قبل ار فصل 17-2016 لیگ NBA، تنها اسکار رابرتسون (Oscar Robertson) بود که در فصل 62-1961 موفق شده بود به میانگین دو رقمی در سه بخش دست پیدا کند. این وجه تمایز مانند رکورد های جو دیمگیو (Joe DiMaggio) و کال ریپکن (Cal Ripken) در لیگ بیس بال و یا رکورد تعداد پاس منجربه امتیاز و توپ ربایی جان استاکتون (John Stockton) بود. به عبارتی دیگر: دست نیافتنی.
سپس راسل وستبروک با ثبت برترین میانگین لیگ یعنی 31.6 امتیاز، 10.7 ریباند و 10.4 پاس منجر به امتیاز به عنوان ارزش مند ترین بازیکن فصل 17-2016 دست یافت و همپای رابرتسون شد. حال باید در نظر داشت که تعداد مالکیت هایی که وستبروک در این فصل بازی کرده خیلی کمتر از رابرتسون بوده و با نسبت گرفتن از این تفاوت به میانگینی فراتر از باور ها با 56.0 امتیاز، 18.9 ریباند و 18.4 پاس منجر به امتیاز می رسیم.
این حقیقتی در مورد برخی از اعداد و ارقام پر زرق و برق ده های 50 و 60 است. در آن دوران از لحاظ استعداد و تعداد تیم های شرکت کننده، رقابت کمتری وجود داشت (در دوران ورزشی بیل راسل تنها ده تیم حضور داشتند). علاوه بر این، سرعت بازی حدود 25% بیشتر از حال حاظر بود و ستاره هایی چون اسکار رابرتسون و ویلت چمبرلین تغریباً تمام 48 دقیقه را در حال بازی کردن بودند.
هیچ تضمینی وجود ندارد که زیر فشار مسئولیت و سختی شرایط در آن زمان، ثبات عمکرد وستبروک در همین اندازه باقی می ماند. در واقع شانس کمی برای این موضوع می توان قائل شد و همین موضوع مقایسۀ راسل وستبروک با اسکار رابرتسون، که از دو دوران زمانی مختلف هستند، را سخت می کند. در نتیجه به جای مقایسۀ مرسوم میانگین ها بر اساس هر 75 مالکیت توپ که به آن عادت دارید، ما عملکرد بیگ او (رابرتسون) و راس (وستبروک) را نسبت به بازیکنان هم دوره خود مقایسه می کنیم.
در پی یک نظرسنجی اندی بیلی (Andy Bailey) در توئیتر خود با ارائۀ آمار زیر این سوال را مطرح کرد که از بین راسل وستبروک و اسکار رابرتسون کدام یک بهتراست. در آمار رائه شده rPTS/gm به معنی تعداد امتیازات کسب شدۀ بازیکن در هر بازی منهای میانگین امتیازات دریافتی تمام بازیکنان لیگ در بازه زمانی مورد نظر (حداقل 5000 دقیقه) است. rAST/gm نیز مشابه مورد قبلی است با این تفاوت که این رقم نشانگر پاس های منجر به امتیاز است و همچنین rREB/gm نشانگر تعداد ریباند هاست. در نهایت rTS% به معنی درصد پرتاب های درست بازیکن منهای میانگین لیگ در آن زمان است.
وقتی این دو ستاره را با بازیکنان دوران خودشان مقایسه می کنیم، عدد به دست آمده بسیار نزدیک است، حداقل تا جایی که به قسمت بازده می رسیم و اگر از قسمت درصد پرتاب درست که اختلاف شدیدی بین این دو ایجاد کرده و رأی ها را به خود معطوف کرده فاکتور بگیریم.
اما مثل همیشه، ما نمی توانیم به یک نظر سنجی به کار خاتمه دهیم و بپنداریم که با نیّت خیر تلاش کافی برای یافتن بازیکن برتر را انجام داده ایم. ما باید خیلی بیشتر برای این کار سخت کنکاش کنیم. همانطور که رابرتسون در سایت The Undefeated در سال 2017 نوشت:
«مردم همیشه دوست دارند بازیکنان و دوره ها را با هم مقایسه کنند، اما هیچگاه نمی توان این چنین کرد. شما باید فاکتور هایی مثل دقایق بازی شده، تعداد بازی ها، تغییرات در امتیازدهی و موارد دیگری که در حفظ آمار موجود دارد را در نظر بگیرید. در نتیجه من سراغ مقایسه خودم و وستبروک و یا مقایسه دوران ورزشی ما نمی روم. من این کار را به تاریخ نگاران بسکتبال می سپارم.»
بنا به واگذاری این مقایسه بر دوش تاریخ نگاران توسط رابرتسون، إ
مقایسۀ راسل وستبروک با اسکار رابرتسون
امتیاز گیری
همانطور که در نظرسنجی مشخص بود، رابرتسون در قسمت امتیاز در هر بازی با اختلاف کمی را با وستبروک ایجاد کرده است. او همچنین در رده بندی برترین های دوران خودش به نسبت وستبروک کمی بالاتر است. در طول 14 فصل حضور رابرتسون، او میانگین 25.7 امتیاز در هر بازی را ثبت کرده و در بازیکنانی با حداقل 5000 دقیقه بازی، رتبه هفتم را به خود اختصاص داده است. حال، راسل وستبروک در 11 فصل حضور خود با میانگین 23.0 امتیازی در رتبه نهم قرار دارد.
اما باید این را در نظر گرفت که وستبروک با تعداد زیادی از بازیکنان در زمان خودش مقایسه شده است. رابرتسون با 208 بازیکن هم دوره خود مقایسه شده اما وستبروک با این که دوران ورزشیش کمتر است، تا به حال با 437 بازیکن را در مقابل خود دیده است. اگر بر حسب رده بندی درصدی پیش برویم، وستبروک با اختلاف کمی در رتبه نود و هفتم و رابرتسون نود و هشتم قرار می گیرند.
اما مسئلۀ دیگری لازم به ذکر است. عملکرد سه فصل آخر رابرتسون، میانگین کلی او را به مقدار قابل توجهی کاهش داد. تنها با بررسی آمار و ارقام وی در 11 فصل ابتدایی حضورش در لیگ ( به تعداد فصل هایی که وستبروک در لیگ حضور داشته)، میانگین امتیازات او 28.3 ثبت شده و در رده چهارم (رتبه 98 رده بندی درصدی) در جامعه آماریش قرار دارد. تمام این اعداد و ارقام و بحث و جدل ها تنها برای رساندن این مفهوم است که این دو در قسمت امتیازگیری فاصله چندانی ندارند و بسیار نزدیک به هم هستند.
« او یک بازیکن غیر قابل مهار در بخش حمله بود که می توانست از هر نقطه زمین و به هر روشی که می خواست، پرتاب موفق انجام دهد. چیره دستی رابرتسون در حمله، نقش مرسوم گارد رأس در آن دوران که بیشتر به عنوان یک پاسور بود را به رهبر زمین و صلاحی برای حمله و امتیازگیری بدل کرد. از بسیاری از جهات، وستبروک وارث رابرتسون است و این شامل بحث پرتاب توپ نیز می شود. بسیاری از امتیازاتی که رابرتسون کسب کرد به خاطر فیزیک بدنی مناسب او بود، چنان که بیل سیمسون می نویسد:
«رابرتسون هم شبیه به چمبرلین چهار یا پنج سال از لحلظ فیزیکی نسبت به زمان خود جلو تر بود. در اوایل دوران ورزشی اسکار، فقط چهار گارد مدرن وجود داشت و به جز او بقیه (سم جونز، هال گرر، جری وست) گارد شوت زن بودند. اسکار از لحاظ فیزیکی نسبت به مدافعان برتری قدرتی داشت. درست مثل چمبرلین که برتر از دارل ایمهافز (Darrell Imhoffs) و والت بلامیز (Walt Bellamys) بود».
وستبروک هم به همین شکل برتری دارد. زمتنی که به توان امتیاز گیری او فکر می کنید، احتمال کمی وجود دارد که مهارت و یا زبردستی به نظرتان بیاید. بسیاری از امتیازاتی که او کسب کرده از اراده و روحیه قوی به علاوۀ تلفیق نادری از سرعت، فیزیک بدنی و حرکات انفجاری اوست. مربی قوی و تطبیق پذیر UCLA یعنی وس لانگ (Wes Long) به دیوید گاردنر در این باره می گوید:
« او یکی از سریع ترین ورزشکارانی است که من در کنارش بوده ام.»
و این در تمام یورش ها و حرکات خشن و سریع او در طول بازی موج می زند. حتی در لیگی با چنین وضعیت مناسب فیزیکی بازیکنان، او بیش از یک دهه حضور برجسته داشته است. عملکرد او در برابر رقبایی در چنین سطح، برتری کم رابرتسون در بازده را تلافی می کند. (بازده نیز بررسی خواهد شد). در هر حال، بخش اول با نتیجه مساوی به پایان رسید.
وستبروک 1، رابرتسون 1
پرتاب توپ
مقایسۀ راسل وستبروک با اسکار رابرتسون در این بخش خیلی دشوار نیست. با این که ما اطلاعات کافی از چیز هایی مثل مکان پرتاب و یا شدت دفاع و پرس را در دورۀ رابرتسون نداریم، برتری او انقدر ها محسوس هست که بتوان کمبود اطلاعات را نادیده گرفت. از نظر درصدی، رابرتسون از همه نظر برتر است. رابرتسون با 48.5 درصد پرتاب موفق با اختلاف از وستبروک که 43.4 درصد پرتاب موفق داشته، برتری دارد. حتی اگر پرتاب سه امتیازی را در نظر بگیریم (در دوران رابرتسون وجود نداشته)، وستبروک 46.5 درصد پرتاب موفق وستبروک همچنان پایین تر از رابرتسون است. اسکار در پرتاب آزاد نیز با 83.8 درصد پرتاب موفق از راسل با 80.1 درصد پرتاب موفق جلوتر است.
با تلفیق این اعداد، 56.4 درصد پرتاب صحیح انجام شده توسط رابرتسون از 52.9 درصد پرتاب صحیح وستبروک بالاتر است. حتی این اختلاف نیز نمی تواند برتری واقعی رابرتسون را به درستی نمایان کند. بازیکنان هم دورۀ رابرتسون به شکل محسوسی بازده کمتری نسبت به بازیکنان فعلی داشته اند. میانگین درصد پرتاب درست لیگ در دوران ورزشی اسکار تنها 49.4 درصد بوده است که درصد نسبی پرتاب صحیح وی 7+ بیشتر از آن است. اما وستبروک در دوران ورزشیش با اختلاف 1.5- نسبت به میانگین 54.4 پرتاب صحیح لیگ، کمی عقب تر است.
وستبروک 1، رابرتسون 2
بازی سازی
علاوه بر برتری کم او در میانگین نسبی پاس منجر به امتیاز، رابرتسون بازی ساز برجسته تری در دورانش بود. در طول دوران ورزشی اش، رابرتسون با میانگین 9.5 پاس منجر به امتیاز در هر بازی نه تنها در رتبه اول قرار داشت بلکه نسبت به تینی آرچیبالد (Tiny Archibald) با میانگین 8.5، اختلاف قابل توجهی ایجاد کرده بود. ادوارد لین (Edward Linn) در این باره می نویسد:
«اسکار حتی از رهبر تیم های فوتبال آمریکایی نیز بهتر جریان بازی را کنترل می کند. چیزی که مرا از دیدن رابرتسون در زمین شگفت زده می کند، آسانی و ریتمی است که او با آن در زمین حرکن می کند. روش او تغییر سرعت، فریب و فرار و حرکات انفجاری است.»
این تفاوتی است که وتسبروک با او دارد و به نظر می آید که همیشه با دندۀ آخر و سرعت در حال حرکت است. با این که اکثر گارد های رأس به آرامی سعی بر جا گذاشتن دفاع دارند، راس بیشتر به ضربه فنی کردن مشغول است. خصوصیت پرخاشجویانۀ او مداوم در حال به چالش کشیدن بهترین بازیکنان لیگ است. بسیاری از حرکات مستقیم رو به جلوی او که به پاس هایی با روش های مختلف برای افرادی مثل پال جرج، کوین دورنت و استیون آدامز ختم می شود، راه را برای دریافت امتیاز هموار ساخته است. هرچند بسیاری از این پاس های منجر به امتیاز کمی اجباری بوده اند. شاید این برای کسی که در سه فصل اخیر میانگین پاس منجر به امتیازش دو رقمی است، قضاوت مناسبی نباشد اما بسیاری از این ها به نظر مجبوری بوده است.
با این حال میانگین 8.4 پاس منجر به امتیاز در 11 فصل حضورش تحسین برانگیز است. اما وی در دوره ای که در لیگ حضور داشته، بعد از استیو نش (9.9)، کریس پال (9.7)، راژان راندو (9.4) و جان وال (9.2) او نفر پنجم است. حال آن که اسکار در دوره خود نفر اول است. به دلیل آن که اسکار بازی ساز برتر دوره خود بوده، این بخش نیز به نام او ثبت می شود.وستبروک 1، رابرتسون 3
دفاع
لین (Linn) در نوشته ای به توصیف مسابقه ای پرداخت که در آن وظیفه دفاع کردن بیل بردلی (Bill Bradley) به اسکار رابرتسون سپرده شده بود:
«رابرتسون به عنوان یک بازیکن محکم و خشن شناخته شده نیست اما در فصلی که او برای اولین بار باید در مقابل تیم نیویورک نیکرباکرز و بازیکنی به نام بیل بردلی بازی می کرد، به سختی می توان گفت که بازی جوانمردانه از دغدغه های او بوده است. بردلی که بعد از حضور در دانشگاه های پرینستون و آکسفورد به لیگ NBA آمده بود، پر سر و صدا ترین انتقال یک بازیکن دانشگاهی زمان خود به شمار می آمد، درست مثل رابرتسون در چند سال قبل که همین موضوع باعث شد که این رویارویی تبدیل به نبردی شخصی بین آن ها شود. با این که ران راست او به شدت باند پیچی شده بود، رابرتسون از سوت آغاز بازی در پی آموختن درس هایی به آن پسر جوان بود. در طول نیمۀ اول بازی رابرتسون نه تنها برای بی اثر کردن حرکات بردلی تلاش می کرد بلکه می خواست حتی اجازه گرفتن یک امتیاز را هم به او ندهد. در صحنه ای قابل ذکر، وقتی تمام چشم ها به سبد دوخته شده بود، رابرتسون با زدن مشتی با دست چپ به قسمت میانی بدن بردلی قصد داشت به او بفهماند که این لیگ با لیگ دانشگاهی آکسفورد متفاوت است و او هیچ شانسی برای گذر از رابرتسون ندارد.
وقتی نیمه اول به پایان رسید، بردلی تنها موفق به انجام دو پرتاب شده بود. اولیین پرتاب یک پرتاب پرشی از فاصلۀ شش متری بود و دیگری حاصل یک حرکت عرضی و رهایی لحظه ای از کمند دفاع و پرتاب توپ بود که هیچ کدام چنگی به دل نمی زدند.»
بردلی در ادامه دوران ورزشیش یک بازی آل استار و دو عنوان قهرمانی را در کارنامه اش ثبت کرد. او به عنوان مشاهیر بسکتبال انتخاب شد و میانگن دو رقمی در امتیازگیری به نام خود ثبت کرد. رابرتسون کنترل او را یک وظیفه شخصی پنداشت و توانست از پس او برآید.
راسل نیز از چنین پشتکاری بهره می برد. او بعد از عدم توانایی در کنترل ریکی روبیو (Ricky Rubio) و هدیه کردن میانگین دو رقمی در سه بخش و 26 امتیاز به ریکی، در گفت و گویی به رویس یانگ، خبرنگار ESPN، گفت: «او موفق به انجام چند چرتاب شد. به راحتی. اما در بازی بعدی من او را مهار خواهم کرد. تضمین می کنم.»
به خاطر تلاش های راسل، روبیو توانست تنها 13 امتیاز از 12 اقدام به پرتاب خود در بازی بعدی کسب کند. البته او 8 پاس منجر به امتیاز داد و با اختلاف 22 امتیازی نسبت به میانگین دیگر بازیکنان در دو بازی، پیروزی را برای تیمش به ارمغان بیاورد. یوتا جاز با نتیجه 2-4 در مجموع 6 بازی، تیم وستبروک یعنی اوکلاهاما سیتی تاندرز را از گردونۀ رقابت ها حذف کرد.
اما این مثال ها بیشتر شبیه به داستان هستند تا مدرک اما فرضیه ای که در ادامه ذکر می شود را پشتیبانی می کنند. دفاع وستبروک بیشتر نمایش است تا عمل و رابرتسون بالعکس. آمار و ارقام پیچیده مثل اختلاف میانگین ثبت شده بازیکن با میانگین تمام بازیکنان لیگ (آماری از دوره رابرتسون در دست نیست) از وستبروک حمایت می کنند اما قسمت اعظمی از آن را می توان به نرخ ریباند های او به عنوان یک گارد رأس نسبت داد. این چیزی است که رابرتسون هم می تواند داشته باشد.
چیزی که یک جدول آمار بازی مانند DBPM نمی تواند ثبت کند این است که چقدر وستبروک در محوطه رنگی در دفاع ناتوان بوده است. آیا وقتی بازیکن مقابلش صاحب توپ شده او در پستش حضور نداشته و یا قصد به توپ ربایی نافرجام کرده است. او اغلب دفاع های نامناسبی انجام می دهد.
روش آماری جدیدی به نام DRAYMOND توسط فایو ترتی ایت (FiveThirtyEight) ابداء شده که قصد دارد مواردی که جدول آمار بازی آن را نشان نمی دهد را مورد هدف قرار دهد. مخصوصاً این مورد که چقدر بازیکنان اقدام به دفاع در مقابل پرتاب توپ می کنند.
«مواردی مثل کلی تامپسون و وستبروک جذاب هستند چرا که هوش و دانایی مورد سوال قرار گرفتۀ آن ها فراتر از چیزی است که آمار پیشرفته نشانگر آن هستند. RPM و BPM نشانگر برتری وستبروک در زمینه دفاع بر تامپسون است در حالی که بسیاری از مدیران معتقد اند که تاپسون مدافع بهتری است و یا حداقل آن ها را نزدیک به هم می پندارند. اما از نظر DRAYMOND، تامپسون مدافع خوبی است اما وستبروک مدافع ضعیفی محسوب می شود و این مهم کمی از اختلافات می کاهد. به واقع، راه های بهتری نسبت به DRAYMOND برای بررسی داده های پرتاب های حریف وجود دارد. اما داده ها باید محور اصلی بحث در مورد قدرت دفاعی بازیکنان در آینده باشند.»
چنین آمار و اطلاعاتی از زمان رابرتسون در دست رس نیست اما تیم های او اغلب میانگین مأیوس کننده ای در امتیازات داده شده به حریف دارند تا این که او به تیم کریم عبدالجبار یعنی میلواکی باکس برای چهار فصل آخر حضورش انتقال یافت. این میانگین بد ممکن است به دلیل عدم وجود سنتری بلند قامت در مرکز دفاع تیم بوده است.
بدون داشتن داده های پیشرفته و یا حتی سد توپ، توپ ربایی و ریباند در دفاع از دورۀ رابرتسون تصمیم در مورد برندۀ این بخش بسیار دشوار است. برنده اعلام کردن وستبروک در این دوره زمانی و با وجود آماری به این پیشرفتگی که حالی از این است که وقتی تیم هایش بنا با آمار PBP در هر 100 مالکیت در زمان حضور او در زمین دو امتیاز بیشتر از دست داده اند کمی نا عادلانه است.
ریباند های دفاعی رابرتسون ارزش خاصی دارند، حتی اگر بسیاری از آن ها به لطف هم تیمی هایش بوده باشد و این که او می بایست با افرادی مثل کریم بازی کند. (فرصتی که تقریباً هیچ کس نداشته است).
با این که تصمیم سختی است اما در این بخش نیز برنده ای وجود ندارد.
وستبروک 2، رابرتسون 4
افتخارات
مقایسه راسل و اسکار در این بخش شاید چندان عادلانه نباشد چرا که دوران ورزشی راسل هنوز به پایان نرسیده است و همچنین وستبروک با بازیکنان و تیم های بیشتری نسبت به رابرتسون در حال رقابت است. اما بیشتر افتخاراتی که رابرتسون به دست آورده قبل از انتقالش به میلواکی بوده است. باز هم ما سعی می کنیم تا بازیکنان را نسبت به دورۀ خودشان مقایسه کنیم.
رابرتسون یکی از مشاهیر بسکتبال، با 12 دوره حضور در آل استار، 11 دوره منتخب بهترین بازیکنان لیگ، 6 عنوان بهترین پاسور، 1 دوره امتیاز آورترین بازیکن، ارزشمند ترین بازیکن فصل 64-1963 و قهرمان لیگ در فصل 71-1970 است. وستبروک نیز افتخاراتی چون 8 دوره حضور در آل استار، 11 دوره منتخب بهترین بازیکنان لیگ، دو عنوان بهترین پاسور، دو عنوان امتیازآور ترین بازیکن و ارزشمند ترین بازیکن فصل 17-2016 را در کارنامه دارد. وستبروک همچنان برای رسیدن به اسکار زمان دارد اما فعلاً اسکار افسانه ای نسبت به فوق ستاره فعلی لیگ برتری دارد.
وستبروک 2، رابرتسون 5
نظر شما چیست؟
مثل بسیاری از مقایسه های این چنینی، مقایسۀ راسل وستبروک با اسکار رابرتسون هم نتیجه نزدیکی دارد. اگر وستبروک را به زمان رابرتسون ببریم ممکن است نتیجه متفاوت باشد. اما اگر بخواهیم آن دو را نسبت به سطحی که بازیکنان هم دورۀ آن ها بازی می کردند مقایسه کنیم، رابرتسون کمی جلوتر از وستبروک قرار دارد. بدون شک وستبروک یکی از مشاهیر آیندۀ لیگ خواهد بود. او هنوز برای قوی کردن رزومه پر بارش زمان دارد.
اما رابرتسون در لیست کوتاهی از بازیکنانی است که رسماً بسکتبال را تغییر دادند. او در را به روی گارد ها برای امتیازگیری باز کرد. دری که البته بازیکنانی چون پیت ماراویچ، مایکل جوردن و حتی وستبروک از آن گذر کردند.