از 1990 تا 2010، حملۀ مثلثی (که حملۀ سه گانه هم نامیده می شود) با اختلاف زیاد محبوب ترین استراتژی در بسکتبال بود. در طول همین سال ها شیکاگو بالز و لی آنجلس لیکرز با استفاده از همین حملۀ مثلثی، 11 قهرمانی در NBA به دست آوردند. از بهترین بازیکن هایی که در زمین این استراتژی را اجرا کرده اند میتوان به مایکل جوردن، اسکاتی پیپن، کوب بریانت، شکیل اونیل، و پا گسول اشاره کرد. شاید بعضی ها بگویند دلیل موفقیت این سبک این است که بهترین بازیکن ا آن را اجرا می کنند. با این حرف مخالف نیستم، اما کسی نمیتواند منکر این قضیه باشد که این حمله در جای دادن بازیکن ها در بهترین پست برای گل زنی تأثیر به سزایی دارد.
حملۀ سه گانه چیست؟
حملۀ مثلثی یک حملۀ بسکتبالی مداوم متشکل از رعایت فاصله ای کامل و مجوعه ای از اقدامات است که بر اساس تصمیم گیری های بازیکنان صورت میگیرد که نتیجۀ آن یک سیستم تهاجمی زیبای بسکتبالی است.
این روش بهترین شگرد مورد استفاده توسط پیشکسوتان بسکتبالی و بسکتبالیست های دارای IQ بالا است.
بی شمار اقدامات باالقوۀ خارج از حملۀ مثلثی وجود دارد (بسیاری از آنها در این راهنما ذکر شده است) که آن را به حمله ای مرگبار تبدیل میکند. میتوان از آن به عنوان کمکی برای یافتن نقاط قوت تیم به عنوان یک کل و نقاط قوت هر بازیکن به عنوان یک فرد استفاده کرد. برخلاف بازی های تعیین شده که درآن تصمیمات و اقدامات از پیش اتخاذ شده اند, حملۀ مثلثی متکی به بازیکنی است که حملات را پیش بینی میکند و بهترین بازیش را براساس گزینه های پیش رویش انجام میدهد.
مبدأ این روش کجاست؟
هنگام صحبت از منشأ حملات مثلثی نام تکس وینتر (Tex winter) آورده میشود، اما در اصل سم بری ((sam barry از دانشگاه کالیفورنیای جنوبی بود که نسخۀ اصلی سیستم حمله ای را معرفی کرد که بعد ها آن را با نام حملات مثلثی شناختند.
تکس وینتر یکی از شاگردان سم بری بود که به شدت به حمله کردن باور داشت و بعد ها هنگامی که در دانشگاه هایی مانند ایالت کانزاس و مارکوته مربیگری میکرد این سیستم را ارتقا و گسترش داد.
پس از سال ها تلاش و تمرین بیشتر در کالج های بسکتبال و تکمیل قواعد این نوع از حمله در سال 1985,تکس وینتر کمک مربی در شیکاگو بالز جایی که در نهایت با فیلی جکسون در کنار هم قرار گرفتند تا حمله ی سه گانه را در تیم شیکاگو، که در نا امیدی به یک حمله ی تیم محور احتیاج داشتند, پیاده کند.
و نتیجه؟
11 قهرمانی NBA
6 قهرمانی با شیکاگو بالز و 5 قهرمانی با لس آنجلس لیکرز
مزیت های حملۀ مثلثی
بدون پست مشخص
در حملات سه گوش جایگاه و پست هر 5 عضو تیم تعویض پذیر است. با وجود اینکه سانتر غالباً در زیر سبد می ایستد اما می تواند از پست خود خارج شوند. این امر برای پیشرفت بازیکنان در تمام پست ها واقعا تاثیر گذار است.
حملۀ مداوم
این روش تا زمانی که یک موقعیت امتیاز گیری ایجاد شود میتواند ادامه پیدا کند. این روند کاملاً برخلاف بازی های از پیش تعیین شده است که نقطۀ اتمامشان از قبل مشخص شده، جایی که اگر حمله به شوت خوب منجر نشود آنها باید بدون ساختار, بداهه عمل کنند.
ارتقای IQ بسکتبالی
از آنجا که بازیکنان باید با توچه به جایگاه مهاجمین حملات را بر اساس جایگاه دیگر بازیکنان حدس بزنند، بالا بردن و بهبود IQ بسکتبالیست ها استراتژی بزرگی است.
درگیر کردن همۀ اعضا در بازی
حملۀ مثلثی این اجازه را به یک بازیکن نمیدهد که اختیار تام داشته و بیشتر در یک جایگاه بماند، بسکتبالیست ها باید در حال گردش باشند و همۀ بازیکنان حتی اگر صاحب توپ نباشند در هر زمانی میتواند در حمله شرکت داشته باشد.
معایب حملات مثلثی
نیاز به بسکتبالیست با IQ بالا
مادامی که این حملات نسبت به دیگر حملات IQ بازیکنان را بالاتر میبرند، در آغاز یک حداقل میزان IQ برای موفقیت لازم است چرا که حمله کردن متکی بر حدس سریع حملات و تصمیم گیری درست است.
بازیکنان باید حملات را به خاطر بسپارند
این یکی از اصلی ترین دلایلیست که من حملات مثلثی را به بازیکنان جوان پیشنهاد نمیکنم. حرکات و اقدامات زیادی وجود دارند که باید به خاطر سپرده شوند.هر تصمیمی که بازیکنان هنگام حمله میگیرند روی سری خاصی از حرکات بعدی در حین بازی تاثیر میگذارد. همه ی بازیکنان برای اینکه به موفقیت مداوم دست پیدا کنند باید تمام این ها را حفظ کنند و به خاطر بسپارند
دانش اولیۀ خوب
توپ گیری و پاسکاری های مشخصی در طول حملات مثلثی وجود دارد که ملزم به داشتن پایه و مبنای قوی برای رسیدن به موفقیت است. اگر بازیکنان شما قادر به گول زدن حریف قبل از توپگیری ها و پاسکاری ها نباشند، اگر نتوانند سرعت خود را در جهات مختلف تغییر دهند و نتوانند به دفاع 1 به 1 حمله کنند، حملات سه گانه گزینۀ مناسبی برای تیم شما نخواهد بود.
انتقال کنترل بازی به بازیکنان
من این مورد را در بین معایب مطرح کردم چرا که این اولین چیزی است که اغلب مربیان هنگام اعمال حمله احساسش میکنند. باید بدانید که هنگام حملات مثلثی مربی دیگر قادر به کنترل کامل حملات نخواهد بود. بازیکنان باید حرکات رقیب را پیش بینی کنند و تصمیم بگیرند. تنها یک مربی با ذهن قوی میتواند با این موضوع راحت برخورد کند.
چه کسی باید آغازگر حملۀ مثلثی باشد؟
این مثلث بالاترین شانس موفقیت را با بازیکنان خوب و باIQ بالا را دارد که مایل به تقسیم و به اشتراک گذاشتن توپ بسکتبال هستند. من به دلیل نیاز به داشتن تجربه در بازی برای تصمیم گیری درست در پاسکاری و پیش بینی حملات این استراتژی را به بازیکنان تازه کار و جوان پیشنهاد نمیکنم. البته تیم های جوانی را هم دیده ام که قطعاً در اجرای حملات مثلثی موفق بوده اند.
من به شدت حملات مثلثی را برای تیم های دبیرستانی و بالاتر پیشنهاد میدهم.
اگر بازیکنانی دارید که به صورت تیم های پیشرفت محور بالا آمده اند و پایه ی بسکتبالی قوی دارند، روش مثلثی میتواند راه خوبی برای بالابردن مهارت ها و IQ آنها باشد.
اگر بخواهم واضح تر بگویم، برای تیم هایی که حملات مثلثی انجام میدهند پیروزی بسیار سخت خواهد بود اگر بازیکن در پست پایین نداشته باشد که بتواند در سطح بالایی هم امتیاز گیری کند و هم پاسکاری، چرا که بسیاری از حملات از طریق سانترها اجرا می شوند.
موقعیت گیری در حملات مثلثی
هنگامی که بعد از ورود به زمین حمله صورت بگیرد یک مثلث سه نفره در جهت و سمت توپ به عنوان مثلث جانبی و دو بازیکن در طرف ضعیف زمین تشکیل میشود.
این 5 نقطه در زمین موقعیت ها و جایگاه های اصلی درساختار حملۀ مثلثی هستند که باید هر زمانی که حمله شکل میگیرد پر شوند.
موقعیت شمارۀ 1 – کرنر
گوشه یا کرنر در سمت توپ قرار دارد و اغلب به عنوان نقطه گارد مورد استفاده قرار میگیرد و توانایی خوبی برای هدف گیری توپ و دریبل میدهد.
موقعیت شمارۀ 2- تریگر
تریگر واقع در جناح زمین است و معمولاً بعد از ورود به زمین صاحب توپ است. گزینه های پاسکاری که از این جایگاه انتخاب بشوند روی تمام حملات تحمیل میشود و تاثیر میگذارد پس انتخاب فردی باهوش برای این جایگاه اهمیت زیادی دارد.
موقعیت شمارۀ 3- سانتر
سانتر در زیر سبد قرار دارد و باید مستقیما بین تریگر و سبد (خط استقرار) قرار بگیرد. موقعیت بالا به بازیکنان اجازه میدهد که با داشتن فضا از بالا و پایین توپ گیری کنند. بازیکن سانتر ترجیحاً یک پاسور خوب است که میتواند در شرایط یک به یک کار را تمام کند.
موقعیت شمارۀ 4- دنبال کردن (trail)
تریل در بالای منطقۀ سه گام قرار دارد برای زمانی که تیم وارد حمله میشود. این بازیکن به احتمال زیاد گارد دیگری است که باید بتواند خوب توپ گیری و دریبل کند.
موقعیت شمارۀ 5- مخالف
این بازیکن تقریبا در یک قدمی پست میانی سمت مخالف توپ قرار دارد. این بازیکن احتمالاً سانتر دیگر است اما باید توانایی تغییر در تمام موقعیت ها و جایگاه ها در زمین را داشته باشد.
خط استقرار
خط استقرار مفهومی در حملۀ مثلثی است که بازیکنان باید آن را بدانند تا از مزیت پست خود استفاده کنند و هنگام شروع بازی تصمیم درست بگیرند.
در اینجا به تجزیه و تحلیل چیستی و چگونگی آن میپردازیم..
خط استقرار خط مستقیمی میان تریگر، سانتر و سبد است. منطق پشت این مفهوم این گونه است که تا زمانیکه تریگر، سانتر و سبد در یک خط مستقیم هستند مدافع مجبور است که پشت سانتر بازی کند و این به تریگر اجازه میدهد که پاسی دفاع نشده و راحت به سانتر را انجام دهد که همان شمارۀ 1 از منطقۀ تریگر است.
***
اگر مدافع سانتر جلو یا نیمه جلوی سانتر را انتخاب کند، آنها در یک خط مستقر شده اند. با دادن پاس های هوشمندانه این امر میتواند همیشه شانس امتیاز گیری سانتر را بالا ببرد. اگر مدافع نیمۀ جلویی سمت بالا باشد تریگر به کرنر و بازیکن گوشه به داخل زمین پاسکاری میکنند. اگر مدافع نیمه ی جلوی سمت پایین باشد تریگر به نفر بالایی و نفر بالایی به داخل پاسکاری میکند.
همانطور که مشاهده میکنید اگر شما سانتر باهوشی داشته باشید. این میتواند حملۀ خارق العاده ای برای شروع باشد که باعث میشود آنها امتیازات زیادی در لبۀ زمین بگیرند.
استفادۀ مفید از خط استقرار به 2 عامل بستگی دارد:
1- توانایی سانتر در درک استقرار مدافع و تطبیق دادن سریع خود با او برای گرفتن امتیاز از آن موقعیت.
2- توانایی بازیکنان پریمتر برای تشخیص سریع استقرار مدافعین سانتر و پاسکاری درست که بهترین موقعیت داخل زمین را به سانتر میدهد.
اهمیت فضاسازی خوب
نوشتن یک مقالۀ خوب در مورد حملۀ مثلثی بدون بیان فضاسازی غیر ممکن است. بدون فضاسازی درست بازیکنان شانس کمتری در مؤثر واقع شدن دارند. اهمیت این موضوع از نظر تکس وینتر: من به شخصه در مورد فضاسازی بسیار متعصب هستم. اگر بازیکنان در موقعیت درست حمله قرار گرفته باشند باید همیشه 4-5 متر از هم دیگر بسته به سن تیم و اندازۀ زمین از هم فاصله داشته باشند.
چرا 4 یا 5 متر؟
در این فاصله بازیکنان به اندازۀ کافی از هم فاصله دارند و به طور باور نکردنی برای مدافع سخت میشود که بازیکن مهاجم را گیر بیاندازد و در پاسکاری مداخله کند بدون اینکه یک شوت آزاد در اختیار تیم مقابل بگذارد.
و همچنین اینکه بازیکنان مهاجم به اندازه ی کافی به هم نزدیک هستند که توپ بسکتبال سریع میانشان پاسکاری شود.
برای آموزش صحیح فضاگیری به بازیکنان خود من به شدت به شما استفاده از مخروط های مسطح را پیشنهاد میکنم که با آن میتوانید بازیکنان را در موقعیت درست در زمین قرار دهید. روشی که همیشه با آن خواهند فهمید که آیا در موقعیت مناسب قرار گرفته اند یا نه.
شروع حملۀ مثلثی
مثل همه ی حملات، این هم با جای گرفتن هر نفر در موقعیت مناسب آغاز میشود. به معنی ایجاد خط کناری در مثلث و بازی دو نفره در سمت مخالف توپ می باشد.
سیستم های اولیۀ زیادی برای شروع حمله وجود دارد (1-2-2، 1-3-1، 1-4) اما روش مورد علاقۀ من مدل 1-2-2 است که 2 گارد جلویی به بازیکن دیگر این اجازه را میدهد که اگر حمله با مشکل مواجه شده است و به سمت سبد پیش نمیرود پاسکاری کنند و یا چنانچه توپ چرخید، یک مدافع دیگر داشته باشند.
اگر شما تیم جوان یا دبیرستانی را رهبری میکنید این بازیکن اضافی بسیار مهم است چرا که این حالت معمولاً اتفاق می افتد. به همین دلیل در این مقاله من روی شروع حمله خارج از مدل 1-2-2 تمرکز میکنم.
شروع 1- توپ گیری از درون
سریع ترین و شایع ترین توپ گیری در حملات مثلثی توپ گیری از درون است.
که شامل پاس 1 به 2 و توپ گیری میان 2و 5 به سمت موقعیت گوشه است.
5 به سمت سبد می رود و زیر سبد جایگیری می کند. 3 به نوک منطقۀ پنالتی می رود و 4 به سمت ناحیه ی میانی در سمت مخالف توپ حرکت میکند
شروع 2- توپ گیری از بیرون
در این روش 1 به سمت بالای 2 و به گوشه حرکت میکند.
5 زیر سبد جایگیری میکند، 3 به نوک منطقۀ پنالتی می رود و 4 به ناحیه پست میانی نززدیک شده و به سمت مخالف توپ حرکت میکند.
این میتواند بهترین گزینه باشد اگر 2 توپ را نزدیک به خط سه امتیازی دریافت کند و یا اینکه 2 بتواند فوراً توپ را به 5 برساند.
شروع 3 – UCLA
5 به سمت سبد حرکت می کند و در سمت توپ منطقۀ پنالتی یک سد ایجاد می کند. 1 به 2 پاس میدهد و UCLA را ایجاد میکند و منتظر پاس و پرتاب سه گام می ماند. چنانچه پاسکاری امکان پذیر نباشد 1 به گوشه میرود و 5 زیر سبد قرار می گیرد.
3 به نوک منطقۀ پنالتی می رود و 4 به میانۀ زمین حرکت می کند.
شروع 4 – دریبل
در این روش 1 به سمت تریگر دریبل می کند و یک تریگر میشود. این امر بازیکنی را که در موقعیت 2 قرار گرفته بود مجبور به حرکت به سمت گوشه میکند. شمارۀ 5 به موقعیت نوک منطقۀ بلاک حرکت می کند, 3 به نوک محوطۀ پنالتی می رود و 4 به سمت منطقه ی پست میانی در سمت مخالف توپ حرکت میکند. اگر گارد رأس شما در پاسکاری به سمت کناره ها مشکل دارد، این روش میتواند موثر باشد.
شروع 5 – سمت مخالف توپ
این ورودی تغییر بزرگی برای گمراه کردن مدافع و یا برای زمانی که سرگروه بخواهد به سمت کناره یا باله برود میباشد.
1 توپ را به 3 انتقال میدهد و 4 حرکت میکند و پاس را در نقطه ی تریگر دریافت میکند.
3 در گوشه توپ گیری میکند و 1 بالای محوطه را پر میکند و بازیکن اول در سمت توپ نقطۀ تریگر (2) در جهت مخالف قرار میگیرد و 5 حرکت کرده و زیر سبد قرار می گیرد.
شروع 6 – پست پاپ
در این نمونه هنگامی که 1 به 2 پاس میدهد 5 به گوشه می پرد.
در این حالت میتوان هم به گارد رأس، تریل و هم به جهت مخالف در موقعیت سانتر توپ را ارسال کرد.
در این مثال ما گارد (1) را در حال توپ گیری نشان میدهیم و در منطقۀ پایین موقعیت ایجاد میکنیم.
3 به سمت نوک محوطه می رود و 4 به سمت موقعیت پست میانی در طرف ضعیف حرکت میکند.
اگر شما بازیکن پستی داشته باشید که بتواند در پریمتر به طور مؤثر بازی کند و یا اگر شما در موقعیت دیگری ترکیب مناسبی ندارید و می خواهید مدافع پست رو از لبه به بیرون بکشید این روش میتواند مؤثر باشد.
شروع 7- سد کردن سانتر
این روش 5 در عرض برای 4 که در حال تغییر موقعیت است مدافع را سد می کند و معمولاً یک پاسکاری داخلی سریع از 2 به 4 در زمانی که توپ گیری برای ایجاد موقعیت در بلاک پایین ایجاد میشود را شکل میدهد.
1 با توپ گیری از بیرون گوشه را پر میکند، شمارۀ 3 به سمت بالای منطقه حرکت میکند و و بازیکنی که در پست شمارۀ 5 بود حالا در جایگاه مخالف قرار میگیرد و موقعیتشان را در پست میانی طرف ضعیف نگه میدارد.