استیو کر بسکتبال را خوب میشناسد. او در لیگ بسکتبال NBA هفت قهرمانی کسب کرده است. سهبار در تیم بسکتبال شیکاگو بولز و دوبار در تیم بسکتبال سن آنتونیو اسپرز بهعنوان بازیکن و دوبار دیگر هم در تیم بسکتبال گلدن استیت واریرز بهعنوان سرمربی. عمق دانش استیو کر بدیهی و غیرقابلانکار است، اما ما بهعنوان مربی چهچیزهایی را میتوانیم از تعاملات و رویکردهای او یاد بگیریم؟ امروز در بسکتفا، بهترین سایت بسکتبال، ترجمهی مقالهای از دان رایت را آماده کردهایم که در سایت بسکتبال «PlayerDevelopmentProject» منتشر شده است و در آن به ویژگیهای خاص مربیگری استیو کر پرداخته میشود. امیدواریم از مطالعهی این مطلب همچون سایر مطالب بسکتفا که بهترین سایت بسکتبال است، لذت ببرید.
اجازه دهید با یک ویدئو از استیو کر شروع کنیم. در این کلیپ ویدئویی، کر دارد دادههای آماری زندهای را به استفن کری، ستارهی لیگ بسکتبال NBA نشان میدهد.
شاید لازم باشد چندینبار آن را تماشا کنید تا متوجهی تمام نبوغ موجود در آن لحظه بشوید، اما این چیزی است که من در آن میبینم:
مربیگری شخصی یکبهیک
استیو کر دارد با یک ورزشکار بهتنهایی و بهدور از همتیمیهایش صحبت میکند؛ هرچند ممکن است حرفهایش به درد همهی تیم بخورد (مربیگری جمعی) اما این حرفها بهطور خاص برای استفن کری انتخاب شدهاند (مربیگری شخصی). مربی دارد وقت میگذارد و پیامی فردی به یکنفر میدهد، نه اینکه یک صحبت تیمی کند یا تاکتیکی کلی را بهاشتراک بگذارد. اینکه یک بازیکن اینگونه توسط مربیاش راهنمایی شود چه حسی دارد؟ احتمالاً با خود فکر میکند: «مربی آنقدر به من اهمیت میدهد که بخشی از وقت خود را به صحبت کردن با من اختصاص میدهد، فقط با من، آن هم در تبوتاب یکی از بازیهای لیگ بسکتبال NBA.»
یک مربی باید چهنوع رابطهای با بازیکن خود برقرار کرده باشد تا بتواند چنین تعاملی با او داشته باشد؟ بهنظر من چنین رابطهای طی تعاملات بیشمار در حین تمرینات، در گپوگفتهای غیررسمی، در جلسات ویدئویی و در بازیها برقرار میشود. چنین رابطهای یک دکمهی روشن/خاموش ندارد که به یکباره در روز بازی فشار داده شود و قطعاً یک وانمود درمقابل دوربینها هم نیست.
یاد سر بابی چارلتون، بازیکن انگلیسی فوتبال افتادم که میگفت زمانی که یک بازیکن جوان در تیم منچستر یونایتد بود، مربی جوانانِ تیم یعنی جیم مورفی آنقدر روی رشد فردی او سرمایهگذاری کرده بود که او احساس میکرد یک «مربی شخصی» برای خود دارد.
تمرکز بر فرایند
استیو کر در این ویدئو دو مجموعه داده را به استفن کری نشان میدهد: مجموع پرتابهای او و مثبت-منفی او (تفاوت عملکرد تیم، زمانی که استفن کری داخل زمین است و زمانی که نیست). کر متوجه است که کری از پرتابهای خود در این بازی راضی نیست، ولی این را هم میداند که بازی او فقط به پرتاب محدود نمیشود. همانطور که او میگوید: «…بازی خوب فقط پرتابهای موفقِ زیاد نیست، تو داری کارهای مهمی در زمین انجام میدهی. زمانی که تو داخل زمین هستی، سرعت بازی خیلی متفاوت است، هرچه که از تو ساطع میشود مثبت است، این در آمار مثبت-منفی تو مشخص است، نه لزوماً در آمار پرتابهایت.»
استفن کری یکی از بازیکنان فوقستارهی لیگ بسکتبال NBA است، آیا مربی نباید از چنین بازیکن ممتازی بخواهد که بیشتر تلاش کند و عملکرد خود را بهبود ببخشد؟ آیا قرار نیست که همهی پرتابهای او موفقیتآمیز باشند؟ اگر نباشند تیم نمیبازد؟ ظاهراً که نه. پیام مربی در اینجا این است: همهی اینها (نتایج) را بیخیال، کارهای کوچکی که داری برای کمک به تیم انجام میدهی (فرایند) عالی هستند و دارند جواب میدهند. این باعث میشود که توجه ورزشکار تغییر کرده و به سمت این فکر برود که: «حتی اگر همهی پرتابهایم خوب نباشند، باز هم میتوانم بازی خوبی داشته باشم» و این باعث میشود که بازیکن به وجوه مختلف بازی توجه کند.
مربیگری از موضع مثبت
هرچند ممکن است استفن کری ناامید و ناکام باشد، اما استیو کر به پرتابهای ازدسترفتهی او اشارهای نمیکند، تمرکز او فقط بر وجوه مثبت بازی استفن کری است. حرف آخر او: «داری عالی بازی میکنی! همینطور ادامه بده پسرم!» شنیدن چنین حرفی برای بازیکنی که دارد به زمین برمیگردد چه حسی دارد؟ آخرین حرفی که شما به بازیکنان خود میزنید چیست؟ این حرف چه حسی به آنها میدهد؟
«روی خود حساب کردن» این روزها اصطلاح رایجی در هر سایت بسکتبال شده است؛ قطعاً مربیگری مدرن هم آن را تشویق کرده است. دیگر در لیگ بسکتبال NBA زیاد پیش میآید که بازیکنان، نرمشِ تیم را خودشان هدایت کنند، همدیگر را راهنمایی کنند و در مورد اهداف تیم بحث کنند. همهی اینها جای خود را دارند و برای پرورش تعاملات اجتماعی و ویژگیهای رهبری در بازیکنان جوان عالی هستند، اما اهداف واقعی کر در این مورد خاص چه چیزهایی هستند؟ قطعاً این کارِ او با هدف نمایش نبوده است.
از پیش برنامهریزیشده و واقعی
کر به ما میگوید که این استراتژی، موردتأمل قرار گرفته و قبل از بازی با بازیکنان بهاشتراک گذاشته شده بوده است: «شب بازی قبلیمان به آنها گفتم که قرار است چنین کاری کنیم.» پس معلوم است که بازیکنان به یکباره در چنین موقعیتی قرار داده نشدهاند و احتمالاً این چیز جدیدی نبوده، و باتوجه به تعداد تعاملات و بازیکنانی که مسئولیت هدایت تیم را برعهده گرفتند، میتوان حدس زد که این رویکردی است که تیم بسکتبال گلدن استیت واریرز هرروز موقع تمرین مورد استفاده قرار میدهد. وقتی در مورد جزئیات و کیفیت صحبتهای آنها از کر پرسیده میشود، او جواب میدهد: «نمیدانم. گوش نمیدادم.» این خیلی مهم است. اگر میخواهیم بازیکنان احساس خودمختاری و صلاحیت بکنند، نمیتوانیم هربار که اظهار نظر میکنند یا تصمیمی میگیرند بالای سرشان باشیم. چنین کاری روح لحظه را میکشد و اجازه نمیدهد که بازیکنان روی خودشان حساب کنند.
یکی از خبرنگاران لیگ بسکتبال NBA که دنبال جزئیات بیشتر برای سایت بسکتبال خود است از کر در مورد نحوهی انتخاب رهبر تیم گلدن استیت واریرز میپرسد. او پاسخ میدهد: «من اصلاً انتخاب نکردم… خودش بهصورت طبیعی اتفاق افتاد.» این رویکرد باعث میشود بازیکنان بفهمند که هرکس میتواند نظر خود را داشته باشد، نظرات همه مهم هستند و هرکسی میتواند هدایتکنندهی تیم باشد.
تیم بسکتبال متعلق به بازیکنان است، نه مربیان
این بازیکنان هستند که بازی میکنند، مربیان فقط کمک میکنند. بهقول کر:
«وظیفهی ما مربیان این است که به مسیر آنها اندکی جهت بدهیم، اما ما آنها را کنترل نمیکنیم. آنها خودشان سرنوشت خودشان را تعیین میکنند.»
شما دلیل مربیگری خودتان را میدانید؟
مهمتر از آن، دلیل نحوهی مربیگری خودتان را میدانید؟
صدایی متفاوت در گلدن استیت واریرز…
کر صادقانه میگوید: «در یک ماه گذشته نتوانستهام با آنها ارتباط برقرار کنم، آنها از صدای من خسته شدهاند. خودم هم از صدای خودم خسته شدهام.» برنامهي تیمهای لیگ بسکتبال NBA که پر از تمرین پشت تمرین و بازی پشت بازی است، میتواند خستهکننده شود… و حتی مزهی بازی را بپراند. شاید غیرعادی بهنظر برسد اما این میتواند برای تیمهای بسیار کارآمدی مثل گلدن استیت واریرز هم رخ دهد.
سبک مربیگری استیو کر، نمونهی خوبی از نظریهی خودمختاری (Self Determination Theory) است. این نظریه برای مطالعهی انگیزش، پیشرفت و سلامت، یک چارچوب فراهم میکند (دسی و رایان، ۲۰۰۲، ۲۰۱۱). طبق این نظریه ما ۳ نیاز روانشناختی بنیادین داریم:
- استقلال: میل به انتخاب و عدم احساس کنترلشدن و اجبار به انجام یک کار (دچارمز، ۱۹۸۶؛ دسی، ۱۹۷۵)
- صلاحیت: باور به تواناییها و ظرفیت خود برای کنترل نتایج (هارتر، ۱۹۷۸؛ وایت، ۱۹۶۳)
- ارتباط: احساس اتصال، درگیر بودن، حمایت شدن و نهایتاً تجربهی روابط بینفردی (باومایستر و لیری، ۱۹۹۵؛ رایس، ۱۹۹۴)
ممکن است بپرسید که اهمیت این حرفها چیست.
در محیطهای یادگیریای که این نیازهای روانشناختی برآورده شوند، انگیزههای خودمختارِ سازگارانه پدید میآیند؛ اما جایی که این نیازها برآورده نشوند افراد، ناکام شده و انگیزهها، رفتارها و الگوهای ناسازگارانه پدید میآیند (رنشاو و همکاران، ۲۰۱۲، ص. ۸۹).
میتوان گفت که کر دارد از یادگیری همکارانه (ارتباط) استفاده میکند و باور دارد که پاسخها در درون گروه قرار دارند. درواقع مربی دارد اعتراف میکند که همیشه همهی پاسخها نزد او نیستند و بازیکنها میتوانند چیزهایی را ببینند که مربی نمیتواند ببیند. صدای مربی ممکن است حتی فرصتهای عمل را محدود کند. این رویکرد به بازیکنان تیم گلدن استیت واریرز اجازه میدهد تا راهحلهای جدید و تازهای را کشف کنند که شاید برای مربی مقدور نباشد. درنهایت مهم است که به بازیکنان نشان داده شود که صلاحیت انجام این کار را دارند و از آنها چیزی بیشتر از آنچه که قادر به انجام آن هستند، خواسته نمیشود.
تعادل میان صحبتها و تعاملات شما با بازیکنانتان چقدر است؟
چقدر پیش میآید که بازیکنان صحبت کنند و شما گوش کنید؟
آیا زمانهایی را برنامهریزی میکنید که در آنها بازیکنان با هم ارتباط برقرار کرده و همکاری کنند و شما بالای سر آنها نباشید؟
خود-مدیریتی
استیو کر دارد بازیکنان تیم بسکتبال گلدن استیت واریرز را تشویق میکند تا با هم ارتباط برقرار کرده و راهحلهای خودشان را برای مشکلاتی که در طول بازی پیش میآید، پیدا کنند. این خود-مدیریتی میان بازیکنان به آنها اجازه میدهد تا با چالشهای بازی سازگار شده و راهحلهای خلاقانهای پیدا کنند و نهایتاً ماهرتر شوند.
مدیریت خود:
- در یک نظام پیچیدهی سازگار، هیچ سلسلهمراتب دستور و کنترلی وجود ندارد
- هیچچیز از پیش تعیین نشده و مدیریت دائماً درحال تغییر و تحول است تا بهترین تناسب را با محیط داشته باشد
«این تیم بسکتبال آنهاست، خودشان باید ارتباط برقرار کنند و تمرکز کنند و با هم بازی کنند و رقابت کنند و آنها امشب همهی این کارها را به نحو احسن انجام دادند، بنابراین همهی آنها نمرهی ۲۰ میگیرند.»
از اینکه تا پایان این مطلب ما را در بسکتفا، بهترین سایت بسکتبال همراهی کردید، متشکریم. با دنبال کردن مطالب سایت بسکتبال ما اطلاعات بسکتبالی خود را بهروز کنید.