یک بازیکن برای او بیمعنی باشد اما شمارهی لباس جیمز در میامی برایش معنای زیادی داشت. بسیار تعجب آور بود که جیمز را با لباس شمارهی ۶ ببینم تا ۲۳. شماره ۲۳، شمارهای بود که او از زمان حضورش در NBA و زمانی که درفت شده بود بر تن داشت. لبران دلایل خاصِ خود را داشت که شماره لباسش را عوض کرد.
یکی از دلایل او این بود که هیچ بازیکنی نباید از شمارهی لباس مایکل جردن استفاده کند. جردن به عنوان بهترین بازیکنِ تاریخ بسکتبال NBA شناخته میشود و جیمز نمیخواست شماره ۲۳ میامی را بپوشد. شماره ۶ را برگزید چون او علاقهی زیادی به ژولیوس اروینگ داشت. یکی دیگر از دلایل انتخاب شماره این بود که فرزندِ لبران در ۶ اکتبر به دنیا آمده بود. البته که لبران در بازگشت به کلیولند و پس از آن پیوستن به لس آنجلس لیکرز شماره ۲۳ را پوشید. این نکته را از یاد نبریم، شماره ۲۳ میامی هیت توسط این باشگاه قبلها بازنشسته شده بود.
شماره ۳: شکیل اونیل دی جی میشود
کنترل میکنیم کنترل میکنیم، دی جی یک مرد بسیار بزرگ است. شکیل اونیل با حرکات عجیب و غریب و گاهی اوقات دلقک بازیهایش شناخته میشود. اما او تصمیم گرفت استعدادش را در یک تفریح شبانه نشان دهد. او تصمیم گرفت به دنیای موسیقی برود و یک دی جی شود. این احمقانه است، او فقط در یک رویداد کوچک حضور پیدا نکرد، او در یک فستیوال بزرگ موسیقی حاضر شد: در فستیوال بزرگِ Tomorrowland! شک هنوز هم گاهی اوقات این کار را انجام میدهد. او شاید با دانکهایش خیلیها را دیوانه کرد اما با موسیقیهایش افراد بسیار زیادتری را دیوانه میکند.
شماره ۲: استفن کری در یک برنامهی تبلیغاتی
برای استفن کری شهرت پیش از اینکه در زمین بازی اقدام به پرتاب سه امتیازی کند به وجود آمد. او به همراه پدرش دل کری در یک تبلیغ تلویزیونی که در مورد برگر بود شرکت کرد. کریِ جوان چهرهی خود را پیش از اینکه بتواند توپ را از بین پاهایش در NBA رد کند، مشاهده کرد. بسیاری از بازیکنان ورزشی بعد از اینکه در حرفهی ورزشی خود موفق شدند در تبلیغات حاضر میشوند اما استف زمانی که اندازهی یک مارمولک کوچک بود در تبلیغات تلویزیونی حاضر شد. به نظر میرسد او در تمام مدتِ زندگیِ خود به عنوان یک فرد بالغ بر روی صفحه تلویزیون باقی بماند. البته ما نمیتوانیم آن تصویرِ کریِ کوچک که میخواست ما را متقاعد کند تا برگر بخریم را فراموش کنیم.
شماره ۱: پیت مارویک مرگ خود را پیش بینی کرد
این عجیبترین نکتهی ما در این لیست است. گاهی اوقات زندگی برخی از داستانهای ترسناک را پیش روی ما قرار میدهد و این یکی از آنها است. پیت مارویک مرگ خود را پیش بینی کرد و این خیلی وحشتناک است. او یک بار به یکی از دوستانش گفته بود که نمیخواهد ۱۰ سال در NBA بازی کند و از یک حمله قلبی جان سالم به در ببرد. بسیار خوب، ماوریک در فصل دهم خود در یک مسابقهی بسکتبال در اثر حملهی قلبی درگذشت. وضعیتِ قلبیِ او یک مورد ناشناخته بود، این موضوع داستان را عجیبتر میکند. این بسیار غمانگیز است چون مارویک دقیقاً چیزی که نمیخواست برایش رخ دهد را تجربه کرد. این داستان شاید باعث سرد شدن بدن ما انسانها شود اما عین حقیقت است.
بسکتبال NBA در بسکتفا
با یکی دیگر از مقالههای اختصاصی در وبسایت بسکتفا در خدمت شما بودیم. مقالهای که در مورد جالبترین اتفاقات تاریخ بسکتبال NBA بود. هر روز با ما همراه باشید.