همانند ورزش های دیگر بسکتبال نیز پر از شخصیت های مختلف است. برخی از آن ها در بین تماشاگران عزیز هستند و مورد احترام قرار می گیرند و برخی دیگر نیز باعث تنفر می شوند. دلیل این که بسیاری از این بازیکنان از نظر تماشاگران تنفر برانگیز هستند، جنگجالی ترین بودن آن هاست که از رفتار آن ها در زمین بازی، میل به عصبی کردن حریف، انتقادهای پیاپی از داور، رفتارهای خارج از زمین و یا حتی حرکات و رفتار کلی آن ها نشعت می گیرد. این بازیکنان شرور بسکتبال می توانند حریف، مربی ها، هواداران و حتی کسانی که اتفاقی در حال تماشای بازی هستند را عصبی کنند. بسیاری از مواقع آن ها نسبت به کاری که می کنند آگاه هستند و به انتخاب خود این کار را انجام می دهند. همین بازیکنان هستند که با شیطنت های خود همه را خشمگین می کنند. ب این حال برخی از این بازیکنان هستند که ناخواسته باعث خشم دیگران می شوند. اما باید در نظر داشت که اگر بازیکنی به عنوان یک بازیکن جنگجالی شناخته شود، تغییر آن کار بسیار سختی است. (حتی اگر به تیم مورد علاقۀ شما بپیوندد)
با این که افراد نام برده شده در لیست زیر از جنگجالی ترین بازیکنان بسکتبال هستند اما باز هم برخی از آن ها در طی سال ها به موفقیت هایی رسیده اند. بعضی اوقات این موفقیت ها مبتنی بر شرارت آن ها و خشمگین کردن حریفان است. آین بازیکنان اغلب مورد تنفر واقع می شوند اما وقتی که بسکتبال را کنار بگذارند، هواداران به آن ها احترام می گذارند. هرچند که جنگجالی بودن یا نبودن بازیکنان کاملاً سلیقه ای است اما مطمئن هستم که شما نیز با جنگجالی بودن برخی از اسامی زیر موافق هستید.
15 نفر از جنگجالی ترین بازیکنان بسکتبال در تاریخ لیگ NBA
15. نیک یانگ (Nick Young)
با این که نیک یانگ زمان زیادی را در این لیگ حضور نداشت اما شکی نیست که او یکی از جنگجالی بازیکنان بسکتبال است که این ورزش به خود دیده است. وی آن قدر جنگجالی بود که لقب سواگی پی (Swaggy P) را به او داده بودند. در عین حال که یک بزیکن معمولی به حساب می آمد، یانگ طوری رفتار می کرد که انگار ستارۀ آیندۀ NBA است و همین باعث جنگجالی بودنش بود. این موضوع جایی نمایان می شود که او در بازی مقابل نیویورک نیکس بعد از یک پرتاب سه امتیازی به نشانۀ خوشحالی با این که توپ هنوز فرود نیامده بود، دست هایش را بالا گرفت و شروع به چرخیدن کرد ولی بعد از برخورد توپ به رینگ دور سبد پرتابش نافرجام ماند. با این که او رفتارهای شرارت بار و خشمگین کننده ای داشت اما یک معصومیت بچگانه ای در او بود که در هیچ یک از اسامی دیگر این لیست دیده نمی شود.
14. ساشا وویاچیچ (Sasha Vujacic)
موارد کمی را می توان نام برد که از انتخاب کردن یک لقب توسط بازیکنی برای خودش، بدتر باشد و این کار شرورانه تر می شود وقتی که این بازیکن نیمکت نشین باشد و نقش آنچنانی در تیم نداشته باشد. ساشا وویاچیچ ملقب به ماشین (The Machine) نه تنها برای انتخاب لقب خودش گناهکار شناخته می شود بلکه تعدادی پرتاب آسان را نیز در دوران بازی اش از دست داده است. غرور بیش از حد او با این که بازیکنی بسیار معمولی بود باعث شد تا او جنگجالی تلقی شود و مورد تنفر واقع شود. همین باعث شد که او به ترکیه برود و در لیگ بسکتبال این کشور مشغول شود.
14. جی آر اسمیت (J.R. Smith)
شکی نیست که اسمیت یک بازیکن امتیازآور فوق العاده است اما او از آن دسته از بازیکنان است که کابوسی برای مربیان به شمار می آید و بازی کردن با او یا مقابل او عذاب آور است. او به بداخلاقی بدنام است و حتی قبل از یک بازی پلی آف برای تیم نیکس در یک کلوپ شبانه دستگیر شده بود. با این حال این ها تنها چیزهایی نیستند که از او یاد می شود و رفتارش در زمین نیز باعث جنگجالی شناخته شدنش است. اسمیت بازیکنی است که در فاز دفاعی کم شرکت می کند و تمایلی به پاس دادن ندارد و همچنین شانس خودش را در پرتاب هایی با درصد موفقیت پایین نیز امتحان می کند. البته اغلب این پرتاب های سخت را با موفقیت به ثمر می نشاند و همین باعث عصبانی شدن حریفان بعد از 23 ثانیه دفاع مستحکم می شود.
با این که اسمیت پرتاب های سه امتیازی خوبی انجام می دهد اما تلاشش از حد معمول بسیار بالاتر است. او رکورد بیشترین تلاش برای پرتاب سه امتیازی را در یک بازی با 22 اقدام به پرتاب شکسته است. هیچ بازیکنی نباید این تعداد اقدام پرتاب سه امتیازی داشته باشد و همین دلیلی برای عصبی شدن هم تیمی ها، مربی و تماشاگران است.
12. آیزیاه توماس (Isiah Thomas)
با این که امروزه خیلی ها خود را طرفدار توماس می دانند اما در روزهای بسکتبالی او به عنوان یک بازیکن، تعداد کمی از افراد خارج از دیترویت بودند که به او علاقه داشتند. در بزرگی او هیچ شکی نیست ولی او پسر بد تیم پیستونز بود که هر شب برای ناراحت و خشمگین کردن دیگر تیم ها پا به زمین می گذاشت. در یک بیانیۀ بسیار مشهور مایکل جردن اعلام کرد که اگر توماس در تیم ملی آمریکا برای المپیک حضور داشته باشد جردن در آن تیم بازی نخواهد کرد. همین احساس را برخی دیگر از بازیکنان نیز نسبت به توماس داشتند و همین باعث شد که او در تیم رویایی آمریکا در آن سال ها حاظر نباشد. توماس البته شرارت های خود را در عرصۀ مربیگری نیز نمایان کرد و با تصمیم های مغرورانه و نا به جا تأثیر زیادی در نتایج فاجعه بار این تیم در سال های مربیگریش داشت.
11. کریس باش (Chris Bosh)
با این که کریس باش بازیکن با استعدادی است اما آنقدرها که خودش فکر می کند هم خوب نیست. در نظرش او شانس بالایی برای انتخاب شدن به عنوان مشاهیر بسکتبال دارد اما به جر چند سال خوب در تیم ضعیف تورنتو و حضور در تیم هیت در کنار وید و لبران به عنوان بازیکن ضعیف تر، باش خیلی هم خوب کار نکرده است. شاید او به عنوان مشاهر انتخاب شود اما انتخاب شدنش در آل استارها به خاطر ضعف بودن کنفرانس شرق است و او هرگز بازیکنی قابل اتکاء در یک تیم خوب نبوده است. وی همچنین در زیر سبد کمی کم توان است و از نظر فیزیکی با مشکلاتی مواجه است. همین موضوع باعث شده تا او کمتر بتواند به جز پرتاب های 18 فوتی از بیرون، کار دیگری انجام دهد.
شکیل اونیل بعد از این که در سال 2009 با تیم لیکرز موفق شد 45 امتیاز مقابل رپترز دریافت کند، کریس باش را مسخره کرد و با شخصیتی هالیوودی مقایسه کرد. با این که باش بازیکن شروری است اما امیدواریم تا بعد از طی دوره درمان خود به دلیل مشکل ریوی بتواند به عرصه بسکتبال بازگردد.
10. جیمز هاردن (James Harden)
از خسته کننده ترین بخش های تماشای بسکتبال می توان پرتاب های آزاد را نام برد که امروزه تعدادشان چندان کم هم نیست. همچنین هیچ کسی بیشتر از جیمز هاردن بسکتبالیست تیم هیوستون راکتس نیز پرتاب آزاد انجام نمی دهد. او در یکی از بازی ها 22 پرتاب آزاد انجام داد و تا اوایل سال 2015 تعداد 816 پرتاب آزاد را به نام خود ثبت کرده بود. (حدود 200 پرتاب بیشتر از نفر دوم که راسل وستبروک است). هاردن در زمان یورش به سمت سبد دست هایش را به سمت جلو نگه می دارد و باعث می شود تا مدافعان بر روی او خطا کنند وحتی برخی مواقع واضح است که او به قصد خطا گرفتن به جلو می رود نه به قصد کسب امتیاز. تماشای این نوع بازی خشمگین کننده است.
علاوه بر موارد ذکر شده، تماشای بازی او در رأس حملات و تنبلی او در سعی برای دفاع او را به بازیکنی جنگجالی تبدیل کرده است. البته باید اشاره کرد که او در بسکتبال فوق العاده موفق ظاهر شده و از کاندیدهای کسب جایزۀ ارزشمندترین بازیکن است.
9. کریستین لایتنر (Christian Laettner)
کریستین لایتنر یکی از بی هوادارترین بازیکنان تاریخ به شمار می آید و دلایلی نیز برای این موهم وجود دارد. او در تیم دوک (Duke) به موفقیت های بسیاری دست یافت و توانست عنوان قهرمانی NCAA را دو بار فتح کند. همچنین او اولین بازیکنی بود که در چهار مجموعه مسابقات فینال در چهار سال پیاپی حضور داشته است. در سال 1992 و در یکی از همین بازی های فینال او با یک پرتاب دیدنی غوغایی به پا کرد اما کسی او را به خاطر این پرتاب به خاطر نمی آورد. لایتنر در یک حرکت جنگجالی سینۀ آمینو تیمبرلیک (Aminu Timberlake) بازیکن انگلیس را لگد کرد و باعث شد بسیاری از هواداران دیگر برایش احترامی قائل نباشند. او همچنین به تیم ملی رویایی آمریکا در 1992 دعوت شد و جای شکیل اونیل را گرفت. بسیاری معتقد اند که این بازیکن به خاطر حضور در این تیم رویایی به شهرت رسید و با این که توجه بسیاری را به خود جلب کرد اما عملکرد بسیار متوسطی را در NBA از خود نشان داد.
موفیت او در سطح دانشگاهی و عملکرد ناامید کنندۀ او در بسکتبال حرفه ای باعث شد او به عنوان یکی از جنگجالی ترین بازیکنان بسکتبال NBA به شمار بیاید و در بین هواداران جایگاهی پیدا نکند. در آخر شکیل اونیل برندۀ نبرد این دو نفر به شمار می آید.
8. دوایت هاورد (Dwight Howard)
هاورد موفق شده تا در هر تیمی که پا به آن گذاشته آشوب ایجاد کند و با این که در تیم راکتس پیشرفت بسیاری داشته اما همچنان بسکتبالیست شروری به شمار می آید. این بازیکن تمام مشخصه های مورد نیاز برای تبدیل شدن به بهترین سنتر را دارد اما ناپختگی او هم در داخل و هم خارج از زمین باعث جلوگیری از این مهم شده است. همین موضوع است که هم تیمی ها، مربیان و هوادارانش را آزار می دهد. این موضوع در درگیری او با کوبی برایانت فقید نیز صدق می کند که باعث ناراحتی کوبی از غیرحرفه ای گری و نداشتن مهارت های رهبری او شده بود. تحت تأثیر این موضوع کوبی او را بی خیال خطاب کرده بود و همچنین کوین دورنت وی را چیزی خطاب کرده بود که قابل ذکر نیست. خندیدن بعد از خراب کردن پرتاب آزاد، رفتارهای بچگانه، افکار تخیلی (منشع اصلی آن شکیل اونیل بوده)، همه و همه باعث شد که او بسکتبالبستی جنگجالی تلقی شود و به خاطر توانایی های بالایش این موضوع بیشتر به چشم می آید.
7. ولاده دیواتس (Vlade Divac)
ولاده دیواتس یکی از سنترهای زبردستی بود که در امتیازگیری، ریباند و سد توپ مهارت های خاطی داشت همچنین او یک پاسور فوق العاده بود. او در تیمی از کینگز بازی می کرد که مهره های بااستعداد و جذابی مانند کریس وبر (Chris Webber)، مایک بیبی (Mike Bibby)، پژا استوجکوویچ (Peja Stojakovic) و داء کریستی (Doug Christie) در آن حضور داشت اما در آن زمان دلاده بسیار جنگجالی و خسته کننده بود. او را شاید بتوان یکی از تمارض کننده ترین بسکتبالیست ها نامید که راه را برای بسکتبالیست های امروزی باز کرد تا برای هر چیزی تمارض کنند و باعث آزار همه شوند. بسکتبال یک بازی فیزیکی است، مخصوصاً در پست سنتر و مین باعث می شود که تماشای تمارض بازیکنان در هر برخورد برای خطا گرفتن عذاب آور باشد. تمارض باعث می شود که بازیکنان احترامی که دیگران برایشان قائل هستند را از دست بدهند. با این که دیواتس یکی از بزرگان بسکتبال است اما تمارض های او دلیل بسیاری از تمارض های بازیکنان امروزی به شمار می آید.
6. متا ورلد پیس (Metta World Peace)
ران آرتست (Ron Artest) یا همان متا ورلد پیس ملقب به دوست پاندا با این که بارها در طی سال ها باعث خندۀ دیگران شده و چند باری حوادث نه چندان خنده داری را به بار آورده اما بازهم یکی از بازیکنان فوق العاده رنجش آور به حساب می آید. او یکی از مدافعان بسیار حرفه ای بود ولی با سوء استفاده از پرتاب های ضعیف مهاجمان و بازی ناجوانمردانه و خطاهای بی مورد آن ها را عصبی می کرد. گذشته از این موضوع او گاهی رفتارهای غیرحرفه ای مانند درخواست یک ماه مرخصی به دلیل خسته بودن از پخش آلبوم موسیقی رپ اش، آسیب زدن به وسایل فیلمبرداری، ناسزا گفتن به هواداران و نقد عمومی از مربیانش از خود نشان می داد. با این که چنین رفتارهای برایش ناراحت کننده نیست اما اغلب باعث آزرده خاطر شدن هم تیمی ها، مربیان، حریفان و حتی تماشاگران می شود.
5. شین باتیر (Shane Battier)
گاهی اوقات اینطور به نظر می آمد که شین باتیر به جای مجبور کردن بازیکنان برای انجام پرتابی سخت و یا متوقف کردن آن ها قصد به گرفتن خطای شارژ داشت. او به شکل خطرناکی خود را سر راه مهاجمان قرار می داد و با این که اغلب موفقیت آمیز بود اما آسیب ندیدن بازیکنان را می توان یک معجزه دانست. در اواخر دوران بسکتبالی اش او از سبک دیگری استفاده می کرد و به جای این که خطای شارژ بگیرد، رو به تمارض آورده بود. او همچنین مدافعی سمج بود با این که این موضوع چندان هم بد نیست اما باتیر در کنار سمج بودن مهاجان را اذیت می کرد و با دستانش دید آن ها را کور می کرد و اغلب به صورتشان ضربه هایی وارد می کرد. وی در اواخر دوران بسکتبالی اش و با تبدیل شدن به بازیکنی کلیدی شرورتر نیز شده بود اما او باهوش، حرفه ای و بازیکنی با مهارت های بالا بود.
4. بیل لایمبر (Bill Laimbeer)
با این که آیزیاه چهرۀ اصلی پسران بد پیستونز بود و نقش عصبی کردن دیگران را بر عهده داشت اما این بیل بود که تمام کارهای سخت را انجام می داد. اگر از خطاهای بد، پرتاب های ضعیف و تلاش بی وقفه برای عصبی کردن بازیکنان حریف فاکتور بگیریم بیل کار خاص دیگری در این تیم انجام نمی داد. با این که او نقش تأثیرگذاری داشت اما نمی توان گفت بسکتبال بازی می کرد چرا که بیشتر نقش تخریبچی و آزار دهنده را بر عهده داشت و هر کسی خارج از دیترویت را آزرده خاطر کرده بود. این بازیکن در تیم بوستون هیچ محبوبیتی نداشت و دلیلش آسیب زدن به لری برد در بازی چهارم فینال کنفرانس سال 1987 بود که باعث بیرون رفتن لری برد از بازی شد.
3. اندرسون وارجائو (Anderson Varejao)
با این که اندرسون در سال های اخیر مهارت های خود را ارتقاء داده است اما همچنان بازیکنی جنگجالی تلقی می شود که تماشای بازی اش چندان لذت بخش نیست و بی دلیل بازیکنان دیگر را عصبی می کند. او میل شدیدی به تمارض های عجیب و غریب دارد (مدل موهای او نیز در برخورد ها تکان می خورد که باعث شدیدتر شدن تمارض ها می شود) و برای مدتی طولانی تنها مهارتش تمارض بود. او همچنین یکی از نازدارترین سنترها بود که با هر برخوردی به داور بازی اعتراض می کرد. در پست سنتر قوی ترین ها پایدار می مانند و آندرسون از آن دسته از دانش آموزانی بود که با هر برخورد فیزیکی برای معلم ناله می کرد. هرچند که او با سبک بازی اش در لیگ فعلی جایگاهش را پیدا کرده اما اگر در دوران سنترهایی چون شکیل اونیل، مورنینگ (Mourning)، اولاجوان (Olajuwon)، مالون (Malone) و اوینگ (Ewing) حضور داشت شانسی بقایی برایش وجود نداشت.
2. بروس بوین (Bruce Bowen)
بروس از احترام بالایی نزد بسکتبال دوستان برخوردار است و یکی از اعضای کلیدی تیم اسپرز در کسب سه قهرمانی NBA به حساب می آید اما او از جنگجالی ترین بازیکنان بود، مخصوصاً برای حریفان. او یکی از مدافعان فوق العاده خوب بود ولی حقه های کثیفی نیز داشت که باعث عصبانیت حریفان حتی به خطر انداختن آن ها می شد. یکی از آن ها پریدن به زیر بازیکن پرتاب کننده بود که باعث می شد آن ها در فرود مچ پایشان پیچ بخورد. علاوه بر این، او در فاز حمله چندان خوب نبود و فقط در منطقۀ سه امتیازی کنج زمین بسیار خطرناک بود. وقتی بازیکنی تنها در یک قسمت در فاز حمله قدرتمند است، این برای حریفان عذاب آور است که ببینند از همان نقطه آسیبی وارد شده و حریف به موفقیت رسیده است.
1. رجی میلر (Reggie Miller)
چه او را دوست دارید و چه متنفر هستید، بدون شک رجی میلر مرزهای شرارت و عصبی کردن بازیکنان و تماشاگران را درنوردیده است. او به توانایی اش در آزار دادن افتخار می کند و این بیشتر باعث نفرت انگیزتر شدنش می شود و تازه این نمونه های کوچکی از شرارت های اوست. با چنین اخلاقیاتی او به نظر جایی در زمین بسکتبال ندارد اما او بازهم توانست پیشرفت کند و جایگاهی در لیگ برای خود دست و پا کند.
میلر همچنین یکی از تمارض کنندگان بدنام در هر دو فاز دفاعی و تهاجمی بود. او بی وقفه برای حریفان کُری می خواند، به داور اعتراض می کرد ( که شامل بحث و جدل معروف او با اسپایک لی (Spike Lee) می شود)، باعث عصبانیت تماشاگران می شد و با تصمیمات بحث برانگیز در پرتاب توپ هایی با احتمال موفقیت پایین حریفان و تماشاگران را از خود متنفر می ساخت. بی شک او یکی از بهترین پرتاب کنندگان تاریخ است که با دانستن عواقب و نتایج حرکات و رفتارش بازهم آن ها را انجام می داد و از آن لذت می برد. به حق او سردستۀ جنگجالی ترین بازیکنان بسکتبال NBA است.