از دید کارشناسان بسکتبال چه کسی بهترین بازیکن آیندهداری بود که بسکتبال NBA تاکنون به خود دیده است؟
آینده دار ترین بازیکنان تاریخ بسکتبال NBA
با الهام از تیم MLB رسانه ESPN، گزینههایی تعریف شد تا شما با برخی از بازیکنان مشهور قبل از مشهورشدن آنها آشنا شوید. در اینجا فقط یک قانون وجود دارد: شما مجبورید پتانسیل این بازیکنان را قبل از انجام اولین بازیشان در بسکتبال NBA بسنجید. پیکهای ما شامل چندین آلاستار و عضو تالار مشاهیر نظیر کو.بی برایانت، لبران جیمز، استفن کری، کوین دورانت، لوکا دانچیچ و برخی دیگر بود.
استفن کری در زمینه خودنمایی گوی سبقت را از بلیک گریفین ربود
اوایل نوامبر یک بازی خارج از کنفرانس میان دو تیم گمنام انجام شد، از آن دست بازیهای آغاز فصل بسکتبال دانشگاهی که فقط میخواست توجهات را از ورزش فوتبال بردارد. اما این بازی قرار شد محل خودنمایی دوس تاره بزرگ بسکتبال دانشگاهی باشد: بلیک گریفین که پرشهای بسیار بلندی داشت و استفن کری که امتیازآورترین بازیکن ملی بود. کوین دورانت، راسل وستبروک و جف گرین نیز در میان تماشاگران بودند. تری یانگ نیز در آن زمان ۱۰ سال داشت و همراه با پدر خودش به ورزشگاه آمده بود. اگر حضوراً استفن کری را در آن زمان میدیدید، آینده کنونی او برای شما قابلپیشبینی بود. هر پرتاب او بوی امتیاز میداد، چشم شما همه جای زمین او را دنبال میکرد، مدافعان را یکی پس از دیگری پشت سر میگذاشت و به خوبی یک بسکتبالیست حرفهای تکنیکهای بسکتبال را اجرا میکرد. کری یک بازیکن لاغراندام و زیبا بود. بلیک گریفین نیز خود را آماده کرده بود تا آمار استودیمیر را در آن شب بلاک کند. یک بازی فوقالعاده!
گریفین با ۲۵ امتیاز و ۱۱ پرتاب موفق و کسب ۲۱ ریباند به کار خود در این بازی پایان داد. او بازیکن برتر بود. اما استفن کری گوی خودنمایی را از او ربود، ۴۴ امتیاز بدست آورد و دو نیمه متفاوت را از خود ارائه داد تا تقریباً تیم وایلدکت را از عقبماندگی ۲۱ امتیازی در این بازی برهاند. هر زمان که توپ به دستان استفن کری میرسید همه سالن صدا میزد «وای نه» و «وای پسر». بعد از این بازی، کوین دورانت و راسل وستبروک از کنار زمین برای استفن کری دست میزدند و این دو بازیکن بسکتبال NBA در حال شناخت ستاره جوان بسکتبال دانشگاهی بودند.
اولین تصویر خیرهکننده از کوبی برایانات
حالا به سراغ کوبی برایانت خواهیم رفت و خواهیم دید که چگونه از یک پدیده دبیرستانی در تیم لاور مریون به یک نوجوان بسکتبالیست در لیگ NBA تبدیل شد. خیلی رایج نیست اولین بازیکنی که یک استعدادیاب او را انتخاب میکند به یک چهره مشهور در تاریخ بدل گردد. این اتفاقی است که در مارس سال ۱۹۹۶ برای استعدادیابی که کوبی برایانت را به جامعه بسکتبال NBA معرفی کرد افتاد. وی در این باره میگوید:
من دستیار اجرایی بسکتبال بودم و ویل رید، مدیر ورزشی نیو جرسی نتس مرا به دفتر خود فراخواند. او از من پرسید «تا به حال از یک بسکتبالیست ۱۷ ساله دبیرستانی به نام کوبی برایانت چیزی شنیدهای؟»
پاسخ دادم نه! در آن زمان هیچ رسانه اجتماعی وجود نداشت، هیچ هایلایتی به آسانی در دسترس شما نبود. حتی ما در زمانی که نام کوبی برایانت را شنیدم یک پایگاه داده استعدادیابی نداشتیم. سه ماه قبل از اینکه شارلوت هورنتس او را انتخاب کند، برایانت هنوز برای برخی بسکتبالیستهای مشهور ناشناخته بود. یک روز بعد، ویلز از من خواست تا با قطار به فیلادلفیا بروم و یکی از بازیهای پلیآف کوبی برایانت را مورد بررسی قرار دهم و آمار و اطلاعات آن را دربیاورم. وقتی برای اولین بار با بروکلین نتس کارم را آغاز کردم، گروه استعدادیابی کوچکی داشتیم که متشکل از مسئول اجرایی بازیکنان و ۳ استعدادیاب منطقهای بود.
مسحور تماشای بازی کوبی برایانت شدم. پسر ۱۷ سالهای بود که میتوانست همه کاری انجام دهد و در پستهای مختلف بازی کند. علاوه بر آمادگی ذهنی که او در جریان دوران حرفهای خود در بسکتبال NBA داشت در خط حمله جنگنده ظاهر میشد و پستآپها را به خوبی انجام میداد. دبیرستان لاور مریون موفق شد مقابل چستر به پیروزی برسد و در این میان کوبی ۳۹ امتیاز کسب کرد. بله، بازی او ضعفهایی داشت اما یادم میآید که در دفترچه یادداشتم نوشتم که این پسر همین حالا میتواند در بسکتبال NBA بازی کند. ۳ ماه بعد، وقتی کوبی برایانت توسط بروکلین نتس انتخاب شد، من به عنوان میزبان مراسم درفت کوبی برایانت خدمت میکردم.
لبران جیمز وارد میشود
اولین بار لبران جیمز را سال ۲۰۰۱ در جریان یک بازی ANBCD Camp در دانشگاه فیرلف دیکینسون دیدم. جیمز به همراه لنی کوک پیشرفت خوبی داشت و به عنوان بازیکن آیندهدار نیویورک سیتی در کمپ نیو جرسی نام خود را مطرح کرده بود. جیمز در آن روز به همه گفت که آیندهدارترین بازیکن چه کسی است. کوکی نیز به همان درشت اندامی جیمز بود اما در حرکت لبران جیمز یک شناوری وجود داشت که بازی او را در سطح بالاتری قرار میداد. توانایی ذاتی لبران جیمز به عنوان یک مدافع مشهود بود، او کوکی را در هر تلاشی که داشت ناموفق گذاشت.
در دقایق پایانی کوکی تیم خود را با یک امتیاز اختلاف بالا نگه داشت اما لبران یجز با دریبل چند بازیکن و یک پرتاب سه امتیازی پیروزی را برای تیم خود به ارمغان آورد. من اغلب به آن لحظات برمیگردم، زمانیکه او در همان روزهای ابتدایی حضورش در لیگ NBA نسبت به یک مسئله انتقاد داشت. او میگفت به جای آنکه برای یک پرتاب سه امتیازی پیروزکننده تلاش کنیم به همتیمی خود که در یک فضای باز حضور دارد پاس بدهید. اگر نظر من را بخواهید، پس از آن بازی ABCD بود که لبران به چهرهای شناخته شده تبدیل شد و یاد خود را در ذهنها کاشت.
بازی تحسینبرانگیز پاتریک اوینگ
پاهای این بازیکن همیشه در حال جنب و جوش بود. این چیزی است که از مانی که پاتریک اوینگ را دیدم به خاطر میآورم. اوینگ یک بازیکن بلندقد از کینگستون کشور جاماییکا بود و زمانی که ۱۲ سال داشت خانوادهاش به کمبریج و ماساچوست مهاجرت کردند. انتخاب خود او بازی کریکت بود اما وقتی دستش به توپ بسکتبال خورد کل زندگی او برای همیشه تغییر کرد. در سال ۱۹۸۰ در شهر بوستون و کمبریج مردم شهر درباره او میگفتند و البته من هم یکی از آنان بودم. اوینگ اوایل دوران بازیگری خود را میگذارند اما به واسطه قد و قدرتی که داشت بازی شناوری ارائه میداد. اما چیزی که بیشتر من را متعجب ساخت این بود که او در میان یک، دو یا سه مدافع محصور بود اما ترسی از این موضوع نداشت. او فقط منتظر میماند و با تنههای فیزیکی سعی میکرد راهی باز کند و سپس توپ را به همتیمیاش پاس میداد. او میتوانست آن توپ را تبدیل به دانک کند اما به جای آن او سبک بازی غیرخودخواهانه بسکتبال را در پیش گرفت. چیز دیگری که باید در مورد شماره ۳۲ در برنامهام بگویم:
او به ندرت در میان جمعیت ظاهر میشد. سرش را مانند کسی که هنوز در پوست خود کاملاً راحت نیست پایین میانداخت.
به یاد نمیآورم که چه پاتریک اوینگی در آن شب بازی کرد یا چه تعداد امتیاز گرفت. در آن زمان هنوز یک خبرنگار نبودم، فقط یک دانشجوی دانشگاه بودم که هوادار بسکتبال بود. بعدها خواندم که هواداران رقیب تیم او را مورد اهانت قرار داده و شعارهای نژادپرستانه سر دادند. میگویند وقتی اوینگ در کنفرانس خبری بوستون خود اعلام کرد که او به جای پیوستن به دانشگاه بوستون یا کالج بوستون به جورج تأون میپیوندد، نیمی از اتاق خبری بلند شدند و اتاق را ترک کردند. البته که آنها باید این کار را انجام میدادند. آنها نیز مانند من میدانستند که یک عضو تالار مشاهیر در آینده را از دست میدهند.
کوین دورانت در مقابل تگزاس تک کولاک کرد
سال آخر دبیرستان او بود که تیم مونترز کریستین کوین دورانت از مریلند به دالاس رفت تا در قالب مسابقات آل آمریکن مک دونالد مقابل دارل آرتور بایستد. آنها در ورزشگاه ۷۵۰۰ نفری الیس دیویس فیلد هؤس بازی میکردند. دورانت بازی رو به نزولی از خود ارائه داد و علیرغم ناتوانی در تبدیل به امتیاز کردن پرتابهای سه امتیازیاش ۱۸ امتیاز کسب کرد. اما بهترین بازیکن در پیروزی مونتروز همتیمیاش بود و گرویز واسکز بعدها به یک پیک راند اول تبدیل شد. وقتی بعدها یک مسابقه دیگر او را در آن سال به نظاره نشستم، دورانت مطمئناً ناراحت نبود. در آن زمان، بحث این بود که از میان کوین دورانت و گرگ اودن چه کسی پیک اول مراسم درفت NBA خواهد بود. دورانت در آن بازی ۳۷ امتیاز و ۲۳ ریباند برای تگزاس کسب کرد و راه را برای پیروزی مقابل تگزاس تک که هدایت آن را بر بابی نایت بود هموار کند.دورانت به تنهایی در نیمه دوم رد رایدرز را با خیرهکنندهترین نمایش هجومی که تا به حال از یک نوجوان دیده بودم نابود کرد. نایت آن شب در مورد دورانت گفت:
این پسر واقعاً خوب است. او همیشه در حال حرکت است، سریع میدود و به سرعت واکنش نشان میدهد. خب او چه چیز بیشتری نیاز دارد؟
لوکای جادویی
لوکا دانچیچ ۱۹ ساله یک ساعت قبل از دمیدن سوت پایان به زمین آمد. سالن ۸۰۰۰ نفری پایونیر در بلگراد صربستان آن جمعه شب کیپ تا کیپ پر بود و هواداران از هر سنی در آنجا حضور داشتند و دانچیچ آنها را شگفتزده کرد. دانچیچ تا قبل از این بازی ۱۵۰۰ دقیقه در یورو بسکت، یورو لیگ و فصل ABC اسپانیا بازی کرده بود و در آن ماه مارس چند هفته را به دلیل مصدومیت همسترینگ از دست داده بود و سومین بازی بعد از مصدومیتش بود. گامهایش کمی آمادهتر شده بود، دانچیچ ۸ امتیاز اول بازی را از آن خود کرد. شبیه به ثبت دیرک نویتزکی بازی میکرد و یک پرتاب استپ بک ۳ امتیازی انجام داد. در طول ۳ کوارتر بدون شک شبیه به پیک شماره ۱ مراسم درفت بود. اما وقتی کوارتر چهارم فرا رسید رد استار او را شدیداً تحت فشار قرار داد. او برای ششمین و هفتمین بار توپ را لو داد و در این کوارتر بیامتیاز مانده بود.
پابلو لزو، سرمربی تیم توپ را بدست این نوجوان سپرد. لوکا دانچیچ بعد از دو دریبل، با یک حرکت اورنجین دوبریک، مدافع حریف را نقش بر زمین کرد و در ۰.۹ ثانیه مانده به پایان بازی یک پرتاب ۳ امتیازی در کلاس NBA را انجام داد تا تیم خود را پیروز سازد. عضو رسانهای که نزدیک من نشسته بود با دیدن این حرکت فریاد کشید و حتی هواداران رد استار این نوجوان شگفتانگیز را تشویق کردند. بعد از بازی، دانچیچ در سالن رژه میرفت، با هواداران سلفی میگرفت و به سؤالات رسانههای صربستانی، اسپانیایی و اسلوونیایی پاسخ میداد و مانند یک ستاره با اسکورت تا اتوبوس رفت. جادوی دانچیچ واقعی بود.
قول زودهنگام مایکل پورتر جی آر
من این شانس را داشتم که در دهه قبلی در مجموعه نایکی هوپ سامیت اورگان پورتلند عملکرد برخی از بهترین بازیکنان لیگ NBA نظیر آنتونی دیویس، کاری اروینگ، بن سیمونز و کارل آنتونی تاؤنز را به تماشا بنشینم. اما به خاطر ندارم هیچ بازیکنی در سال ۲۰۱۷ مانند مایکل پورتر جی آر مرا در آن هفته تحت تأثیر قرار داده باشد. سپس پورتر با ۱۹ امتیاز، امتیازآورترین بازیکن زمین بود و موجب شد تا هوپ سامیت مقابل تیی که آر جی بارت و شای گیلگئوس الکساندر را در ترکیب داشت به پیروزی برسد. من از همان ابتدا به پورتر که سالهای پایانی دبیرستان خود را در تیم سیاتل گذرانده بود اعتقاد داشتم. پدر او نیز زیر نظر لورنزو رامر (پدربزرگ پورتر) به عنوان کمک مربی دانشگاه واشنگتن فعالیت میکرد. قبل از اینکه اولین بازی او را در لباس سیاتل دیده باشم، از جمال کرافورد، گارد کهنهکار NBA شنیده بودم که پورتر را با کوین دورانت مقایسه میکرد.
حالا پورتر بعد از غیبت در تقریباً ۲ فصل کامل به دلیل مصدومیت از ناحیه کمر به بالاخره به زمین بازی برگشته بود و ما نگاهی اجمالی اما منظم به استعدادی داشتیم که او به عنوان یک نوجوان نشان میداد. او مانند دورانت قدبلند بود و این توانایی را داشت که روی سر هر مدافعی بلند شود و پیروز پرتابهای یک در مقابل یک باشد. مایکل مالون، سرمربی پورتر نیز موافق خواهد بود که بقیه بازیهای پورتر هنوز جای پیشرفت دارد. اما اگر شما همین قد و مهارت را داشتید که پورتر را قادر ساخت که ۵۴ درصد پرتاب موفق ۲ امتیازی و ۴۲ درصد پرتاب موفق ۳ امتیازی داشته باشد، خواهید دانست که او قبل از مصدومیت چرا در کلاس بازیکنان شماره ۱ آیندهدار قرار گرفت.